• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مقدار (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





مِقْدار: (وَ كُلُّ شَيْءٍ عِندَهُ بِمِقْدارٍ)
به معنی «اندازه» و آنچه به‌ وسیله آن‌ قدر و‌ اندازه چیزی به دست می‌آید از قبیل شماره و پیمانه و جز آن
[۲] عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید.
و جمع آن «مقادیر» است.



به موردی از کاربرد مِقْدار در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - بِمِقْدَارٍ (آیه ۸ سوره رعد)

(اللّهُ يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنثَى وَ ما تَغيضُ الأَرْحَامُ وَ ما تَزْدَادُ وَ كُلُّ شَيْءٍ عِندَهُ بِمِقْدارٍ)
(خدا از جنين‌هايى كه هر انسان يا حيوان ماده‌اى حمل مى‌كند آگاه است؛ و نيز از آنچه رحم‌ها كم مى‌كنند (و پيش از موعد مقرّر به دنيا مى‌آورند)، و هم از آنچه افزون مى‌كنند (و بعد از موقع به دنیا مى‌آورند)؛ و هر چيز نزد او مقدار معيّنى دارد.)

۱.۲ - مِقْدار در المیزان و مجمع البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید:
مقدار به معنى حد هر چيزى است كه با آن متعين شده و از غير خود ممتاز مى‌گردد، زيرا هيچ چيزى نيست كه لباس وجود به خود گرفته باشد كه فى نفسه و از غير خود متعين و ممتاز نباشد، چون اگر متعين نمى‌بود وجود نمى‌يافت و اين معنى، يعنى اينكه هر موجودى حدى داشته باشد كه از آن حد تجاوز نكند يك حقيقتى است كه قرآن پرده از روى آن برداشته و مكرر خاطر نشان ساخته است، مانند: (قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدْراً) و مانند: (وَ إِنْ مِنْ شَيْ‌ءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ) و همچنين آياتى ديگر. پس وقتى بنا شد هر چيزى محدود به حدى باشد كه از آن تجاوز نكند، و در نزد خدا و به امر او محكوم به آن حد باشد، و به هيچ وجه از نزد خدا و احاطه او بيرون نرود... بنابراين، ذيل آيه، يعنى جمله‌ (وَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ) تعليلى براى صدر آن، يعنى جمله‌ (اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى‌...)خواهد بود.

۱.۳ - مِقْدار در تفسیر نمونه

این آیه می‌گوید: «... هر چیز در نزد خدا به مقدار و میزان ثابت و معین است» (وَ کُلُّ شَیْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ) تا تصور نشود که این کم و زیادها بی‌حساب و بی‌دلیل است، بلکه ساعت و ثانیه و لحظه آن حساب دارد، همان گونه که اجزای جنین و خون رحم، همه دارای حساب و کتاب است. در آیات مختلفی از قرآن مجید می‌خوانیم که هر چیزی محدود به حدّی است که از آن حدّ تجاوز نمی‌کند:
در سوره طلاق آیه ۳ می‌فرماید: (... قَدْ جَعَلَ اللّٰهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً.) «خدا برای هر چیز مقدار و‌ اندازه‌ای قرار داده است.»
و در سوره حجر آیه ۲۱ می‌خوانیم: (وَ اِنْ مِنْ شَیْءٍ اِلاّٰ عِنْدَنٰا خَزٰائِنُهُ وَ مٰا نُنَزِّلُهُ اِلاّٰ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ.) «هر چیزی خزائنش نزد ماست و جز به مقدار معین آن را نازل نمی‌کنیم.»
در آیات مورد بحث خواندیم: (وَ کُلُّ شَیْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدٰارٍ.) اینها همه اشاره به آن است که هیچ‌چیز در این عالم بی‌حساب نیست، حتّی موجوداتی را که گاهی در جهان طبیعت، ما بی‌حساب و کتاب فرض می‌کنیم همه آنها دقیقا حساب و کتاب دارند، چه ما بدانیم یا ندانیم و اصولا حکیم بودن خداوند، نیز مفهومی جز این ندارد که همه چیز در آفرینش او برنامه و حدّ و‌ اندازه دارد.
آنچه از اسرار آفرینش، امروز به‌ وسیله علوم دریافته‌ایم، این حقیقت را کاملا تاکید می‌کند، مثلا خون انسان که حیاتی‌ترین مادّه وجودی اوست و عهده‌دار رساندن تمام مواد لازم به تمام یاخته‌های بدن انسان است از بیست و چند ماده ترکیب یافته، نسبت این مواد و‌ اندازه و کیفیت هریک به قدری دقیق است که با کمترین تغییر، سلامت انسان به خطر می‌افتد و به همین دلیل برای شناخت نارسایی‌های بدن فورا به سراغ آزمایش خون و‌ اندازه‌گیری مواد قندی و چربی و اوره و آهن و سایر اجزای ترکیبش می‌روند و از کمی و زیادی این اجزاء فورا به علل نارسایی‌های بدن و بیماری‌ها پی می‌برند. تنها خون انسان نیست که ترکیبی این چنین دقیق دارد، این دقت و محاسبه در سراسر عالم هستی موجود است.
ضمنا با توجه به این نکته روشن می‌شود که آنچه را گاهی ما بی‌نظمی‌ها و نابسامانی‌های عالم هستی می‌پنداریم در واقع مربوط به نارسایی علم و دانش ماست و یک موحد و خداپرست راستین هیچ‌گاه نمی‌تواند چنین تصوری درباره عالم داشته باشد و پیشرفت تدریجی علوم گواه این واقعیت است. و نیز این درس را می‌توانیم بیاموزیم که جامعه انسانیت که جزئی از مجموعه نظام هستی است اگر بخواهد سالم زندگی کند باید این اصل (کُلُّ شَیْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدٰارٍ)بر سراسر آن حکومت داشته باشد، از هرگونه افراط و تفریط و کارهایی که حساب و کتاب در آن نیست بپرهیزد و در تمام نهادهای اجتماعی حساب و کتاب را حاکم سازد.

۱. رعد/سوره۱۳، آیه۸.    
۲. عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید.
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۶۰.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیه و الشوارد، ج۴، ص۲۸۵.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۱۴۴.    
۶. رعد/سوره۱۳، آیه۸.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵۰.    
۸. طلاق/سوره۶۵، آیه۳.    
۹. حجر/سوره۱۵، آیه۲۱.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۴۱۷-۴۱۸.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۳۰۶.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۲۵.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۳۰.    
۱۴. رعد/سوره۱۳، آیه۸.    
۱۵. طلاق/سوره۶۵، آیه۳.    
۱۶. حجر/سوره۱۵، آیه۲۱.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۱۴۷-۱۴۸.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۱۴۷-۱۴۸.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۱۴۸.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مِقْدار»، ج۳، ص۵۸۰-۵۸۱.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره رعد | لغات قرآن




جعبه ابزار