• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

معانی صحیح

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



معانی صحیح به بحث از اقوال پیرامون معنای صحّت در فقه اطلاق می‌شود.

فهرست مندرجات

۱ - تعریف
       ۱.۱ - دیدگاه‌ها در معنای اصطلاحی صحیح
              ۱.۱.۱ - دیدگاه اول
              ۱.۱.۲ - دیدگاه دوم
              ۱.۱.۳ - سوم
              ۱.۱.۴ - دیدگاه چهارم
              ۱.۱.۵ - دیدگاه پنجم
              ۱.۱.۶ - ششم
۲ - پانویس
۳ - منبع


در باب « صحیح و اعم » بحث می‌شود که آیا اسامی عبادات و معاملات برای خصوص معنای صحیح آنها وضع شده است یا برای مفهومی اعم از معنای صحیح و فاسد آنها. در لغت، صحیح در مقابل معیب و سقیم به کار رفته است.

۱.۱ - دیدگاه‌ها در معنای اصطلاحی صحیح

اما در اصطلاح، در معنای عبادت صحیح و یا معامله صحیح اختلاف وجود دارد:

۱.۱.۱ - دیدگاه اول

برخی معتقدند به عبادت یا معامله‌ای صحیح گفته می‌شود که دارای همه اجزا و شرایط باشد و در مقابل، به عملی که فاقد همه اجزا و شرایط است، فاسد اطلاق می‌شود؛

۱.۱.۲ - دیدگاه دوم

برخی می‌گویند: صحیح آن عملی است که بر آن اثر مطلوب مترتب می‌شود؛

۱.۱.۳ - سوم

برخی معتقدند صحیح، عملی است که غرض مولا را می‌رساند و بر آن اثر مطلوب مترتب می‌شود؛

۱.۱.۴ - دیدگاه چهارم

گروهی معتقدند در هر علمی، برای صحیح، معنایی در نظر گرفته شده است؛ در علم فقه ، صحیح به اعمالی گفته می‌شود که بعد از انجام آنها نیازی به اعاده یا قضا نبوده و مسقط تکلیف می‌باشد؛ در علم کلام ، صحیح به معنای موافق شریعت است که استحقاق ثواب را به دنبال دارد، و در علم طب ، صحیح به معنای اعتدال مزاج ، در مقابل انحراف مزاج، است؛

۱.۱.۵ - دیدگاه پنجم

مرحوم « آخوند خراسانی » معتقد است همه این معانی، در واقع به معنای تمامیت بر می‌گردد، ولی در هر عملی اثر آن به سبب اختلاف دیدگاه‌ها تفاوت دارد؛ برای مثال، چون نظر فقها به وجوب قضا و سقوط قضا است، گفته‌اند صحیح آن است که مسقط قضا باشد؛ بنابراین صحت به معنای تمامیت اجزا و شرایط است، و معنای مذکور در همه اینها می‌آید، اما آثار آن متفاوت است؛

۱.۱.۶ - ششم

گروهی معتقدند صحت در عبادت یا به معنای مطابقت ماتیٌ به با مامورٌ به است، یا به معنای سقوط اعاده و قضا، و صحت در معاملات به معنای اثر مطلوب است، مثل: ملکیت ، که اثر مطلوب بیع صحیح می‌باشد.
[۶] کفایة الاصول، فاضل لنکرانی، محمد، ج۱، ص۱۴۸.



۱. اصول الفقه، مظفر، محمد رضا، ج۱، ص۴۳.    
۲. الموجز فی اصول الفقه، سبحانی تبریزی، جعفر، ج۱، ۲، ص۳۸.    
۳. کفایة الاصول، آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، ص۲۳.    
۴. محاضرات فی اصول الفقه، خویی، ابوالقاسم، ج۱، ص (۱۳۵-۱۳۴).    
۵. نهایة الافکار، عراقی، ضیاء الدین، ج۱، ص۷۴.    
۶. کفایة الاصول، فاضل لنکرانی، محمد، ج۱، ص۱۴۸.



فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۷۴۹، برگرفته از مقاله «معانی صحیح».    

رده‌های این صفحه : معانی الفاظ




جعبه ابزار