مصارعة الفلاسفه (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مصارعه الفلاسفه اثر محمد بن عبد الکریم شهرستانی ۵۴۸ ق است که به
زبان عربی در رد بر فلاسفه نوشته است.وی این کتاب را، بنا به درخواست نقیب ترمذ در هفت مسئله بر ضد
ابن سینا نوشته است.
انگیزه اصلی و سبب اساسی در تالیف کتاب، رد بر بوعلی در بعضی از مسائل فلسفی است.
پس از مقدمهای از مولف، در ۵ فصل تحت عنوان ۵ مسئله به مطالبی چون حصر اقسام وجود، وجود واجب الوجود،
توحید و علم واجب الوجود و بالاخره در حدوث عالم سخن میگوید.
عبدالکریم شهرستانی موقعیت کلام
اشعری را فلسفی نمیداند، بلکه حتی ورود آرای فرعی فیلسوفان به
علم کلام را هم مطلبی قابل نقد میخواند: این متکلم معاصر غزالی وقتی که به معرفی آرای معتزلیان نخستین؛ مانند ابوالهذیل علاف، و نظام و دیگر معتزلیان میپردازد با یک لحن انتقاد کلی آنها را مطالعه کننده آثار فیلسوفان میخواند. با وجود این، خود او کتابهای شفا، نجات و
اشارات ابن سینا را خوانده و در مصارعة الفلاسفة (یعنی بر زمین زدن فلاسفه) در چند مساله به نقادی آنها پرداخته است که مهمترین آنها عبارتند از: وجود مطلق، وجود
خداوند ، توحید، علم خدا و حدوث عالم.
بدین صورت، موقعیت شهرستانی در کلام اشعری به جز یک مورخ آرای متکلمان، امتیاز دیگری ندارد.
خواجه نصیرالدین طوسی در قرن هفتم به پا میخیزد. در ساحت «مصارعة الفلاسفة» به رد شهرستانی میپردازد و او را ضربه فنی میسازد.
بدیهی است که آراء فلسفی شهرستانی، نمیتواند مبانی مشایی یا صبغه
ارسطویی داشته باشد، زیرا در غیر این صورت کتاب مصارعة الفلاسفة را در رد بر «ابن سینا»، راجع به هفت مساله الاهیات (در وجود و واجب و حدوث) نمینوشت.
نصیرالدین طوسی در مصارعه خویش ضمن مساله پنجم (حدوث عالم) که شهرستانی قائل به قدم کلمات و حروف شده، آشکارا گفته است: «این معتقد باطنیه باشد که مصنف(شهرستانی) به ایشان گرایش دارد.»
اگر چه در ابتدای مصارعة، شهرستانی عهد کرده است که بر طریق حکمت حکما طی طریق کند و طبق مشی آنان جواب بوعلی را بدهد؛ ولی از چند جمله مصارعة و از چند تصریح خواجه نصیر در مصارع المصارع، میتوان تمایل او را به
اسماعیلیان دریافت. با این همه، این را که تمام این کتاب با کلام سنتی اسماعیلیه منطبق است، در مصارعة الفلاسفة نمیتوان یافت.
شهرستانی در مصارعه مینویسد:
بعضی از حکما قائلاند، غنای اکبر برای کسی است که خلق و امر دست اوست.
خداوند بالاتر از آن است که توصیف به تمام شود، چه برسد به نقص. او متمم هر تامی است و مکمل هر ناقصی است... ؛ ولی این حرف باید در هر صفتی حتی وجود هم طرد شود. او موجود است؛ یعنی موجد هر موجودی است و واجب الوجود است؛ یعنی موجب هر وجودی است، عالم است؛ یعنی معلم هر عالمی است و قادر است به معنای این که مقدر هر قادری است، که این مطلب منهاج آن مرد( ابن سینا)نیست و اگر این
مذهب بوعلی بود، نباید حکم به عموم وجود و شمول آن کند.
خواجه نصیر در مصارع المصارع جواب میدهد:
آنچه او میگوید، مذهب
تعلیمیان است. آنان قائلاند که خدای متعال نه موجود است نه معدوم، بلکه او مبدا وجود و عدم است و همچنین در هر متقابلی و مترتبی خداوند بلند مرتبه تر از آنهاست، بلکه حاکم بر متقابلان و مترتبان است.
اولین بار در
مصر در سال ۱۹۷۶ به دست سهیر مختار بر اساس تنها نسخه کتاب خانه بغداد چاپ شد. همین تصحیح به همراه مصارع المصارع، اثر خواجه نصیرالدین طوسی، را کتابخانه
آیتالله مرعشی چاپ کرد و اخیرا در سال ۱۹۹۷، موفق فوزی الجبر از روی همان نسخه بغداد آن را مجددا تصحیح و منتشر کرده است.
خواجه نصیرالدین طوسی این کتاب را در اثری به نام مصارع المصارع نقد کرده است. وی در مقدمه کتاب خود مینویسد: «من این نقد را نه به خاطر دفاع از ابن سینا، بلکه به دلیل آن که مغالطههای آن را متذکر شوم، نوشتم؛ این کتاب را اثری بسیار ضعیف با مقدماتی واهی یافتم که به سفاهت آمیخته است.»
نرم افزار خواجه نصیرالدین طوسی،مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.