• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مسجد ضرار

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: ضرار (ابهام‌زدایی).

‌مسجد ضِرار، بنایی که منافقان در مدینه ساختند و به دستور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) ویران شد.



ضرار، از ریشۀ ضَرّ، به معنای زیان رساندن است. واژۀ ضرار در قرآن مجید دوبار ذکر شده است، یکی در آیۀ ۲۳۱ سورۀ بقره و دیگری در آیۀ ۱۰۷ سورۀ توبه.


قبیلۀ بنی‌عمروبن عَوف – که در آغاز ورود پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به مدینه، مسجد قبا را در این شهر بنا کردند – نزد پیامبر رفتند و از آن حضرت خواستند که در آن مسجد نماز بخواند. پیامبر نیز در آن مسجد نماز خواند. بعدها در سال نهم هجری منافقان مدینه به فکر افتادند برای پیاده کردن نقشه‌های خائنانه خود از همان نام دین و اسلام استفاده کنند و مرکزی برای اجتماع هم‌مسلکان و طرح نقشه‌های خود داشته باشند. و بدین منظور گروهی از منافقان مدینه، از قبیلۀ بنی‌غَنم‌بن عَوف، که به آنان حسادت می‌ورزیدند، تصمیم گرفتند مسجدی بنا کنند تا در آن به امامت ابوعامر (که در آن هنگام در شام بود) نماز بخوانند و در نماز جماعت مسجد قبا حاضر نشوند به روایت دیگر،
[۱۱] ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج‌۴، ص‌۱۷۴، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۹۳۶.
[۱۲] مسعودی، على بن حسین، تنبیه، ج۱، ص‌۲۷۲.
مسجد ضرار در محلۀ بنیسالم‌بن عوف (از تیره‌های قبیلۀ اوس) تأسیس شد.


گروه مذکور دوازده تن بودند و امامت آنان را مُجَمِّع‌بن جاریه بر عهده داشت
[۱۳] ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج‌۴، ص‌۱۷۴، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۹۳۶.
[۱۴] ابن‌سیدالناس، عیون‌الاثر فی فنون المغازی و الشمائل و السیر، ج‌۲، ص۳۰۰، چاپ محمد عید خطراوی و محی‌الدین متو، مدینه منوره ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
(که عدۀ آنان را پانزده تن نوشته، اما فقط از دوازده تن نام برده است). ایشان در سال نهم هجرت، مسجد ضرار را در جوار مسجد قبا ساختند. مسلمانان ِ آن ناحیه از مدینه، همگی در مسجد قبا نماز می‌خواندند، اما پس از آن، عده‌ای از ایشان برای نماز به ضرار ‌رفتند، که موجب تفرقه در بین مسلمانان شد. منافقان در این مسجد گرد می‌آمدند. محل تأسیس این مسجد در بخشی از خانۀ خِذام‌بن خالد، از منافقان، بود
[۱۷] ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج‌۴، ص‌۱۷۴، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۹۳۶.



و پس از این‌که ساخت آن به پایان رسید، بانیان آن نزد پیامبر رفتند و به بهانۀ این‌که بیماران و گرفتاران در شب‌های بارانی و زمستانی و هوای سرد، به‌سبب دوری راه، امکان حضور در مسجد قبا را ندارند، از پیامبر خواستند برای افتتاح این مسجد در آن‌جا نماز بخواند تا از برکت دعای پیامبر برخوردار گردند.
[۱۸] ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج‌۴، ص‌۱۷۳، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۹۳۶.
[۱۹] طبری، محمد بن جریر، تاریخ (بیروت)، ج‌۲، ص۱۱۰.
پیامبر، که عازم غزوۀ تبوک بود، عذر آورد و آن را به پس از بازگشت از سفر موکول کرد.
[۲۰] ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج‌۴، ص‌۱۷۴، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۹۳۶.



چون پیامبر از تبوک بازگشت و به جایی به نام ذی‌اَوان (یا آروان) نزدیک مدینه رسید، آیۀ ۱۰۷ سورۀ توبه در شأن منافقان و این اقدام آنان نازل شد. در پی آن، پیامبر به گروهی از جمله دو نفر از قبیله عمرو بن عوف، مالک‌بن دُخْشُم و مَعْن‌بن عَدی (یا به برادر او عاصم‌ بن عدی و به قولی دیگر وحشی، قاتل حمزه)، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به دستور پروردگار متعال از همان خارج شهر پیش از ورود به مدینه امر فرمود تا، آن مسجد را که خدای تعالی‌ «مسجد ضرار» نامید ویران کنند و این بنای بظاهر مقدس را که در واقع به صورت مرکز دسته‌بندی‌های سیاسی علیه اسلام و مسلمین در آمده و کانونی برای ایجاد دو دستگی میان مسلمانان شده بود آتش بزنند و آنان نیز این بنا را با خاک یکسان کردند.
[۲۳] ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج‌۴، ص‌۱۷۳ـ۱۷۴، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۹۳۶.
مکان آن نیز، به دستور پیامبر، محل ریختن زباله‌ و مردار شد. ابولُبابة‌بن عبدالمُنذر که با تهیۀ چوب، منافقان را در ساختن مسجد ضرار یاری کرده بود، پس از تخریب مسجد، در کنار آن، با آن چوب‌ها خانه‌ای ساخت. گفته شده است که در آن خانه نه کسی به دنیا آمد، نه کبوتری نشست و نه مرغی آشیان کرد.


گفته‌اند محرک اصلی ساخت مسجد ضرار شخصی به‌نام ابوعامر بود. که خود در مدینه نبود ولی از خارج به وسیله نامه‌ها و پیام‌هایی که برای منافقان می‌فرستاد، رهبری آنها را به عهده داشت. در همان اوایل ورود اسلام به مدینه بنای مخالفت‌ با اسلام و کارشکنی را در مدینه گذارد و چون نتیجه‌ای نگرفت و مطرود مسلمانان و مردم مدینه گردید به مکه رفت و از آتش‌افروزان جنگ احد و احزاب و از همان افرادی بود که در تحریک قریش و دشمنان اسلام به جنگ با مسلمین فعالیت زیادی داشت و با پیشرفت اسلام در جزیرة العرب و فتح مکه به طائف رفت و از آنجا نیز به شام گریخت ولی از فعالیت‌های تخریبی خود دست‌بردار نبود. وی از اشراف اَوس و پدر حنظله غسیل‌الملائکه (که در احد به شهادت رسید) بود. وی در ایام جاهلیت به رهبانیت گراییده و به ابوعامر راهب معروف شده بود. او پس از اسلام، برخلاف قبیلۀ خود، کفر پیشه کرد و با پیامبر مجادله نمود و روانۀ مکه شد و مشرکان را در جنگ با مسلمانان یاری کرد. از این‌رو، پیامبر او را فاسق خواند. پس از آن‌که پیامبر مکه را فتح کرد، وی به طائف و سپس به شام، که جزو امپراتوری روم بود، رفت و مسیحی شد و در سال دهم هجرت در آن‌جا درگذشت.
[۳۵] ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج‌۲، ص‌۲۳۴ـ۲۳۵، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۹۳۶.
[۳۷] طبری، محمدبن جریر، تاریخ طبری (بیروت)، ج‌۳، ص۱۴۰.
ابوعامر برای هواداران خود در مدینه پیغام فرستاد که به‌زودی با لشکری از سوی هرقل، امپراتور روم، به مدینه خواهد آمد و پیامبر و یارانش را بیرون خواهد کرد و باید یارانش در مدینه، محلی برای فعالیت‌های آیندۀ او آماده سازند و به جمع‌آوری سلاح و نیرو بپردازند.


در واقع، منافقان دسیسه کردند تا اسلام را با نام اسلام بکوبند و تحت شعار وحدت و در پوشش مسجد – که پایگاه اتحاد و مقدّس‌ترین مکان‌ها نزد مسلمانان است – مسلمانان را پراکنده سازند و به طعن و بدگویی دربارۀ پیامبر و مسلمانان بپردازند، اما وحی الهی نازل گشت و اهداف واقعی آنان را آشکار ساخت و پیامبر را از اقامۀ نماز در آن‌جا بازداشت. در پی آن، این بنای به ظاهر مقدّس – که مرکز تجمع منافقان و کانون ایجاد دسته‌بندی و دودستگی در میان مسلمانان و زیان رساندن به آنان و ترویج‌ و تقویت کفر بود – ویران گردید.
[۴۴] موسوی، مالک، «قصة آیة: حذار من مساجد الضرار»، ج۱، ص‌۵۶ـ۵۷، رسالة القرآن، شماره ۱۰، ربیع‌الثانی، جمادی‌الاولی و جمادی‌الثانیه ۱۴۱۳.
اینکه پیامبر، پیش از رفتن به تبوک، با اقدام بانیان مسجد ضرار مخالفت نکرد، شاید بدان سبب بود که وضع کار آنان روشن‌تر شود و از طرفی، شاید نمی‌خواست فضای آرام مدینه متشنج‌ شود.


۱) قرآن مجید؛
۲) ابن‌سیدالناس، عیون‌الاثر فی فنون المغازی و الشمائل و السیر، چاپ محمد عید خطراوی و محی‌الدین متو، مدینه منوره ۱۴۱۳/۱۹۹۲؛
۳) ابن‌شبه نمیری، تاریخ المدینة المنورة، چاپ فهیم محمد شلتوت، افست قم ۱۴۱۰ق/۱۳۸۶ش؛
۴) ابن‌هشام، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۹۳۶؛
۵) محمدبن احمد ازهری، تهذیب‌اللغة، قاهره؛
۶) احمدبن یحیی بلاذری، انساب‌الاشراف، چاپ محمود فردوس عظم، دمشق ۱۹۹۷ـ۲۰۰۰؛
۷) اسماعیل‌بن حماد جوهری، الصحاح تاج‌اللغة و صحاح‌العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت (افست قم ۱۳۶۸ش)؛
۸) هاشم معروف حسنی، سیرة‌المصطفی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶؛
۹) خلیل‌بن احمد فراهیدی، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸؛
۱۰) طبرسی، تفسیر مجمع البیان‌؛
۱۱) طبری، تاریخ (بیروت)؛
۱۲) طبری، تفسیر؛
۱۳) طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن؛
۱۴) محمد غزالی، فقه السیرة، قاهره؛
۱۵) مسعودی، تنبیه؛
۱۶) مالک موسوی، «قصة آیة: حذار من مساجد الضرار»، رسالة القرآن، شماره ۱۰، ربیع‌الثانی، جمادی‌الاولی و جمادی‌الثانیه ۱۴۱۳؛
۱۷) محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی للواقدی، چاپ مارسدن جونس، قاهره ۱۹۶۶؛
۱۸) علی بن برهان الدین حلبی شافعی، سیره حلبیه؛


۱. فراهیدی، خلیل، کتاب العین، ج۷، ص۶، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.    
۲. ازهری، محمد بن احمد، تهذیب‌ اللغة، ج۱۱، ص۳۱۴، قاهره.    
۳. جوهری، اسماعیل‌ بن حماد، الصحاح تاج‌اللغة و صحاح‌العربیة، ج۲، ص۷۱۹، ذیل «ض ر ر»، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت (افست قم ۱۳۶۸ش).    
۴. بقره/سوره۲، آیه۲۳۱.    
۵. توبه/سوره۹، آیه۱۰۷.    
۶. ابن‌شبه نمیری، تاریخ المدینة المنورة، ج‌۱، ص‌۵۱۵۲، چاپ فهیم محمد شلتوت، افست قم ۱۴۱۰ق/۱۳۸۶ش.    
۷. بلاذری، احمدبن یحیی، انساب‌ الاشراف، ج‌۱، ص‌۲۸۳، چاپ محمود فردوس عظم، دمشق ۱۹۹۷۲۰۰۰.    
۸. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن طوسی، ذیل آیه ۱۰۷، سوره توبه.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه ۱۰۷، سوره توبه.    
۱۰. حلبی شافعی، علی بن برهان الدین، سیره حلبیه، ج‌۳، ص‌۲۰۳.    
۱۱. ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج‌۴، ص‌۱۷۴، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۹۳۶.
۱۲. مسعودی، على بن حسین، تنبیه، ج۱، ص‌۲۷۲.
۱۳. ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج‌۴، ص‌۱۷۴، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۹۳۶.
۱۴. ابن‌سیدالناس، عیون‌الاثر فی فنون المغازی و الشمائل و السیر، ج‌۲، ص۳۰۰، چاپ محمد عید خطراوی و محی‌الدین متو، مدینه منوره ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
۱۵. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۳، ص‌۱۰۴۷، چاپ مارسدن جونس، قاهره ۱۹۶۶.    
۱۶. حلبی شافعی، علی بن برهان الدین، سیره حلبیه، ج‌۳، ص‌۲۰۳.    
۱۷. ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج‌۴، ص‌۱۷۴، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۹۳۶.
۱۸. ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج‌۴، ص‌۱۷۳، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۹۳۶.
۱۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ (بیروت)، ج‌۲، ص۱۱۰.
۲۰. ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج‌۴، ص‌۱۷۴، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۹۳۶.
۲۱. توبه/سوره۹، آیه۱۰۷.    
۲۲. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۳، ص‌۱۰۴۶، چاپ مارسدن جونس، قاهره ۱۹۶۶.    
۲۳. ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج‌۴، ص‌۱۷۳ـ۱۷۴، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۹۳۶.
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه ۱۰۷، سوره توبه.    
۲۵. حلبی شافعی، علی بن برهان الدین، سیره حلبیه، ج‌۳، ص‌۲۰۲۲۰۳.    
۲۶. طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه ۱۰۷، سوره توبه.    
۲۷. حلبی شافعی، علی بن برهان الدین، سیره حلبیه، ج‌۳، ص‌۲۰۳.    
۲۸. واقدی، محمدبن عمر، المغازی، ج‌۳، ص‌۱۰۴۷، چاپ مارسدن جونس، قاهره ۱۹۶۶.    
۲۹. واقدی، محمدبن عمر، المغازی، ج‌۳، ص‌۱۰۴۶، چاپ مارسدن جونس، قاهره ۱۹۶۶.    
۳۰. واقدی، محمدبن عمر، المغازی، ج‌۳، ص۱۰۴۹، چاپ مارسدن جونس، قاهره ۱۹۶۶.    
۳۱. واقدی، محمدبن عمر، المغازی، ج‌۳، ص۱۰۷۳، چاپ مارسدن جونس، قاهره ۱۹۶۶.    
۳۲. حلبی شافعی، علی بن برهان الدین، سیره حلبیه، ج‌۳، ص‌۲۰۳.    
۳۳. واقدی، محمدبن عمر، المغازی، ج‌۱، ص‌۲۰۵۲۰۶، چاپ مارسدن جونس، قاهره ۱۹۶۶.    
۳۴. واقدی، محمدبن عمر، المغازی، ج‌۲، ص‌۴۴۱، چاپ مارسدن جونس، قاهره ۱۹۶۶.    
۳۵. ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج‌۲، ص‌۲۳۴ـ۲۳۵، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۹۳۶.
۳۶. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب‌الاشراف، ج‌۱، ص۳۲۰، چاپ محمود فردوس عظم، دمشق ۱۹۹۷۲۰۰۰.    
۳۷. طبری، محمدبن جریر، تاریخ طبری (بیروت)، ج‌۳، ص۱۴۰.
۳۸. حلبی شافعی، علی بن برهان الدین، سیره حلبیه، ج‌۳، ص‌۲۰۳.    
۳۹. معروف حسنی، هاشم، سیرة‌المصطفی، ج۱، ص‌۶۳۸، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.    
۴۰. توبه/سوره۹، آیه ۱۰۷ ۱۱۰.    
۴۱. واقدی، محمدبن عمر، المغازی، ج‌۳، ص‌۱۰۴۸۱۰۴۹، چاپ مارسدن جونس، قاهره ۱۹۶۶.    
۴۲. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۱۴، ص۴۷۴، ذیل سوره توبه، آیه ۱۰۷.    
۴۳. حلبی شافعی، علی بن برهان الدین، سیره حلبیه، ج‌۳، ص‌۲۰۳.    
۴۴. موسوی، مالک، «قصة آیة: حذار من مساجد الضرار»، ج۱، ص‌۵۶ـ۵۷، رسالة القرآن، شماره ۱۰، ربیع‌الثانی، جمادی‌الاولی و جمادی‌الثانیه ۱۴۱۳.
۴۵. غزالی، محمد، فقه السیرة، ج۱، ص‌۳۷۵، قاهره.    



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «مسجد ضرار»، شماره ۷۲۲۲.    
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «مسجد ضرار»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۱۴.    






جعبه ابزار