مرتضیقلی بیات
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مرتضیقلی بیات در سال ۱۲۶۶ شمسی به
دنیا آمد. او
فرزند حاج عباسقلیخان سهمالملک عراقی و خواهرزاده
دکتر مصدق بود.
او ده دوره پیاپی، نماینده مجلس بود و کسی در همه این دوران از او سخنی در مخالفت با قانونی دولتی و یا کسی نشنید. وی چند بار وزیر شد و مدت کوتاهی نیز استاندار
آذربایجان بود.
تحصیلاتی در حد متوسطه داشت؛ ولی سفرهای پرشماری به
اروپا کرد. کار اصلیاش،
کشاورزی و ملکداری بود و با پدرش همکاری میکرد. جاهطلبی و
غرور او باعث شد به کارهای سیاسی دلبستگی پیدا کند. این مالک و مالکزاده اراکی ۱۰ دوره پیاپی، نماینده مجلس بود و کسی در همه این دوران از او سخنی در مخالفت با قانونی دولتی و یا کسی نشنید. وی چند بار وزیر شد و مدت کوتاهی نیز استاندار
آذربایجان بود.
او در نخستین مجلس مؤسسان که در سال ۱۳۰۴ قمری برای تغییر سلطنت تشکیل شد، عضو و نایب
رییس مجلس بود.
نخستینبار فروغی در سال ۱۳۰۴ در نخستین کابینهاش ـ که کابینه تاجگذاری رضاشاه بود بیشتر از ۶ ماه نپایید ـ او را به وزارت مالیه گمارد. بیات، پس از انحلال کابینه، دوباره به نمایندگی مجلس برگزیده شد و تا پایان دوره سیزدهم، همان مقام را حفظ کرد. وی در بیشتر دورهها نایب
رئیس مجلس بود.
وی در دوره سیزدهم، نامزد
ریاست بود؛ ولی محتشمالسلطنه اسفندیاری با چند رای بیشتر، برای بار چهارم،
رئیس مجلس شورای
ملی شد. بیات در انتخابات دوره چهاردهم نتواسنت صندلی نمایندگی را به دست آورد؛ ولی علی سهیلی، برگزارکننده انتخابات، رضایت او را به شیوهای دیگر فراهم آورد و پست وزارت دارایی را به وی داد. بیات بعد از سقوط کابینه سهیلی، در دوره نخست وزیری ساعدمراغهای، وزیر مشاور و در همین سال، خود، نخستوزیر شد.
بعد از شهریور ۱۳۲۰ با همکاری سید محمدصادق طباطبایی و باقر کاظمی، امانالله اردلان و ابراهیم زند به تشکیل «حزب مردم» همت گماشت و پیشینه آزادیخواهی طباطبایی سبب شد که عده زیادی به
حزب بپیوندند. با توجه به این نکته که طباطبایی
رئیس مجلس شورای
ملی نیز بود، حزب مزبور در مجلس، طرفدارانی یافت. پس از سقوط کابینه ساعد، مجلسیان به رجال صدر مشروطه، روی آوردند.
در این میان، صادق مستشارالدوله، زمینه فراهمی برای نخستوزیری داشت؛ اما اقلیت مجلس به
رهبری دکتر مصدق، به بیات نظر داشتند. او توانست «فراکسیونهای میهن و اتحاد
ملی» را با خود همراه سازد،
همچنین به دنبال رد پیشنهاد همراه با خشونت روسها، از سوی دولت ساعد،
حکومت با تهدیدهای کافتارزاده و در حقیقت، استالین، به وحشت افتاد و در پی آن بود که شخصی ملایم و در عینحال، مخالف امتیارخواهی روسها پیدا کند که از حمایت اقلیت مجلس نیز برخوردار باشد؛ و بهترین گزینه، بیات بود.
ترکیب کابینه بیات، گروه گستردهای از منافع و ملاحظات مختلف را مینمایاند. شمار زیادی از وزیران وی، قبلا وزیر و نماینده فراکسیونهای با نفوذ بودند که یا در گذشته به حمایت از بیات پرداخته بودند یا او به پشتیبانی آنان چشم دوخته بود. با این حال، دولت بیات، هوادار غرب به نظر میرسید و همانند دیگران، به چشمداشتهای دربار حساس بود. گویا فراکسیون میهن از اینکه فقط یک وزیر در کابینه داشت، ناخشنود بود و فراکسیونهای دیگر که نمایندهای در کابینه نداشتند نیز ناراضی بودند.
البته این نخستوزیر بود که عملکرد و سیاستهای دولت را تعیین میکرد، نه ترکیب کابینه را و بر این اساس از دولت بیات، انتظار تغییر و تحول میرفت. مصدق نیز که خود از خویشاوندان بیات بود،
اعتقاد اندکی به وزیران او داشت؛
ولی آماده بود که در صورت لغو «قرداد میلسپو» از وی حمایت کند. کسانی که زمینه نخستوزیری بیات را فراهم ساخته بودند هم، از او توقع داشتند که بدون هیچ حرکت آشتیجویانهای در برابر روسها و چپگرایان، به انجام وظایفش بپردازد.
نخستین کار کابینه بیات، لغو اختیارات دکتر میلسپو و برکناری وی بود که باعث شد بیات، هم تمجید شود و هم سرزنش. میلسپو و مستشاران آمریکایی طبق دو قانونی که از مجلس گذشته بود، دارای اختیارات گستردهای شده بودند؛ حتی به دکتر میلسپو حق قانونگذاری داده و زمام امور
مالی کشور را از هر جهت به او سپرده بودند؛ اما کمبود ارزاق و نیازهای عمومی، در پی سیاست نادرست او وضع بدتری پیدا کرد و بهای کالاها افزایش و بدهی دولت به
بانک ملی به گونه سرسامآوری افزایش یافت. راهی را که این مستشار پیشنهاد کرد، درخواست
قرضهای خارجی بود.
از فروردین ۱۳۲۳ موضوع
مبارزه با دکتر میلسپو در مجلس به میان آمد؛ ولی با توافق ساعد، سه ماه مهلت به وی داده شد. میلسپو نیز
ابوالحسن ابتهاج،
رئیس بانک ملی ایران را از کار برکنار کرد.
با چنین شرایطی، نگهداری میلسپو برای مدت طولانیتر، دیگر توجیهپذیر نبود؛ از اینرو بیات، موضوع را در مجلس مطرح کرد.
در ۱۸ دی ۱۳۲۳ مجلس براساس طرحی که مصدق داد، به پایان دادن به اختیارات اقتصادی میلسپو، رای داد؛ اما میلسپو به سادگی تسلیم نشد و دولت را تهدید به استعفا کرد؛ مگر آنکه ابتهاج را برکنار یا معلق کنند. خودداری دولت از تامین خواستههای میلسپو، به کنارهگیری و خروج وی از
ایران انجامید و پس از رفتنش، دولت، سازمان اقتصادی تشکیل داد تا کارهای اقتصادی کشور را به روش بازرگانی اداره کند.
در این سازمان، ابوالقاسم فروهر، الهیار صالح، دکتر سجادی، گلشاییان، دکتر امینی و دکتر مقبل، هیئت مدیران بودند. برخی از نمایندگان که در به ثمر رسیدن نخستوزیری بیات کمک کرده بودند، عمل وی را از دیدگاه مناسبات حسنه با
آمریکا زیانبار دانستند و این امر، ناخشنودی از تلاشهای بیات را در نشان دادن چهرههای بیطرف، افزایش داد.
بیات، تمایل خویش را برای یافتن راهی برای حل و فصل مسائل با روسها اعلام داشت. همچنین بولارد، سفیر
انگلیس را آسوده خاطر ساخت که هیچگونه دگرگونی در سیاست نفتی دولت، رخ نخواهد داد.
بیات در نخستین روز نخستوزیری خود با کافتارزاده دیدار کرد و با اعلام ناراحتی از وضعی که پیش آمده است، از وی خواست تا درخواست امتیاز را به پیشنهاد مشارکت تبدیل کند؛ اما مسکو نپذیرفت و از فرستاده خود، کافتارزاده، خواست که بیدرنگ
تهران را به حالت قهر، ترک کند.
مصدق در ۱۱ آذر ۱۳۲۳ طرحی با دو فوریت مبنی بر بازداشتن دولتها از گفتوگو با خارجیان درباره امتیاز نفت به مجلس تقدیم کرد؛ در نتیجه، بیات از رویارویی با مسئله نفت نجات یافت. وی از گرفتاری بزرگی رها شد؛ زیرا روسها دیگر نمیتوانستند با درخواستهای خود، وی را زیر فشار بگذارند. کافتارزاده نیز بهزودی پس از تصویب طرح مصدق، ایران را ترک کرد.
بیش از چند
روز از تصویب طرح نگذشته بود که تبلیغات وسیعی درباره تظاهرات آذربایجانیها در بسیاری از شهرها و روستاها صورت گرفت. خواستههای تظاهرکنندگان، همان اصلاحات الهامیافته از حزب توده بود که تشکیل انجمنهای محلی، روابط نیکو با اتحاد شوروی، ایجاد یک دولت ائتلافی، بهبود شرایط کارگران، محاکمه ساعد و تبعید سیدضیاء را دربر میگرفت.
دولت در پاسخ، بخشنامهای به تمامی استانها فرستاد که در آن، کارهای سازنده گسترده و اصلاحات اداری و اجتماعی، از جمله تشکیل ایالتی و ولایتی، وعده داده شده بود. همزمان، دولت بیات، روش ملایمتری در برابر
حزب توده در پیش گرفت
و به
امید فرونشاندن
خشم روسها قصد خود برای تاسیس یک شرکت نفتی ـ که در طرح مصدق پیشبینی شده بود ـ به سفیر اعلام داشت.
شرکت یاد شده، از کارکنان ایرانی و اتباع کشورهای بیطرف با هدف بهرهبرداری از منابع نفت شمال تشکیل شد که در آن، روسها از حق تقدم در خرید نفت برخوردار شدند. این پیشنهاد روسها اثری نداشت. در واقع مدتها پس از آن، قوام در گفتگو با بولارد، آشکار ساخت که چگونه در دیدارش از مسکو در اواخر ۱۳۲۴ پیبرد، که بیات، بدون آگاهی وزیرانش پیشنهاد ایجاد شرکتی را برای بهرهبرداری از نفت شمال به روسها داده بود که در آن، ایرانیان و روسها به ترتیب ۵۱ و ۴۹ درصد سهام را به خود اختصاص میدادند.
در دولت بیات، متفقین، بندر شاهپور و راهآهن اهواز را که در پیمان سهگانه در مدت
جنگ، در اختیار اداره حمل و نقل متفقین قرار گرفته بود، با نظارت هیئتی از مهندسان، به دولت ایران تحویل دادند.
در دولت بیات، به دولت ژاپن اعلان جنگ شد و هنگام گزارش آن به مجلس، از نمایندگان، درخواست رای اعتماد کرد و درنتیجه ۹۱ نفر از ۹۴ نماینده حاضر در جلسه به او رای
اعتماد دادند. شرکت در کنفرانس سانفرانسیسکو نیز در دولت بیات انجام شد.
مخالفان بیات، با جدیت به جستجوی جانشینی برای وی پرداختند و سرانجام بر آن شدند که کابینه او را متزلزل کنند و ظاهرا با وعده رای موافق، وی را بر آن داشتند که به مجلس آمده، خواستار رای اعتماد شود. طرفداران بیات به ویژه مصدق دلیل آوردند که چون دولت استیضاح نشده است، نباید درخواست رای اعتماد کند.
بیات از خواستههای متناقض نمایندگان برآشفت و گفت برای شخصی که به اصول باور دارد، بسیار سخت، بلکه ناشدنی است که به نظر همه نمایندگان توجه کند؛ به ویژه اگر خدای ناکرده، آن نظرها شخصی باشد و همواره با مصالح
ملی مطابقت نکند.
با این همه، او به گرفتن رای اعتماد تن داد که نتیجه، بیآنکه شگفتآور باشد، علیه وی پایان یافت؛ چرا که از ۹۰ نماینده حاضر ۴۵ رای موافق و بقیه آرا، بیشتر ممتنع بود. بدینگونه، کابینه بیات پس از دورهای کمتر از پنج ماه، ناچار به استعفا شد.
بیات در کابینه دوم حکیمی، در سال ۱۳۲۴ به سمت استانداری آذربایجان رسید
و هنگامی وارد
تبریز شد که تمام کارها در دست پیشهوری و
حزب دموکرات بود؛ در نتیجه، دست از پا درازتر به تهران بازگشت.
او در همان سال در کابینه قوام به وزارت دارایی رسید و در غیاب قوام ـ که به مسکو رفته بود ـ نایب نخستوزیر بود؛ اما در بازسازی کابینه قوام که افراد حزب توده عضویت یافتند، بیات از دولت بیرون رفت. وی سپس در سال ۱۳۲۸ در مجلس مؤسسان دوم عضویت یافت و نایب
رئیس شد. همچنین در نخستین دوره انتخابات مجلس، سناتور شد و نیابت
ریاست را به او واگذار کردند.
دکتر مصدق در سال ۱۳۳۱ بیات را به
ریاست هیئت مدیران و مدیر عاملی شرکت نفت برگزید که این جایگاه را تا هنگام فوت، یعنی سال ۱۳۳۶ داشت.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «بیات» تاریخ بازیابی ۹۵/۰۵/۲۵.