مراسلات طهران (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مراسلات طهران، نامههای مباشر میرزا حسین خان مبصرالسلطنه از
تهران به
کاشان، ۱۳۰۴ تا ۱۳۰۹ ق. عنوانی است که مورخ بزرگوار و پرکار تاریخ معاصر، خانم منصوره اتحادیه برای نامههایی که از طهران به کاشان نگاشته شده، انتخاب نموده است. نام نویسنده نامهها میرزا حسن خان و نام گیرنده مراسلات، میرزا حسین خان مبصرالسلطنه است.
بر اساس مطالب مندرج در این رسائل، مقدمه مفیدی نیز به قلم خانم اتحادیه برای کتاب مزبور به رشته تحریر درآمده و در آن مقدمه اشاره شده است که از میرزا حسن خان اطلاعات مختصری در دست داریم:
«از شواهد بر میآید که میرزا حسن خان یکی از اقوام مادری میرزا حسین خان بوده، امور مالی میرزا حسین خان را در تهران انجام میداده، با احترام و علاقه بسیار میرزا حسین خان را خطاب میکرده و به قول خودش پانزده، شانزده سال این وظیفه را بر عهده داشته است (... ) میرزا حسن خان در
سفارت انگلیس منشی چهارم بود و زبان انگلیسی هم میدانست (... ) در محله چال میدان
خانه داشت و چون چال میدان محله مرغوبی نبود خانه اش را فروخت و در محله دولت خانه خرید (... ) مانند بسیاری از کارمندان سفارت ایرانی سفارت انگلیس در حوالی سفارت صاحب زمین بود؛ ولی ظاهرا ثروت هنگفتی نداشت، چون برای خرید خانه اش مجبور به
قرض شد».
میتوان گفت گذشته از گزارش فعالیتهای اقتصادی و اظهاراتی که میرزا حسن خان مزبور نسبت به فرزندان و خانواده خود کرده، این تمام چیزی است که درباره موقعیت اجتماعی او میتوان از نامههای مربوطه دریافت نمود. مشارالیه
مباشر امور مالی مبصرالسلطنه در طهران بود و اکثر نوشتههای آن نامهها درباره
خرید و فروش زمین، خانه،
باغ و صرافیهایی است که میرزا حسن خان برای مبصرالسلطنه انجام داده است.
خانم اتحادیه درباره حسین خان مبصرالسلطنه هم اطلاعاتی مختصر به دست داده است. از مقدمه کتاب میفهمیم که مبصرالسلطنه در شهرهای مختلف از سال ۱۳۰۴ تا ۱۳۳۴ و اغلب در سمتهای ریاست گمرک و تلگرافخانه و همچنین مامور
مالیات به کار اشتغال داشته، در سال اخیر به پاریس رفته و سپس همان جا درگذشته است.
با خواندن کتاب مراسلات طهران، میتوان به
قطع و
یقین حکم صادر کرد که میرزا حسن خان اصفهانی، مباشر امور اقتصادی میرزا حسین خان مبصرالسلطنه، به
آیین بهایی اعتقاد داشته است. دریافت این یقین هیچ گونه کنکاش و تلاش خاصی نمیخواهد و تنها اگر خواننده کمی با اصطلاحات آیین بهایی آشنا باشد، این امر به سادگی میسر میگردد.
کسانی که با آیینهای
بابی و بهایی آشنایی دارند، میدانند که سبک نوشتاری
بابیان و
بهاییان دوره قاجار خاص است و به سادگی میتوان متنی را که سید باب، بهاءالله و عبدالبها تحریر نموده باشند، تشخیص داد. نحوه جمله پردازیها و به کار بردن کلمات و اصطلاحات مخصوص و ترکیبات جدید لغوی، نه تنها نوشتههای افراد فوق الذکر را از غیر ایشان متمایز میکند، بلکه خود این اشخاص نیز در داخل ادبیات بابی و بهایی، دارای سبک نوشتار منحصر به فرد هستند.
در مراسلات طهران، مهمترین نکته این است که رویکرد معنایی نامهها مذهبی نیست و صرفا جنبه اقتصادی دارد. اکثرا درباره خرید، تعمیر، فروش زمین، باغ و خانه است و از این فعالیتهای روزمره، نمیتوان چیزی مذهبی استخراج کرد؛ اما گاهی عباراتی در نامهها، خصوصا در آغاز یا انتهای آنها وجود دارد که کاملا مطابق با سبک ادبیات بهایی است.
در کتاب میتوان به ارتباط دوستانه میرزا حسن خان و سیدنی چرچیل، مترجم اول سفارت انگلیس پی برد و از آن جا که میرزا ابوالفضل گلپایگانی در کار خرید و فروش کتاب نبود و از مبلغان بزرگ بهایی در همان دوره در ایران بود، میتوان حدس زد که میرزا حسن خان کتب آیین بهایی را برای سیدنی چرچیل میخواسته است و آنها نیز این کار را بر عهده گلپایگانی نهادهاند.
نکته در خور تامل آن که هنر و دانش حاجی میرزا حسن خان بسیار فراتر از اشارات مندرج در مقدمه کتاب مراسلات طهران و این اشارات کوتاه است. بنا به نوشته همین گلپایگانی که خود در میان دانشمندان دوره ناصری معروف و مشار بالبنان بود، حاجی میرزا حسن خان اصفهانی از خوشنویسان و سره نویسان عصر خود بوده است.
از بعضی از اشاراتی که در نامهها موجود است، نه تنها به ارتباط نزدیک مبصرالسلطنه به بهاییان میتوان پی برد، بلکه در دو موضع میتوان به اعتقاد او نیز
شک کرد و او را در زمره بهاییان محسوب داشت.
با این که دو عیال گرفتن، مبصرالسلطنه را از تجدد خواهی دور میکند؛ اما نشانههایی که سرکار خانم اتحادیه برای نشان دادن تجدد مآبی مبصرالسلطنه برشمرده است، به خوبی نشان میدهند که او دل از سنت ایرانی/ اسلامی کنده و اگر بهایی هم نشده باشد، دل کندن از آن سنتها، خواه ناخواه او را به بهاییان نزدیک ساخته است.
همان طور که به درستی خانم اتحادیه تذکر داده است، کتاب مراسلات طهران، از منابع مورد استفاده درباره نحوه خرید و فروش مستغلات و همچنین ماخذی درخور تامل درباره چگونگی گسترش شهر طهران است. اما با توجه به مطالب مندرج در آن نامهها این کتاب میتواند یکی از منابع مطالعه تاریخ آیین بهایی،
جامعه شناسی بهاییان طهران و نشان دهنده گوشهای از امور اقتصادی و روابط اجتماعی ایشان باشد. با نگاه به اسامی که میرزا حسن خان در مراسلاتش ذکر نموده و شرحی که بر روابط اقتصادی و اجتماعی خود با ایشان داده، میتوان فهمید برخی از نامهای مهم این نامهها، متعلق به بهاییان اواخر دوره ناصری است. میرزا اسدالله اصفهانی، میرزا اسدالله مستوفی، میرزا محمود نراقی و پسرش میرزا عطاءالله، آقا میرزا آقا، میرزا اسدالله حکیم، آقا سید ابوتراب، وکیل الدوله (میرزا آقا نور در
اصفهان) و.... از کسانی هستند که گاه گذرا و گاه به تواتر نامشان در این نامهها آمده و حاجی میرزا حسن خان ضمن رفع و رجوع امور مبصرالسلطنه، به امور اینان نیز توجه داشته و از موقعیت اجتماعی خود برای به راه انداختن گرفتاریهای آنان نیز کوشش مینموده است.
با خواندن کتاب مراسلات طهران نکتهای دیگر نیز مکشوف میشود و آن این است که تا همین ایام از دوره ناصری که مقارن با
انقلاب تنباکو است، بین
ازلیان و بهاییان، آن جدایی کلی که از انقلاب تنباکو آغاز گشت و تا پیروزی
مشروطه به طور کامل تثبیت شد، هنوز صورت وقوع نگرفته بود. در نامههای حاجی میرزا حسن خان میتوان بر روابط مشارالیه با برخی از ازلیان آگاه شد و شواهدی را نیز بر این ادعا یافت.
خیلی بهتر بود به جای انداختن عکس دروازههای طهران، نمایی از کاروانسرای عصر ناصری، کاخ ناصرالدین شاه و
نقاشی از یک خانم ایرانی در حال گردش که هیچ ارتباط منطقی با مطالب مندرج در نامهها نداشت، چند صفحه از آن مراسلات گردآوری میگشت.
در تاریخ معاصر ایران، این نخستین کتابی است از نوشتههای یک بهایی که توسط انتشارات غیر بهایی منتشر گشته است. البته پر واضح است که دست اندرکاران انتشار این نامهها، وقوفی به محتوای مراسلات و اعتقاد نویسنده آنها نداشتهاند و گر نه به چنین عملی دست نمیزدند تا عاقبت زندگانی خود را به
ابهام و
ایهام تبدیل نمایند!
نرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.