مراجع اصول فقه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
گام های
مبارک در مرجع نگاریهای دانش اصول فقه برداشته شده است.
از جمله ویژگیهای برجسته و شایان توجهی که در کارنامه جنبش علمی
جهان اسلام در چند دهه اخیر به
چشم میخورد، اهتمام
مبارک به عرضه و ارائه
کتاب شناسیها ، مأخذشناسیها، مقالهنامهها و در یک کلام (مرجع نگاری) علمی است که متناسب با ضوابط علمی پذیرفته شده در مراکز تحقیقاتی، به
جامعه علمی تقدیم شده است.
سهم عمده این کوششها به بخش عربی جهان اسلام متعلق است و سابقه چنین اهتمامی از آنجا ناشی میشود که پارهای از فرهیختگان و نویسندگان جنبش سیاسی ـ اسلامی که در حوزه فکری و فرهنگی جنبش (
بیداری اسلامی ) پس از
جنگ دوم جهانی ، به آگاهی بخشی و
غنا بخشیدن به ادبیات اسلام سیاسی مشغول بودند، پس از برخورد و چالش با رقیب
قدرتمند و تازه نفس ـ یعنی جریان فکری چپ ـ که مجهز به نظریههای علمی نیز بود، به
نیکی دریافتند که از این پس نمیتوان به طرح و توضیح و تشریح کلیات بسنده نمود، چرا که در مقابل آنان رقیبی قرار داشت که با استفاده از آخرین دستاوردها و
روشهای علمی،
تبلیغی و مخاطبشناسی، به سرعت سنگرهای دانشگاهی، آموزشی، عموم باسوادان و دیگر قشرهای اجتماعی را تسخیر مینمود. از این رو،
اسلامگرایان بر آن شدند تا با آشنایی با
روشها و موضوعات جدید و عمق بخشیدن به مباحث و مسائلی که عرضه مینمودند، ادبیات جدیدی را که متناسب با مقتضیات
زمان بود، پدید آورند. از جمله موضوعاتی که لازم بود به آن توجه کنند، اهتمام به
روششناسی و کارهای مرجع نگاری بود.
در این جا لازم است یادآور شویم که فضلِ پیشگامی در این زمینه، به استاد محی الدین عطیه باز میگردد که شاید بتوان به وی لقب (
شیخ المفهرسین الاسلامیین) داد. وی از دهه هفتاد میلادی به این مهم همت گمارد و به تدریج با تأسیس مجله (المسلم المعاصر) توجه و لزوم عنایت به
روش و مرجعشناسی و مرجعنگاری را وارد ادبیات پژوهشگران و محققان اسلامی نمود.
تولد ،
رشد و سیر تطوّر آشنایی نویسندگان و محققان حوزه ادبیات بیداری اسلامی، با
روشها و ابزارهای جدید، خود بحثی است مفصل که تشریح آن، حال و مقال دیگری میطلبد.
به هر حال، این حرکت مبارک ادامه یافت و در ادامه همین خط مشی، مجله (الکشاف الاسلامی) در قبرس منتشر شد و تا ۲۴ شماره ادامه یافت و به دنبال آن مجله (الفهرست) در
بیروت و مجله (الحصار الثقافی) در قاهره به این روند عمق و فربهی بخشیدند و ثمره چنین تلاشهایی به تدریج در دهه نود میلادی ظاهر گردید. این شجره مبارک همچنان به ثمربخشی و راه گشایی ادامه میدهد و کثرت و قوّت آثار و تألیفاتی که همگی در رده کلیات بخش مرجع نگاری قرار میگیرند، نشانگر این امر است.
(الدلیل الجامع الی کتب اصول الفقه المطبوعة باللغة العربیة)، الفتره ما بین ۱۲۵۸ـ۱۴۲۲هـ/ ۱۸۴۲ـ۲۰۰۲م، شامل شاهین، دمشق، دار غار حرا، ۱۴۲۴/۲۰۰۴، الطبعة الاولی، ۵۸۶ صفحه وزیری.
مؤلف از دانشوران ترک ساکن استامبول است که مرکزی تحت عنوان (مرکز مرمرة للابحاث والدراسات العلمیه) در این شهر تأسیس نموده و هدف عمده آن احیا و نشر تراث اسلامی ترکیه است و تاکنون آثار سودمندی نیز به جامعه علمی تقدیم کرده است. از جمله فعالیتهای این مرکز تشکیل کتابخانه تخصصی علم (اصول فقه) است که سعی شده کلیه کتابها و رسالههای مخطوط و مطبوع (اصل و یا تصویر آن) که در موضوع علم اصول فقه تألیف شده، گردآوری شود و سپس کارهای تحقیقاتی بعدی براساس این کتابخانه ادامه یابد.
از جمله این تلاشها، جهد مشکوری است در زمینه کتاب شناسی علم اصول فقه اهل سنت که به همت شامل شاهین فراهم آمده است. وی در مقدمه، پس از تعریف و توضیحات کلی در مورد
کتاب ، در دو باب مطالبی را جهت آشنایی بیشتر خوانندگان با ضرورت اهتمام به این گونه آثار مرجعی یادآور شده است.
باب اول به اهمیت مأخذشناسی کتابهای تراثی پرداخته و پس از تعریف مأخذشناسی، اهمیت آن را متذکر شده است. وی سپس مکانت مأخذشناسی را در دانش اطلاع رسانی به تفصیل یاد کرده است.
باب دوم به علم اصول فقه اختصاص دارد که ابتدا به تعریف، موضوع و منشأ و تحولات این علم پرداخته و از آن پس به
روشهای تدوین و تبویب دانش اصول فقه اشاره نموده است که از آن جمله
روش متکلمان و فقیهان را مورد بحث قرار داده و همچنین به
روش شاطبی یا
روش مقاصدی نیز اشاراتی نموده است.
در مبحث بعدی، غایت و هدف این دانش توضیح داده شده و به چگونگی تعامل این علم و دیگر علوم اسلامی پرداخته و در فرجام بحث، مکانت و نسبت این علم با دیگر علوم تشریح شده است.
پس از این مقدمه و لواحق دراز دامن آن، پرده از نقاب ذیالمقدمه برگرفته و مجموعاً یک هزار و ۵۷۳ عنوان کتاب معرفی شده است. قلمرو زمانی این مأخذشناسی از
سال ۱۲۵۸ تا ۱۴۲۲ هجری را شامل میگردد، یعنی ۱۶۰ سال، و این بدان سبب بوده است که قبل از این فترت، عمده کتابها چاپ سنگی میشده و از آن پس بوده که چاپهای سربی رواج یافته و به تدریج کلیه کتابها با چاپ سربی تجدید، ارائه و عرضه شده است. اصولی که در تدوین این اثر مورد نظر بوده است، عبارت است از:
این مأخذشناسی شامل تمامی کتابهای چاپ شده در موضوع علم اصول فقه است که شامل: منظومهها،
متون ، شروح، تحقیقات، تعلیقات، تقریرات و حواشی میگردد.
در این اثر، فهرست توصیفی کتابها ذکر شده که شامل: عنوان، مؤلف، مؤلف همکار (محقق، مترجم، مصحح و مانند آن)، مکان نشر، نام ناشر،
تاریخ نشر هجری یا میلادی و تعداد چاپهای یک اثر است.
این مأخذشناسی براساس ذکر عنوان کتاب طبق ترتیب حروف الفبا فراهم آمده است.
تمامی عناوین متعدد احتمالی یک اثر ذکر شده است.
نمایهای از نامهای مؤلفان و مؤلفان همکار در پایان کتاب ضمیمه شده است.
پس از این توضیحات، متن کتاب از
حرف الف آغاز میگردد که ۳۲۰ عنوان ذیل آن معرفی شده و بقیه حروف نیز با این تعداد عنوان ادامه یافته است: حروف ب۳۵ عنوان، حرف ت ۱۵۵ عنوان، حرف ث۲عنوان، حرف ج۸عنوان، حرف ح۱۳۰ عنوان، حرف خ۱۰عنوان، حرف د ۳۸عنوان، حرف ر ۶۸ عنوان، حرف ز ۸عنوان، حرف س ۲۲ عنوان، حرف ش۱۲۸ عنوان، حرف ص۵ عنوان، حرف ض۸ عنوان، حرف ط ۷ عنوان، حرف ع۴۷ عنوان، حرف غ۸ عنوان، حرف ف۴۷ عنوان، حرف ق۱۳ عنوان، حرف ک۳۷ عنوان، حرف ل۱۶ عنوان، حرف م۳۳۳ عنوان، حرف ن ۹۲ عنوان، حرف هـ۳ عنوان، حرف واو ۳۶ عنوان، و حرف ی۱ عنوان.
از آنجا که از تعداد چاپهای یک اثر ذکر شده، میتوان اقبال و استفاده خوانندگان کتاب را معلوم نمود، این مطلب نیز در میان مشخصات آثار آمده است. البته منظور از تعداد چاپ، چاپ اثر از سوی یک ناشر در یک کشور نیست، بلکه مقصود ناشران مختلف در کشورهای مختلف با تصحیحها و تحقیقهای مختلف است. به عنوان مثال، تاکنون از کتابهای: روضةالناظر ابن قدامه،
شرح الجلال المحلی علی متن جمع الجوامع، شرح مراقی السعود شنقیطی پنج چاپ، یا از کتابهای: ارشاد الفحول شوکانی، التلویح فی کشف غوامض التنقیح تفتازانی، شرح الاسنوی علی منهاج الأصول، فصول فی القیاس ابن قیم، مفتاح الوصول تلمسانی و نهایة السؤل بیضاوی، شش چاپ، یا از کتابهای: الورقات جوینی، النبذفی أصول ابن حزم، المستصفی للغزالی هفت چاپ، یا از کتابهای: متن الورقات للجوینی، کتاب اللمع للشیرازی، عنوان التعریف شاطبی و الموافقات شاطبی، هشت چاپ، و از کتاب شرح المحلی علی جمع الجوامع سیزده چاپ عرضه گردیده است. با به کارگیری
روش تحلیل محتوا ، میتوان اطلاعات مختلفی از این
اثر استخراج نمود که خود موضوع مقاله مفصلی تواند بود و از عهده این مختصر خارج است.
امّا در کشور ما نیز چندی است که توجه و اهتمام به موضوع مأخذشناسی از سوی مؤسسات و مراکز پژوهشی و برخی محققان مستقل، منزلت و جایگاه مطلوبی یافته است و کثرت و تنوع کتاب شناسیهای توصیفی و
تحلیلی، مقاله نامهها، چکیده نگاریها و… در موضوعات و مسائل مختلف به گونهای است که شاید بتوان (دوران شکوفایی آثار مرجع و مرجع نگاری شیعی) را بر زمانه ما اطلاق نمود، از جمله این مجاهدتهای مشکور، اثری است که به همت فاضل ارجمند جناب مهدی مهریزی در موضوع مأخذشناسی علم اصول فقه شیعی فراهم آمده است. مشخصات کتاب شناختی این اثر عبارت است از:
(کتاب شناسی اصول فقه شیعه به همراه مقدمهای در تنقیح و تهذیب علم اصول)، مهدی مهریزی، قم، دبیرخانه کنگره جهانی
شیخ مرتضی انصاری، چاپ اول، ۱۳۷۲، رقعی ۲۰۸ صفحه.
در مقدمه مذکور که با ۴۹ صفحه خود در
حکم مقاله مفصلی است، فراز و نشیبها و کاستیها و بایستگیهای دانش اصول بررسی شده و به کوششها و آرای برخی عالمان این علم اشاره گردیده که مترصدند تا از
حجم حجیم این مباحث بکاهند و آن را کارآمدتر نمایند. پس از این مقدمه سودمند و دراز دامن، مباحث کتاب در سه بخش ارائه شده است:
الف) فهرست کتب و مقالاتی که درباره علم اصول نگارش یافته است. عنوان این بخش، (کتب و مقالات پیرامون
تاریخ ، تحوّل، معرفت شناسی، کتاب شناسی علم اصول) است و در مجموع ۳۳ مأخذ در سه بخش: کتب چاپی (۱۵ کتاب)، کتب خطی (۲کتاب) و مقالات (۱۶ مقاله) معرفی شده است. در این معرفیها، صرفاً اطلاعات کتاب شناختی هر اثر ذکر شده است.
ب) فهرست مقالات در مباحث علم اصول (مقالات اصولی). در این بخش ۷۴ مقاله معرفی شده که از این تعداد ۳ مقاله به زبان عربی و بقیه به فارسی نگاشته شده است. در خصوص مقالات عربی علم اصول، شایسته تذکار است که اخیراً مجموعه عظیم بینظیری از مقالات فقهی و اصولی به همت کتابخانه تخصصی فقه و اصول و حقوق در قم فراهم آمده است. این مجموعه گرانسنگ که مشتمل بر متن مقالات فقهی و اصولی است، به زبان عربی نگارش یافته و در ۶۳
جلد تدوین شده است و فاضل گرامی جناب رسول طلائیان، کار تبویب و تدوین آن را
متکفل شده است.
ج) فهرست کتب چاپی علم اصول با ترتیب زمانی. در این بخش کتابشناسی، خلاصه فهرست مطالب، ترجمه یا شرح و حاشیه بر هر کتاب ارائه گردیده و نیز کتبی معرفی شده که مؤلف آنها را دیده است. کتابهای این بخش براساس ترتیب زمانی (
حیات مؤلف) ارائه شده است.
و از این رو، اولین اثر از
شیخ مفید (م۴۱۳ق) معرفی شده و طبق چنین ترتیبی
کتاب (التذکرة باصول الفقه) که به همراه (کنز الفوائد) کراجکی چاپ شده است، اولین کتاب یا نوشتاری است که در دانش اصول شیعی به چاپ رسیده است. آخرین اثر معرفی شده، (
ترجمه اصول الفقه) مرحوم محمدرضا مظفر است که به
همت غلامرضا هدائی فراهم آمده و در
سال ۱۳۶۸ش به چاپ رسیده است. چون
تاریخ نگارش مقدمه اواخر سال ۱۳۷۰ است، کتابهای چهارده سال اخیر در این کتاب نیامده است. مجموعه کتابهایی که در این بخش معرفی شده، بالغ بر ۲۶۶ عنوان است. در چهارده سال اخیر برخی از کتابهای معرفی شده، با تصحیح و تجدید و گاهی با شرح و اضافاتی مجدداً به چاپ رسیدهاند و برخی دیگر به
زبان فارسی ، ترجمه شدهاند و گاهی چندین ترجمه از یک کتاب به چاپ رسیدهاند و نظر به اینکه کتابشناسی جامعی در این خصوص در دست نیست، شاید بتوان
حدود یکصد عنوان دیگر بر این تعداد افزود.
از آنجا که کتابهای معرفی شده در این بخش، بدون اشاره به چاپهای یک کتاب است، نمیتوان از روی فراوانی چاپ یک
اثر میزان اقبال و استفاده خوانندگان به یک کتاب معین را دریافت، ولی نظر به تثبیت جایگاه برخی کتابها به عنوان کتاب درسی در
حوزههای علمیه یا دانشگاهها، شاید از این طریق بتوان اینگونه کتابها را شناسایی نمود. محل چاپ این آثار به ترتیب
نجف ،
قم ،
تهران ، مشهد و سایر شهرها است.
نکته قابل توجه دیگری که از تصفّح در این فهرست به دست میآید، قلّت تألیفات و آثار مستقل و کاربردی در زمینه علم اصول است. به این معنا که در یک سده اخیر، بنا به عللی کتابهایی به عنوان کتاب درسی یا متن مورد توجه قرار گرفته و تقدیس شدهاند و دیگر تألیفات در قالب شرح،
حاشیه ، توضیح و… آن
متن یا متون، عرضه گردیدهاند. این نکته در مقایسه با کثرت آثار و تألیفات مستقل و دانشگاهی در جهان عرب
آشکار میگردد. البته در سالهای اخیر و با گسترش مراکز آموزشی دانشگاهی، برخی کتابها که متناسب با تدریس در اینگونه مراکز باشند، تألیف شدهاند، ولی کمتر ابداع و ابتکاری در این زمینه صورت گرفته است و بیشتر در همان چارچوب کهن، صرفاً در حیطه زبان و با تغییر اندکی به روز شدهاند.
اکنون برای تتمیم فایده، در همین موضوع (کلیات) نظری میافکنیم بر (اصطلاح نامهها و فرهنگهای) پدید آمده در این علم (اصول)، و ابتدا آثار منتشر شده به زبان فارسی را معرفی و سپس کتابهای عربی را به محضر دانش پژوهان
تقدیم مینماییم.
(۱) مجتبی ملکی اصفهانی، فرهنگ اصطلاحات اصول، جلد اول، قم، عالمه، ۱۳۷۹، ۴۲۴ص، وزیری.
(۲) مجتبی ملکی اصفهانی، فرهنگ اصطلاحات اصول، جلد دوم، قم، عالمه، ۱۳۷۹، ۲۴۶ص، وزیری.
(۳) محمدحسین مختاری مازندرانی، فرهنگ اصطلاحات اصولی، تهران، انجمن قلم ایران، ۱۳۷۷، ۲۹۶ص، رقعی.
(۴) احمد قلی زاده، واژه شناسی اصطلاحات اصول فقه، تهران، نور الاصفیاء، ۱۳۷۹، ۲۲۴ص، وزیری.
(۵) عیسی والایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران، نشر نی، ۱۳۸۰، ۳۶۰ص، وزیری.
(۶) محمود حامد عثمان، القاموس المبین فی اصطلاحات الاصولیین، الریاض، دار الزاحم، ۱۴۲۳ـ۲۰۰۲، ۳۳۳ص، وزیری.
(۷) خالد رمضان حسن، معجم اصول الفقه، القاهره، دار الروضة، ۱۴۱۸/ ۱۹۹۸، ۳۴۱ص، وزیری.
(۸) عبدالمنان الراسخ، معجم اصطلاحات اصول الفقه، بیروت، دار ابن حزم، ۱۴۲۴/ ۲۰۰۳، ۱۷۰ص، رقعی.
(۹) قطب مصطفی سانو، معجم مصطلحات اصول الفقه، دمشق، دارالفکر، ۱۴۲۰/ ۲۰۰۰، ۴۸۰ص، وزیری.
(۱۰) رفیق العجم، موسوعة مصطلحات أصول الفقه عند المسلمین، الجزء الاول والثانی، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، ۱۹۹۸، ط۱، ۱۹۶۰ص، دو جلد وزیری.
(۱۱) التعریفات الفقهیه، محمد عمیم الإحسان المجددی البرکتی، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۴/ ۲۰۰۳، ۲۴۸ ص، وزیری.
(۱۲) محمد مظفر بقا، معجم الاصولیین، الجزء الاول والجزء الثانی، مکة المکرمة، جامعة ام القری، ۱۴۱۴، ۲۴۰ص، وزیری.
(۱۳) علی المشکینی، اصطلاحات الاصول ومعظم أبحاثها، قم، دارالهادی، ۱۴۰۹، ۳۰۰ص، وزیری.
برگرفته ازمقاله مراجع اصول فقه -مجله فقه- دفترتبلیغات اسلامی- شماره۴۵