مدیریت فکر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مدیریت فکر، مدیریتی است که فقط به یک طریق میتوان
وقت و زندگی خود را تحت کنترل در آورد و آن هم تغییر دادن روش فکر کردن است.
همه ما روزمره با مسائلی دستوپنجه نرم میکنیم، این برخورد با مشکلات دو نمونه است: یا با آگاهی یا ناخودآگاه و غافلانه. گاهی اوقات آنقدر مشکلات به ما فشار روحی وارد میکند که طاقت ما تمام میشود و به زمین و زمان بد میگوییم و بدبین میشویم و شروع به افکار
منفی و مخرب میکنیم.
امام علی (علیهالسّلام) میفرمایند:
جهان هر کس بهاندازه وسعت
فکر اوست. این حرف امام علی (علیهالسّلام) را اینطور میشود تفسیر کرد که اکثر مشکلاتی که
انسان در زندگی با آنها مواجه است سرچشمه در افکار نادرست وی دارد و بنابراین اگر دنبال زندگی مثبت و سالم هستیم باید افکار خود را درست کنیم و افکار مثبت و سالم داشته باشیم.
انیشتین میگوید: اگر میخواهید در زندگی و روابط خصوصیتان تغییرات جزیی به وجود آورید به گرایشها و رفتارتان توجه کنید. اما اگر دلتان میخواهد تغییرات اساسی در زندگیتان ایجاد کنید باید نگرشها و برداشتهایتان را عوض کنید.
حقیقت این است که به محض تغییر برداشت، همهچیز ناگهان عوض میشود. کلید یا راهحل هر مسالهای این است که به شیشههای عینکی که به
چشم داریم بنگریم؛ شاید هر از گاهی لازم باشد که رنگ آنها را عوض کنیم و در واقع برداشت یا نقش خودمان را تغییر بدهیم تا بتوانیم هر وضعیتی را از دیدگاه تازهای ببینیم و
تفسیر کنیم.
آنچه اهمیت دارد خود واقعه نیست بلکه تعبیر و تفسیر ما از آن است. شاید تا به حال متوجه این مساله شده باشید که شما حتی یک لحظه هم نیست که
فکر نکنید؟ آنچه در
دنیا اتفاق میافتد، با یک فکر شروع میشود. افکار ما هستند که ما را در مسیر زندگی
هدایت میکنند. این مساله که افکار مثبت دریچههای امید را به سمت زندگی ما باز میکنند و افکار
منفی ما را از ادامه راه بازداشته و تلاش ما را به شکست میکشانند، امروزه ثابت شده است.
بنابراین باید یاد بگیریم که افکار خود را در جهت دستیابی به اهدافمان در زندگی هدایت کنیم. چگونه؟ با طی کردن مراحل زیر این توانایی در ما ایجاد خواهد شد، امتحان کنید: برای شروع به فکرهایتان بیشتر توجه کنید، بدون اینکه بخواهید آنها را شناسایی کنید. در واقع شما باید به عنوان فردی جدا از خودتان به توجه به افکارتان ادامه دهید. ممکن است در این میان گاهی این افکار شما را با خودش به رویا بکشاند، بویژه اگر مبتدی باشید. هیچ اشکالی ندارد. سعی کنید هر چه سریعتر این حالت را از خود دور کنید و دوباره به عنوان یک ناظر به فکرهایی که از سرتان میگذرد، توجه کنید. نگذارید افکارتان مزاحم شما شوند. آنها را قضاوت یا سرزنش نکنید. سعی نکنید آنها را کنترل کنید. بعد از مدتی شما میتوانید یاد بگیرید که افکار
منفی شما درباره چه چیزهایی است. حالا سعی کنید افکار مثبتی را که میتواند جایگزین این افکار
منفی باشد، شناسایی کنید تا به دنبال آن رفتارهای مثبتی را در خود به وجود آورید. تلاش ما باید در این راستا باشد که مقدار افکار
منفی و غیرضروری را هر چه کمتر کنیم و کیفیت و چگونگی افکار مثبت و ضروری را در ذهن خود تقویت کنیم. خودتان را مشغول کنید. یک غذای ساده، یک نفس عمیق و انجام تمرینات آرامکننده به سادگی به توانایی شما در مدیریت افکارتان کمک میکنند. از کارهای دیگر انتظار زیادی برای این کمک نداشته باشید.
یک دفترچه یادداشت کوچک با خود داشته باشید. یادداشتی از افکار خود تهیه کنید. لحظههایی از روز را که طی آن شاد بودهاید، در دفترچه بنویسید. آیا آنها مثبت، کارآمد و کافی بودهاند یا اینکه افکاری گیجکننده، اغراقآمیز و
منفی داشتهاید؟ آیا به رابطه میان آنچه اتفاق افتاده و عکسالعملهایی که شما در برابر آن نشان دادهاید، توجه کردهاید؟ اگر جواب مثبت است، آیا شما نتایج افکار
منفی را تجربه کردید؟ آیا تفاوتی میان کلمات و افکارتان وجود داشت؟ اگر این تفاوت وجود داشت، توجیه آن منطقی و درست بود یا خیر؟ آیا میتوانستید راه بهتری برای ایجاد هماهنگی میان افکار و کلماتتان پیدا کنید؟
یک خورشید قدرتمند را که نور قوی دارد، مجسم کنید. از این شعاع نورانی درخشان برای نابودی افکار
منفی، فکرهای ناخواسته، تصورات و حسهای نامطلوب که شناسایی میکنید، استفاده ببرید. این خورشید را مانند یک اسلحه که تمام وقت آماده شلیک است و بطور اتوماتیک افکار
منفی را هدف قرار داده و آنها را میکشد، در
ذهن خود داشته باشید. یادتان نرود که این خورشید را به عنوان دوست صمیمی و خیلی مهربان در تصور خود داشته باشید. به خاطر داشته باشید که چندبار در روز ناچار به استفاده از این خورشید شدهاید. این کار باعث پیشرفت تدریجی هوشیاری شما میشود و افکارتان از این طریق رشد میکنند. علت افت شدید افکار
منفی این است که هر گاه ما از چیزی استفاده نکنیم، به تدریج آن را از یاد میبریم و به عبارتی گم میکنیم.
یکی از گامهای حیاتی در این فرآیند، جایگزینی سریع افکار مثبت به جای افکار
منفی از بین رفته است. هر چه مدت این جایگزینی کوتاهتر باشد، بهتر است. طولانی شدن زمان جابهجایی میان افکار
منفی و مثبت باعث میشود که قدرت افکار شب کاهش پیدا کند. موفقیت و آرامش ما به شناخت کامل اهدافمان و پیگیری موثر برای دستیافتن به آنها است که هردوی این عوامل به چگونگی مدیریت افکار ما بستگی دارد. کیفیت افکار ماست که کیفیت بروندهی خود را که عمل ماست، تعیین خواهد کرد. افکار ما قدرت جامه عمل پوشاندن به خود را دارند زیرا آنها وسیلهای هستند که انرژی درونی ما را به سمت فعالیتهای جسمی یا ذهنی، هدایت و کانالیزه میکنند. شرایط بیرونی و سایر تبعات آن فقط در صورتی میتوانند به ما آسیب برسانند که ما این
اجازه را از طریق افکارمان به آنها بدهیم. مثبت سخن بگویید، سخنان مثبت بزرگان را بخوانید. در محیط زندگی خود پوسترها و کارتهایی که پیامهای مثبت بر آنها نوشته شده بر در و دیوار بچسبانید.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «مدیریت فکر»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۲۹.