• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مدارس خارجی دوره محمدشاه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آمریکا، انگلیس و فرانسه کشورهایی بودند که در عهد محمد شاه قاجار در ایران اقدام به تاسیس مدرسه نمودند. آنان با پوشش آموزش و درمان مسیحیان و گاهی مسلمانان این مدارس را تاسیس و در واقع به تبلیغ آیین مسیحیت می پرداختند و از حمایت‌های حکومت و شخص شاه برخورداربودند.



برای نخستین بار مبلغان مسیحی در کارهای آموزشی و پزشکی فعالانه در کشور فعالیت خود را آغاز کردند. چشمگیرترین فعالیت در سال‌های ۱۸۳۰-۱۸۷۱ (۱۲۰۹ش. ) به هیئت‌های مبلغان آمریکایی و فرانسوی تعلق داشت.
[۱] کرزن، لرد، ایران و قضیه ایران، ترجمه علی جواهرکلام، تهران، سینا، ۱۳۴۷، ص۱۱۴.


۱.۱ - هیئت مبلغان آمریکایی

در سال ۱۸۲۹ (۱۲۰۸ش. ) دو مبلغ پروتستان آمریکایی به نام‌های "اسمیت" و "دویت" برای رسیدگی به وضع مسیحیان آذربایجان وارد ایران شدند. گزارش یافته‌های آنان، انجمن آمریکایی کلیسای پرسبیتری را تشویق کرد که پدر روحانی "ژوستین پرکینز" را به منظور استقرار یک هیئت تبلیغی دائمی در میان نستوری‌های شمال ایران، به ایران اعزام کند. هیئت مبلغان آمریکایی که پدر روحانی ژوستین پرکینز را در سال ۱۸۳۵ (۱۲۱۴ش. ) در ارومیه مستقر کرد، کوشید جامعه مسیحیان نستوری را که در شمال ایران زندگی می‌کردند، به آیین پروتستان در آورد.
[۲] واتسون، گرانت، ایران در دوره قاجار، ترجمه وحید مازندرانی، تهران، سیمرغ، ۱۳۵۴، ص۳۵۱.
هنگامی که آمریکایی‌ها به این هدف دست یافتند، گمان بردند که نستوری‌ها در تغییر مذهب مسلمانان نیز به آنها کمک خواهند کرد؛ اما این (هدف فراتر) محقق نشد، چراکه تبلیغ در میان مسلمانان برای جذب آنها به مسیحیت اکیداً ممنوع بود.
[۳] ناطق، هما، کارنامه فرهنگی فرنگی در ایران، تهران، خاوران، ۱۳۷۵، ص۱۵۴.


۱.۱.۱ - فعالیت‌های هیئت مبلغان آمریکایی

فعالیت آنان شامل آموزش، پزشکی، موعظه و تاسیس چاپخانه شد. آموزش به ویژه وسیله‌ای برای تبلیغ مذهب تلقی می‌شد. نخستین مدرسه خارجی در ۱۸۳۶ (۱۲۱۴ش. ) در ارومیه تاسیس شد که هفت دانش‌آموز پسر داشت. در پایان سلطنت محمد شاه در سال ۱۸۴۱ (۱۲۲۷ش. ) تعداد دانش‌آموزان به حدود ۵۰ نفر رسیده بود. مدرسه در اصل یک حوزه علمیه بود و از دانش‌آموزانی که نام‌نویسی می‌کردند، انتظار می‌رفت که به آیین پروتستان در آیند. به همین دلیل برنامه آموزشی در این مدارس عمدتاً مذهبی بود. البته دانش‌آموزان با اطلاعات نسبتاً خوبی در زمینه ادبیات و علم فارغ‌التحصیل می‌شدند. به برخی از دانش‌آموزان پیشرفته‌تر انگلیسی نیز یاد می‌دادند. افزون بر آن در مدرسه به دانش‌آموزان قالیبافی و آهنگری نیز یاد می‌دادند.
[۴] محبوبی اردکانی، حسین، مؤسسات تمدنی جدید، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۰، ص۲۴۱.

هیئت مبلغان آمریکایی آموزش دختران را در مدارس خودشان لازم می‌دانستند، اگرچه با مقاومت‌هایی رو به رو شد. یک مدرسه دخترانه در ارومیه با چهار دانش‌آموز نستوری تاسیس شد به دختران علاوه بر آموزش مذهبی، مهارت خانه‌داری را نیز می‌آموختند. هیئت مبلغان آمریکایی در سال ۱۸۳۶ (۱۲۱۵ش. ) سه مدرسه در روستاها تاسیس کردند که در آنها به دانش‌آموزان سواد خواندن و تعالیم مذهبی آموخته می‌شد. در تمام دوره محمد شاه، تعداد مدارس روستایی پیوسته رو به افزایش بود.
آموزش و درمان پزشکی از همان آغاز، بخش جدایی ناپذیر فعالیت هیئت مبلغان آمریکایی بود. در سال ۱۲۱۹ش. یک مدرسه پزشکی تاسیس شد که هفت مسلمان برای یک دوره ۲ تا ۳ ساله در آن حضور می‌یافتند.

۱.۲ - هیئت مبلغان فرانسوی

فرانسوی‌ها نیز در دوره محمدشاه به ایران آمدند. خبرهای موفقیت هیئت مبلغان پروتستان آمریکایی در ایران به ملاحظه «پاپ» رسید، او تصمیم گرفت، مسیونرهای کاتولیک را به ایران اعزام کند. در نتیجه کسی به نام "اوژن بوره" در ۶ نوامبر ۱۸۳۸م. وارد تبریز شد، البته با این هدف که یک انقلاب آموزشی و مذهبی در ایران به وجود آورد. او در سال ۱۲۱۸ش. مدرسه‌ای به نام «دارالعلم شناسایی ملل»
[۵] فلاندن، سفرنامه فلاندن، ترجمه حسین نور صادقی، تهران، کتاب فروشی اشرفی، ۲۵۳۶، ص۷۰.
با ۱۴ دانش آموز تاسیس کرد.
بوره زیرکانه تعالیم مذهبی را از دستور کار مدرسه خارج کرد. برنامه آموزشی شامل زبان و ادبیات فرانسه، فلسفه و علوم اروپایی می‌شد. مدارس بوره با مخالفت‌های زیادی از جمله با مخالفت مدارس مبلغان پروتستان آمریکایی رو به‌ رو شد.

۱.۳ - تقابل دو هیئت مبلغ

بوره برای مبارزه با نفوذ مدارس آمریکایی مکرراً از فرانسه تقاضای نیروی کمکی می‌کرد.
[۶] محبوبی اردکانی، حسین، مؤسسات تمدنی جدید، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۰، ص۲۴۰.
البته برداشت انگلیسی‌ها هم از بوره چندان تحسین‌آمیز نبود و آنها او را مردی مذهبی و متعصب می‌دانستند.
[۷] محمودالغراب، محمود، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس، تهران، اقبال، ۱۳۵۳، ج۲، ص۴۹۹.
بر خلاف آمریکاییان، اوژن بوره افکار و آرمان خود را به صراحت باز می‌گفت، در نامه‌هایی که برای همکیشان خود می‌نوشت به صراحت اعلام می‌کرد که یکی از اهداف او ستیز با اسلام است؛ چرا که آن را مذهبی ضد طبیعت و ضد جامعه می‌دانست؛ اما او تنها راه پیکار با اسلام را در اشاعه دانش و فرهنگ اروپایی می‌دید و تصریح کرد، بی‌شک با حربه علوم می‌توان به جنگش رفت؛ زیرا که دانش‌طلبی خود شک آفرین است و آنچه ما می‌خواهیم آموخت، شک به جان شاگردان خواهد‌انداخت. فعلاً همین کافی است و زمانه کار خود را می‌کند.
[۸] ناطق، هما، ایران در راهیابی فرهنگی، تهران، خاوران، ۱۳۶۹، ص۱۹۰.



مدارس مسیونری (مبلغان مذهبی) آمریکایی و فرانسوی مورد حمایت و تشویق مقام‌های دولتی و همین طور شاه قرار می‌گرفتند. محمدشاه تصور می‌کرد این مدارس به پیشبرد هدف او مبنی بر جذب زبان‌ها و علوم و فنون اروپایی به ایران کمک می‌کند. حمایت جدی محمدشاه از مدارس مسیونری، تا حدی نیز از ملاحظات سیاست خارجی ناشی می‌شد. او از توجه و پشتیبانی اروپاییان از این هیئت‌های تبلیغی دقیقاً آگاه بود. دلیل دیگر پیشتیبانی سرسختانه محمدشاه و وزیرش "حاج میرزا آقاسی" از عیسویان و مسیونرها یرای مقابله با ترکان عثمانی بود. از آنجا که ترکان سرکوب عیسویان را در مناطق کردنشین عثمانی آغاز کرده بود، برای دولت ایران بر پایی نهادهای دینی و آموزشی عیسویان در ارومیه سدی در برابر ترکان به شمار می‌رفت.
[۹] ناطق، هما، ایران در راهیابی فرهنگی، تهران، خاوران، ۱۳۶۹، ص۱۵۸.
مثلاً هیئت مبلغان آمریکایی از حمایت کنسول بریتانیا در تبریز برخوردار بودند.
[۱۰] فلاندن، سفرنامه فلاندن، ترجمه حسین نور صادقی، تهران، کتاب فروشی اشرفی، ۲۵۳۶، ص۴۴۰.
قدرت‌های اروپایی مایل بودند در حمایت از هیئت‌های تبلیغی اروپایی و آمریکایی در ایران به اقدامی دیپلماتیک دست بزنند. محمدشاه در تداوم حمایت از مسیونرها با مخالفت جدی از سوی وزیران و درباریان و علما رو‌ به ‌رو نشد.
[۱۱] ناطق، هما، کارنامه فرهنگی فرنگی در ایران، تهران، خاوران، ۱۳۷۵، ص۱۷۸.
حتی هیئت مبلغان آمریکایی از مساعدت حکمران ارومیه "ملک قاسم" برخوردار بودند که به حمایت از مدارس خارجی شهرت داشت.
[۱۲] ناطق، هما، ایران در راهیابی فرهنگی، تهران، خاوران، ۱۳۶۹، ص۱۰۵.
در واقع، فعالیت این مدارس کم و بیش مساله‌ای مربوط به اقلیت‌های دینی تلقی می‌شد. مدارس آمریکایی از آنجا که ماهیت مذهبی داشتند، تنها مسیحیان نستوری را می‌پذیرفتند. مدارس بوره دانش‌آموزان مسلمان را جذب می‌کردند؛ اما ادعا می‌شد که غیر مذهبی‌اند. بنابراین هیچ کدام از این مدارس تهدیدی دینی نسبت به جامعه مسلمانان یا تشکیلات آموزشی موجود و علما به طور اخص به شمار نمی‌رفتند.


از دهه ۱۸۶۰ (۱۲۶۰ش. ) و به ویژه پس از ۱۸۷۰ (۱۲۴۹ش. ) تعداد مدارسی که اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها در ایران تاسیس می‌کردند، افزایش چشمگیری داشت. این مدارس در تهران و بسیاری از شهرهای عمده دیگر گشایش یافت و دیگر به نواحی عمدتاً روستایی و در میان جمعیت‌های اقلیت دینی محدود نماند. کشورهای اروپایی که مشتاق بودند، منافع سیاسی و تجاری خود را در ایران از پیش ببرند، فعالانه از فعالیت‌های مسیونری حمایت می‌کردند.
در سال‌های (۱۲۱۳ـ۱۲۴۹ش. ) مسیونرهای آمریکایی و اروپایی عمدتاً در ایالت آذربایجان در نزدیکی ارومیه و سلماس فعال بودند. از دهه ۱۲۴۰ش. مسیونرهای آمریکایی سطح فعالیت خود را در آذربایجان افزایش دادند و برای نخستین بار در سراسر شهرهای عمده ایران هیئت‌های تبلیغی تازه‌ای دایر کردند.
[۱۳] امید، حسین، تاریخ فرهنگ آذربایجان، ج۱، ص۹۲.


۳.۱ - فعالیت‌ مسیونری کلیسای انگلستان

فعالیت مسیونری انگلیس عمدتاً در شهرهای جنوبی اصفهان، کرمان، یزد و شیراز متمرکز بود. این فعالیت‌ها پس از سال ۱۸۶۲ (۱۲۴۱ش. ) با ورود "رابرت بروس" ملبغ دینی و آموزشی به جلفای جدید اصفهان شدت گرفت. طی قرن نوزدهم انجمن مسیونری کلیسای انگلستان مدارسی را در محله یهودی‌نشین شهر تاسیس کرد؛ اما عمدتاً این مدارس در جلفا و در میان ارامنه تاسیس شد. به همین دلیل، این مدارس خشم کلیسای ارامنه را برانگیخت؛ چراکه آنها بر سر جذب دانش‌آموزان مستقیماً با آنان وارد رقابت شده بودند.

۳.۲ - نخستین مدرسه آمریکایی در ارومیه

در سال ۱۲۵۰هـ. ق. در زمان سلطنت محمدشاه قاجار، اولین هیئت مذهبی کلیسای پروتستان آمریکایی وارد ارومیه شد و اولین مرکز مدنی جدید را در ایران پایه‌ریزی کرد. "پولاک" می‌نویسد: «مبلغین اولیه آنها از سال ۱۸۲۹م. به ارومیه آمده بودند، در اول دو نفر بودند که می‌گفتند ماموریتی دائمی داریم و می‌خواهیم کلدانی‌ها و ارامنه را تبلیغ کنیم. . . و برای اینکه زودتر به نتیجه برسند، مدرسه‌ای دایر کردند. . . مدرسه فرانسوی تئوفان که مرامش کاتولیک مذهب است، با آن رقیب گشت. در این صورت ما بین دو مدرسه و دو مذهب سخت نزاع و درگیری شد. »
[۱۴] فلاندن، سفرنامه فلاندن، ترجمه حسین نور صادقی، تهران، کتاب فروشی اشرفی، ۲۵۳۶، ص۴۴۱.
یکی از اعضای هیئت به نام "پرکینز" پس از ورود به ارومیه به مطالعه شرایط محلی پرداخت و سرانجام بعد از یکی دو سال پس از ورود هیئت، اولین مدرسه به سبک جدید ارومیه را در منزل شخصی خود تاسیس کرد. در اوایل سال ۱۲۵۲هـ. ق. (۱۸۳۶) چند نفر از کودکان مسیحی ارومیه، با حضور در یکی از اتاق‌های منزل مسکونی پرکینز تعلیم و تربیت جدید را آغاز کردند. وی پس از مدت کوتاهی مدرسه خود را به روستای سیر، واقع در یک فرسخی جنوب ارومیه منتقل کرد. در سال ۱۲۵۶هـ. ق. (۱۸۴۰م. ) "دکتر گرانت" عضو هیئت مذهبی کلیسای پروتستان مدرسه دیگری در شهر ارومیه برای تعلیم و تربیت مسلمانان ساخت. هیئت آمریکایی به تدریج مدارس زیادی در روستاها و شهر ارومیه احداث کرد و تامین بخشی از هزینه مدارس جدید روستایی بر عهده اهالی بود.
[۱۵] محبوبی اردکانی، حسین، مؤسسات تمدنی جدید، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۰، ص۲۴۰



یکی از خبرهای داغ روزنامه‌های آن زمان پرداختن به مدارس جدید در کشورهای گوناگون بود تا به این وسیله انگیزه‌ای ایجاد گردد، برای دست‌اندرکاران مسائل آموزشی کشور و بیداری مردم. در این روزنامه‌ها چگونگی آموزش و هزینه‌های آموزشی کشورهای مختلف را با هم مقایسه کرده بودند. در برخی از شهرها نیز روزنامه‌هایی منتشر و در آنها به اهمیت علوم و فنون و مدارس جدید اشاره‌هایی می‌شد. به عنوان مثال یکی از این روزنامه‌ها، روزنامه فارس بود که در سال ۱۲۸۹هـ. ق. به هنگام حکمرانی "ظل‌السلطان" در فارس به همت "میرزا تقی‌خان حکیم باشی" تاسیس یافت. وی از هواداران مدارس جدید بود و الگویی هم برای این مدارس ارائه داده بود.
[۱۶] اقبال قاسمی، پویا، مدارس جدید در دوره قاجار، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۷، ص۱۱۳.



جامعه ارامنه ایران در واکنش نسبت به مدارس مسیونری کاتولیک فرانسوی و پروتستان آمریکایی، در سال (۱۲۴۹ـ۱۲۸۵) تاسیس مدارس ارامنه را مورد تشویق قرار داد. تعداد زیاد مدرسه ابتدایی و چند مدرسه متوسطه ارمنی در نقاط دیگر آذربایجان و در اصفهان و شهرهایی که تعداد زیادی ارامنه در آن زندگی می‌کردند، تاسیس شد. نخستین مدرسه دخترانه ارمنی در تبریز به سال ۱۲۸۵ش. با ۴۵ شاگرد افتتاح شد. زنان ارمنی در تلاش برای اصلاح آموزشی فعال بودند.


۱. کرزن، لرد، ایران و قضیه ایران، ترجمه علی جواهرکلام، تهران، سینا، ۱۳۴۷، ص۱۱۴.
۲. واتسون، گرانت، ایران در دوره قاجار، ترجمه وحید مازندرانی، تهران، سیمرغ، ۱۳۵۴، ص۳۵۱.
۳. ناطق، هما، کارنامه فرهنگی فرنگی در ایران، تهران، خاوران، ۱۳۷۵، ص۱۵۴.
۴. محبوبی اردکانی، حسین، مؤسسات تمدنی جدید، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۰، ص۲۴۱.
۵. فلاندن، سفرنامه فلاندن، ترجمه حسین نور صادقی، تهران، کتاب فروشی اشرفی، ۲۵۳۶، ص۷۰.
۶. محبوبی اردکانی، حسین، مؤسسات تمدنی جدید، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۰، ص۲۴۰.
۷. محمودالغراب، محمود، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس، تهران، اقبال، ۱۳۵۳، ج۲، ص۴۹۹.
۸. ناطق، هما، ایران در راهیابی فرهنگی، تهران، خاوران، ۱۳۶۹، ص۱۹۰.
۹. ناطق، هما، ایران در راهیابی فرهنگی، تهران، خاوران، ۱۳۶۹، ص۱۵۸.
۱۰. فلاندن، سفرنامه فلاندن، ترجمه حسین نور صادقی، تهران، کتاب فروشی اشرفی، ۲۵۳۶، ص۴۴۰.
۱۱. ناطق، هما، کارنامه فرهنگی فرنگی در ایران، تهران، خاوران، ۱۳۷۵، ص۱۷۸.
۱۲. ناطق، هما، ایران در راهیابی فرهنگی، تهران، خاوران، ۱۳۶۹، ص۱۰۵.
۱۳. امید، حسین، تاریخ فرهنگ آذربایجان، ج۱، ص۹۲.
۱۴. فلاندن، سفرنامه فلاندن، ترجمه حسین نور صادقی، تهران، کتاب فروشی اشرفی، ۲۵۳۶، ص۴۴۱.
۱۵. محبوبی اردکانی، حسین، مؤسسات تمدنی جدید، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۰، ص۲۴۰
۱۶. اقبال قاسمی، پویا، مدارس جدید در دوره قاجار، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۷، ص۱۱۳.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «مدارس خارجی در عهد محمدشاه قاجار»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۸/۱۱    






جعبه ابزار