محمدعلی حیدری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نهاوند، شهرستان تاریخی
در استان
همدان است که از قدمتی چندین هزار
ساله برخوردار است. نبرد معروف نهاوند،
در این منطقه واقع شد.
در این شهر، عالمان زیادی پا به عرصه وجود نهادهاند که خدمات بسیار زیادی به دین و جامعه
اسلامی عرضه کردهاند. عدهای از آنها عبارتند از: آیات عظام فرید نهاوندی، محمد نهاوندی، عبدالرحیم نهاوندی، ابوالعباس نهاوندی،
شیخ علی اکبر نهاوندی ، شهید علی قدوسی و شهید محمدعلی حیدری نهاوندی که
در این نوشتار به شرح زندگی وی میپردازیم.
شهید آیة الله محمدعلی حیدری
در سال ۱۳۱۵ش.
در یک خانواده روحانی
در شهر خون و قیام
قم دیده به جهان گشود. پدرش آیة الله شیخ محمد ولی حیدری، از عالمان برجسته و پر نفوذ منطقه غرب لرستان و مادر گرامی اش بانو خدیجه بیگم از سادات شریف بود.
پدر شهید حیدری از عالمان بزرگ و معاصر شهر نهاوند است. محمدولی حیدری پس از تحصیلات مقدماتی
در شهرستان کرمانشاه،
در سال ۱۳۴۰ق. به
نجف اشرف عزیمت کرد و
در جوار مرقد شریف
امام علی علیه
السّلام به تحصیل پرداخت. وی بعد از تحصیل
در نجف اشرف، به قم عزیمت کرد و به تدریس مشغول شد و از درس آیة الله شیخ عبدالکریم حائری، نیز استفاده کرد و پس از وفات حائری یزدی از درس آیة الله سید
محمدتقی خوانساری بهره مند شد و
در خلال توقف
در قم، مدت دو سال از طرف آیة الله حائری برای اداره امور مذهبی و تبلیغ به هرسین، واقع
در استان
کرمانشاه عزیمت کرد. شیخ محمدولی، بعد از تکمیل تحصیلات عالی و نیل به مقام
اجتهاد ،
در سال ۱۳۶۸ق. به درخواست مردم نهاوند، به این شهر مهاجرت کرد و ادامه زندگی خود را
در آن جا سپری کرد و به انجام وظایف دینی و مذهبی پرداخت. خدمات برجسته مذهبی و اجتماعی شیخ محمدولی حیدری
در شهرستان نهاوند و روستاهای اطراف آن،
در طی ۲۵ سال حضور وی
در آن شهر، بر کسی از اهالی آن منطقه پوشیده نیست. وی
در دوران حضورش
در نهاوند، مساجد بزرگی را احیا کرد و خدمات زیادی ارائه کرد که نمونههایی از آنها عبارتند از:
۱.
در سال ۱۳۳۵ش. اقدام به ساخت و تاسیس مدرسه علمیهای برای سکونت و تحصیل طلاب و مبلغین اعزامی به نهاوند کرد.
۲.
در شهر نهاوند، با همکاری مردم حسینیهای ساخت که
در آن زمان،
در منطقه غرب کم نظیر بود.
۳. تبلیغات مؤثر و مفید وی
در این شهر موجب شد که مفاسد اخلاقی
در این شهر به حداقل کاهش یابد.
۴. مبارزه با فرقهها و مکاتب منحرف به ویژه
بهاییت که بر اثر آن، اکنون بهاییت به کلی ریشه کن شده است و اثری از آن
عقاید وجود ندارد.
۵. رسیدگی به وضع مبلغینی که برای
تبلیغ به نهاوند میآمدنداز جهت رفاه و آسایش آنها.
۱. تنبیهه الغافلین و ارشاد الجاهلین.
۲. خلاصة البیان فی احکام النسوان.
۳. دیوان شعر (خطی).
شیخ محمدولی حیدری
در سال ۱۳۹۴ق.
در شهرستان نهاوند به دیار حق شتافت و
در حسینیهای به نام جوانان ـ که خود آن را ساخته بود ـ دفن شد.
شهید حسن حیدری فرزند آیة الله محمدولی حیدری و برادر آیة الله شهید حیدری است. وی متولد اول مرداد ۱۳۴۶ش. است. شهید حیدری پس از طی دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه، به شغل آزاد روی آورد و
در دوران مبارزه، همراه و همگام با برادرش شهید محمدعلی حیدری
در مبارزه علیه
طاغوت و نشر افکار حضرت
امام خمینی (قدس سره) و اعلامیههای وی نقش مؤثری ایفا نمود و
در تظاهرات مردم نهاوند علیه رژیم پهلوی حضور فعالی داشت. وی
در سال ۱۳۵۷ش.
در تظاهرات مردمی
در شهرستان
قم ، به وسیله نیروهای امنیتی دستگیر و بازداشت گردید.
هنگام ورود حضرت امام خمینی، وی نیز
در زمره استقبال کنندگان وی بود. شهید حسن حیدری
در جریان پیروزی انقلاب
اسلامی،
در خلع سلاح ژاندارمری و شهربانی حضور داشت و
در کمیته انقلاب
اسلامی نهاوند، به همراه سایر نیروهای انقلابی فعالیت میکرد. شهید حسن حیدری
در ۱۷ خرداد سال ۱۳۶۳ش. بر اثر حمله هوایی رژیم بعث
عراق به نهاوند،
شهید شد و
در باغ بهشت این شهر به خاک سپرده شد.
شهید حیدری نهاوندی
در دوران کودکی به فراگیری
قرآن نزد پدر خود پرداخت و
در سن دوازده سالگی، پس از طی تحصیلات ابتدایی با شوق و رغبت فراوان و با تشویق پدر، وارد حوزه علمیه قم شد. علاقه شدید وی به دروس حوزوی و نبوغ خارق العاده او موجب گردید که درسهای ادبیات، منطق، بیان و متون ابتدایی
فقه و
اصول را ظرف چند سال به پایان برساند و
در درس مکاسب
آیة الله مشکینی و درس اصول آیة الله سلطانی حاضر شود. وی شرح منظومه را به همراه شهید آیة الله حاج سید
مصطفی خمینی ، نزد آیة الله محمد فکور یزدی به پایان رساند و همزمان با درسهای حوزوی، دیپلم کامل متوسطه را نیز اخذ نمود. پس از این دوران به نجف هجرت کرد و مدتی به همراه پدر خود که
در آن سالها
در نجف اشرف مشغول تحصیل بود، به ادامه تحصیل پرداخت و
در سن ۳۰ سالگی به درجه اجتهاد رسید.
آیة الله محمدعلی گرامی درباره تحصیل شهید حیدری میگوید:
«کسی که از جهت زمانی، مدت زیادی با او بحث کردهام، مرحوم حیدری نهاوندی بود که ده یا دوازده سال پیوسته با هم بحث داشتیم. او پیش از من با آقای
جوادی آملی و آقای سید
محمد خامنهای هم بحث بود. من و آقای حیدری و آقایان سید علی و مصطفی محقق، عضو اصلی مباحثه بودیم که بعد از سال ۱۳۵۲ش. آقای حیدری به شهرستان نهاوند رفتند و به عنوان خداحافظی، آقای حیدری به درب خانه ما آمده بود و گفته بود که دیگر من تنها شدم چون فلانی نیست و پدرم هم فوت کرده است این جا نمیمانم و باید به نهاوند بروم و به کارهایم برسم. به هر حال ایشان
در نهاوند ماندنی شد تا این که انقلاب شد. پس از انقلاب هم نماینده و
امام جمعه شد و وجودش
در غرب کشور مغتنم و نافع بودزیرا افضل از ایشان
در منطقه نبودالبته
در کرمانشاه حاج آقا عطاءالله چون پیرمرد بود، اقدم بوداما از جهت حضور ذهن و اطلاعات فلسفی و فقه و اصول، آقای حیدری خیلی قوی بود و حیف شد».
شهید حیدری
در طی دوران تحصیل، لحظهای از درس و بحث غافل نماند و عشق و علاقه او به درس، به حدی بود که تا پاسی از نیمه شب
در حجره کوچک خود
در مدرسه فیضیه بیدار مانده، به تحقیق و تفحص میپرداخت و تلاش شبانه روزی و جدیت او
در فراگیری و فهم درسهای خارج، مورد توجه
آیة الله العظمی بروجردی واقع شد و آن مرجع عالیقدر یک دوره کتاب ارزشمند
وسائل الشیعه را که
در آن زمان بسیار نایاب بود، به عنوان جایزه به وی اهدا کرد.
همسر شهید حیدری درباره تحصیل وی میگوید:
«زندگی فقیرانهای داشتیم. به سختی زندگی را سپری میکردیم. شوهرم دائم درس میخواند. صبح از خانه بیرون میرفت و بعد از ظهر میآمدناهار میخورد و بلافاصله میرفت تا ساعت دوازده یا یک بعد از نیمه شب بر میگشت و میگفت: جلسه درس برقرار است و مباحثه و مطالعه دارم. هنگامی هم که به خانه میآمد، مقداری استراحت میکرد و بعد از نیمه شب مشغول
نماز و راز و نیاز میشد.
شهید حیدری
در خلال درس و بحث حوزه، به تحصیل و فراگیری علوم جدید نیز مشغول بود و علاوه بر معلومات و دانش عمیقی که از علوم و معارف
اسلامی کسب نموده بود، نسبت به مکاتب فلسفی روز و آشنایی با زبان انگلیسی نیز اطلاعات زیادی به دست آورده بود.
در همان سالها شهید بهشتی به وی پیشنهاد کرد که به آلمان سفر کرده، زعامت و سرپرستی امور دینی دانشجویان و
مسلمانان را
در مرکز بزرگ
اسلامی هامبورگ برعهده بگیردولی پدر ایشان که دوران کهولت را سپری میکرد، با سفر وی مخالفت کرد و او نیز از پدرش اطاعت کرد و از رفتن به آلمان منصرف گردید.
شهید حیدری علاوه بر استفاده از دانش عالمان دینی، خود نیز
در راه تعلیم و تربیت طلاب و جوانان نیز تلاش میکرد و جلسات درس برقرار کرده بود. معارفی به صورت هفتگی
در منزل برقرار کرده بود و
طلاب و جوانان زیادی را جذب خود کرده و
در این جلسات، بحثهای جهاد، امر به معروف و نهی از منکر و
بردگی در اسلام را تدریس میکرد.
در ایام تابستان که درسهای حوزه علمیه قم تعطیل بود، او به شهرستان نهاوند میرفت و درسهای
مکاسب و
کفایه را برای طلاب تدریس میکرد.
از شهید حیدری آثار گرانبهایی
در رشتههای مختلف علمی بر جای مانده است که اغلب آنها تقریرات مباحث درسهای خارج فقه و اصول دو استاد بزرگوارش آیة الله بروجردی و امام خمینی میباشند. همچنین تفسیر موضوعی قرآنی به صورت پراکنده و تکمیل نشده از وی به جا مانده است. اکثر آثار وی مباحث فقهی و اصولی به عربی میباشند که تقریرات اصول و تنقیح مباحث الفقه نمونهای از آنها میباشند.
شهید حیدری
در طول سالهای تحصیل خود از محضر درس عالمان بزرگی استفاده نموده است که عبارتند از:
۱. آیة الله مشکینی.
۲. سید محمدباقر سلطانی بروجردی.
۳. محمد فکور یزدی.
وی از عالمان بزرگ و مدرسین برجسته حوزه علمیه بود. او عالمی عامل، فاضل و باتقوا بود. تولد این عالم فرزانه،
در سال ۱۳۲۴ق. واقع شد. پس از تحصیل مقدمات علوم
اسلامی، به قم مهاجرت کرد و درسهای دوره سطح را نزد میرزای همدانی، آیة الله
خوانساری و آیة الله صدر تحصیل کرد و مدت ۱۸ سال از درس آیة الله بروجردی بهره مند شد و بعد از آن، به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت. وی
در استخاره، مهارت کاملی داشت و استخاره وی با
قرآن ، شهرت بسزایی داشته است.
وی سرانجام
در هشتم
ذیقعده سال ۱۳۹۴ق. دیده از جهان فرو بست و
در مقبره شیخان قم
در کنار قبر زکریا بن آدم اشعری به خاک سپرده شد.
۴. آیة الله سید حسین بروجردی.
۵. علامه سید
محمدحسین طباطبایی .
۶.
آیة الله العظمی اراکی .
۷. امام خمینی.
۸. آیة الله سید
محمد محقق داماد .
وی
در سال ۱۳۲۵ق.
در احمدآباد اردکان iیزد متولد شد.
در تحصیلات حوزوی، از سید احمد مدرس، سید یحیی واعظ، سید حسین باغ گندمی، سید محمدرضا حائری، حاج شیخ غلامرضا یزدی، میر سید علی کاشانی، میرزا محمد همدانی، رفیعی قزوینی، سید محمد حجت کوه کمری و
شیخ عبدالکریم حائری یزدی بهره برد و به مقام اجتهاد نائل شد. وی از استادان و مدرسان بزرگ حوزه علمیه قم بود. آیة الله محقق داماد، سرانجام
در ۲ ذی الحجه ۱۳۸۸ق. به دیار حق شتافت.
۹. آیة الله حسینعلی منتظری.
اجازه اخذ وجوهات از طرف امام خمینی
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و الصلوة علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین. و بعد جناب مستطاب، عمادالاعلام آقای شیخ علی حیدری نهاوندی ـ ایده الله تعالی ـ از قبل اینجانب مجاز و ماذونند
در تصدی امور حسبیه و شرعیه که
در عصر غیبت ولی امر ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ از مختصات فقیه جامع الشرایط میباشد. «فله التصدی لما ذکر مع مراعاة الاحتیاط» و
در اخذ سهم مبارک امام علیه
السّلام که ثلث آن را
در موارد مقرره شرعیه، از آن جمله اعاشه اقتصادیه خودشان صرف کنند و دو ثلث دیگر را جهت حفظ حوزههای مهمه دینیه نزد حقیر ایصال نمایند و قبض رسید جهت رد به صاحبان وجوه دریافت کنند.
«و اوصیه ـ ایده الله تعالی ـ بما اوصی به السلف الصالح من ملازمة التقوی و التجنب عن الهوی و التمسک بعروة الاحتیاط فی الدین و الدنیا و ارجوا منه ان لاینسانی من صالح الدعوات» و
السلام علیه و علی سائر اخواننا المؤمنین و رحمة الله و برکاته.
۱۴ شهر
جمادی الاول ۱۳۹۱
روح الله الموسوی الخمینی
۱. آیة الله جوادی آملی.
۲. آیة الله محمدعلی گرامی.
وی
در مهرماه سال ۱۳۱۷ش. دیده به جهان گشود و تحصیلات را
در قم شروع کرد و از محضر استادانی مانند: سید محمدباقر سلطانی بروجردی، علی مشکینی، آیة الله بروجردی، امام خمینی، آیة الله حائری یزدی،
میرزا هاشم آملی و
آیة الله گلپایگانی بهره جست و هم اکنون به تدریس
در قم مشغول است.
۳. آیة الله هاشمی رفسنجانی.
۴. سید محمد خامنهای.
وی
در سال ۱۳۱۴ش. چشم به جهان گشود و
در سنین نوجوانی، تحصیلات مقدماتی را
در مشهد گذراند و پس از آن، دوره عالی حقوق
اسلامی و
فلسفه را
در قم پشت سر نهاد. او
در این دوره، شاگرد فیلسوف معاصر، علامه طباطبایی بود. پس از انقلاب، شغل عمده وی تدریس
در دانشگاه و
وکالت دادگستری بودولی پس از آن به تحقیق و معرفی فلسفه صدرایی پرداخت و
در سال ۱۹۹۹م. اولین کنگره بین المللی ملاصدرا را
در تهران برگزار کرد و مؤسسه سیپرین را تاسیس کرد. این مؤسسه، به معرفی فلسفه
اسلامی میپردازد. وی مدیر و سردبیر مجله خردنامه صدراست و بیش از سی کتاب و تعداد زیادی مقاله فلسفی و حقوقی نگاشته است.
در سال ۱۳۵۲ش. به دنبال رحلت آیة الله محمدولی حیدری، مردم نهاوند با اعزام هیئتهای مختلف و نامهها و تلگرامهای پی
در پی به محضر عالمان و مراجع قم، خواستار مهاجرت آیة الله علی حیدری به شهرستان نهاوند شدند. آن سالها مقارن با اوج مبارزات سیاسی مردم ایران علیه حکومت پهلوی بود و گروههای منحرف و ضد
دین ، جهت به انحراف کشیدن مبارزات مردم، تبلیغات و حرکات گستردهای را شروع کرده بودند.
شهید حیدری پس از مشورت با بزرگان حوزه علمیه، برای پر کردن خلا ایجاد شده از فقدان پدر و هدایت نسل جوان، دعوت مردم نهاوند را قبول کرد و برای هدایت و سازماندهی مبارزات مذهبی مردم ـ به خصوص جوانان پر شور این شهرستان ـ به نهاوند مهاجرت کرد.
در سال ۱۳۵۶ش. که نقطه اوج تظاهرات مردمی
در ایران بود، آیة الله حیدری امور تبلیغی شهر را به بعضی از همرزمان خود سپرد و از طرف بیت امام خمینی به
لبنان مسافرت کرد. وی
در این مسافرت، با
امام موسی صدر ، رهبر
شیعیان و سایر عالمان و شخصیتهای
شیعه ملاقات کرد و کمکهای نقدی امام را
در اختیار آنان قرار داد و بعد از ماموریت، به عنوان زائر
بیت الله الحرام ، به
عربستان سفر کرده و از آن جا به ایران بازگشت.
از آن جا که
در آن زمان لبنان مرکز مبارزه بر ضد استکبار جهانی و دولت اشغالی اسرائیل بود، امام خمینی و انقلابیون ایران، همواره به حمایت از مردم مظلوم
فلسطین و لبنان میپرداختند.
در راستای همین کمکها و حمایتها بود که شهید حیدری به لبنان اعزام شد.
شهید حیدری
در طول اقامت خود
در نهاوند، گذشته از رهبری مبارزات سیاسی، ارشاد، تبلیغ و ترویج
اسلام، گامهای مثبتی
در زمینههای اجتماعی و عمرانی برداشت که نمونههایی از آنها عبارتند از:
۱. تاسیس مؤسسه قرض الحسنه ای به نام صندوق پس انداز قائم عجّلاللهفرجهالشریف ، برای کمک به مستضعفین و دادن وام بدون بهره به آنان و مبارزه علیه رباخواران
در این شهرستان.
۲. تاسیس دارالایتام و کمک به بی سرپرستان.
۳. تاسیس کتابخانه عمومی
در حسینیه جوانان نهاوند که باعث گردید تا جوانان به سوی مسائل دینی و مذهبی گرایش یابند.
۴. احداث و بازسازی بیش از پنجاه
مسجد و
حمام در روستاهای شهرستان نهاوند.
۵. ایجاد یک کتابفروشی به نام «ارشاد»
در نهاوند که یکی از مراکز مهم سیاسی و تصمیم گیری درباره فعالیتهای انقلابی
در نهاوند بود.
در این کتابفروشی، کتابهای مذهبی و انقلابی که انتشار آنها ممنوع بود، توزیع میشد. همچنین نوار سخنرانیها و اعلامیههای مبارزین
در آن جا تکثیر و به شهرهای دیگر ارسال میشد.
۶. دعوت از روحانیون مجاهد و پیرو امام خمینی برای سخنرانی
در نهاوند.
۷. رسیدگی به مشکلات و نیازهای ضروری روستاییان.
شهید حیدری همزمان با تحصیل
در حوزه علمیه از مسائل سیاسی و ستمهای رژیم پهلوی نیز غفلت نمیکرد و آگاه نمودن مردم نسبت به فجایع رژیم را یکی از وظایف مهم خود میدانست. بر این اساس، از همان زمانی که امام خمینی مبارزه و قیام خود علیه رژیم پهلوی را شروع کرد، شهید حیدری
در کنار امام خمینی، حضوری فعال داشت و همچون شاگردی عاشق، از هیچ کوششی
در راستای معرفی شخصیت و بیان اهداف وی کوتاهی نکرد.
پس از واقعه خرداد ۱۳۴۲ش. و به دنبال انتشار خبر دستگیری امام خمینی، روحانیون و مردم انقلابی قم، سراسیمه به خیابانها ریخته،
در صحن مطهر
حضرت فاطمه معصومه علیهاالسّلام اجتماع کردند و با سر دادن شعارهای انقلابی، خواستار آزادی امام شدند. شهید حیدری که از این واقعه بسیار متاثر بود، با حضور
در میان تظاهر کنندگان به سخنرانی پرداخت و
در سخنان انقلابی خود، ضمن بررسی علل قیام مردمی پانزده خرداد، شخصیت امام خمینی را معرفی کرد و خطاب به تظاهر کنندگان گفت:
«ای مردم
مسلمان! اگر حضرت آیة الله العظمی خمینی را از میان شما بردهاند، میدانید معنای این کار چیست؟ یعنی قرآن را برده اند
اسلام و شرف و
مذهب را از بین ما بردهاند».
پس از تبعید امام خمینی به ترکیه، رژیم تلاشهای گستردهای برای محو نام امام خمینی و پایان دادن به مبارزات مردم و قیام پانزده خرداد ـ به عنوان غائلهای محدود و فاقد پایگاه مردمی و مذهبی
در داخل و خارج ـ آغاز کرد.
در آن دوران اختناق، عالمان، مراجع و روحانیون قم تلاش کردند تا برای از بین بردن رعب و وحشت ایجاد شده و حفظ روحیه انقلابی و مبارزاتی طلاب و روحانیون، با صدور اعلامیههای متعددی، این توطئه را خنثی و یاد و نام امام خمینی را
در اذهان مردم و نسلهای آینده، زنده نگه دارند. شهید حیدری از کسانی بود که
در تهیه، تدوین و انتشار این اعلامیهها، نقشی اساسی بر عهده داشت.
یکی از توطئههایی که حکومت ستم شاهی برای از بین بردن نهضت امام خمینی اجرا میکرد، دستگیری مهرههای اصلی قیام پانزده خرداد سال ۱۳۴۲ش. و پیروان امام، به خصوص شاگردان وی بود. شهید حیدری از کسانی بود که
در آن دوران، توسط ساواک دستگیر شد. وی
در زمانی که ماموران امنیتی رژیم،
در نیمههای شب، منزل آیة الله علی مشکینی را محاصره کرده و تصمیم به دستگیری او را داشتند، از منزل بیرون آمد و با فریادهای اعتراض آمیز خود، سعی
در کشاندن مردم به خیابان داشت. بر این اساس، ساواک به منزل شهید حیدری یورش برد و وی را دستگیر و بلافاصله از ساواک
قم به تهران منتقل کرد. او مدت شش ماه
در زندان قزل قلعه مورد شکنجه دژخیمان پهلوی قرار گرفت و پس از پایان دوران محکومیت، آزاد و به قم بازگشت.
آقای حاج علی محمد کیانی(حاج علیمحمد کیانی از خانوادهای مذهبی
در سال ۱۳۲۲ش.
در کیان نهاوند به دنیا آمد. وی
در سال ۱۳۵۲ش. مبارزات سیاسی خود را شروع کرد. او
در سال ۱۳۵۷ش. همراه با شهید حیدری و گروهی از فعالان سیاسی نهاوند دستگیر و به سازمان امنیت همدان منتقل گردید که با شروع نخست وزیری شریف امامی آزاد گردید و بعد از پیروزی انقلاب
اسلامی فعالیت خود را
در کمیته انقلاب
اسلامی و جهاد سازندگی ادامه داد.)که از یاران انقلاب، متدینین، مبارزان و دوستان شهید حیدری بود و مسئولیت کتابفروشی ارشاد نهاوند را ـ قبل از انقلاب
اسلامی ـ برعهده داشت، درباره شهید حیدری میگوید:
«
در ماه مبارک
رمضان سال ۱۳۵۷ش. با دستور امام مبنی بر لزوم افشای جنایات حکومت ضد دینی پهلوی، شهید حیدری با دعوت از روحانیون انقلابی، جهت ایراد سخنرانی، نهاوند را به یکی از مراکز مهم انقلاب تبدیل کرد. سخنران نیمه اول ماه، حجة
الاسلام غلامحسین فلاح زاده بود. شب پانزدهم که مصادف با ولادت
امام حسن علیه
السّلام بود، ساواک از سخنرانی وی جلوگیری کرد و این باعث شد تا هزاران نفر از مردم نهاوند به خیابان ریخته، به مراکز دولتی حمله کنند و با مامورین درگیر شوند. پس از پایان درگیری، مامورین
در نیمههای شب، حدود چهل نفر از افراد انقلابی نهاوند را دستگیر کرده، بعد از ضرب و شتم، آنان را به سازمان امنیت انتقال دادند و بعد از چند روز پانزده نفر از آنان را به همراه شهید حیدری و موسوی، به همدان منتقل کردند.
این ایام، مصادف با روی کار آمدن دولت شریف امامی بود. وی که دولت آشتی ملی اعلام کرده بود،
در این روز دستور آزادی زندانیان سیاسی را صادر کرد و به دنبال آن، شهید حیدری به سنندج منتقل شد و بعد آزاد گردید. با آزاد شدن شهید حیدری، مردم نهاوند به استقبال وی رفتند. طول ماشینهای استقبال کننده، به چند کیلومتر میرسید، تا حدود ۳۰ کیلومتری شهر به استقبال وی رفتند. شهید حیدری بعد از ورود به نهاوند، دوباره هدایت مردم نهاوند را به عهده گرفت و تا لحظه شهادت، این امر مهم را به عهده داشت.(مصاحبه با حاج علی محمد کیانی.)
در یکی از اسناد سازمان اطلاعات و امنیت رژیم پهلوی چنین آمده است:
«نام: شیخ محمدعلی، شهرت: حیدری، فرزند: محمدولی، شغل: طلبه، تاریخ تولد: ۱۳۱۵ش. شماره شناسنامه: ۱۹۸۰۵، صادره از: نهاوند، ساکن: نهاوند، خیابان ذکایی، کوچه
اسلامی.
نامبرده بالا از طرفداران سرسخت خمینی بوده و
در مساجد حاج آقا تراب و جوانان، پیشنماز میباشد و با افراطیون قم تماس دائم دارد. هر موقع وعاظی که برای سخنرانی به نهاوند دعوت و معرفی میکند، عموما به علت ایراد مطالب خلاف، ممنوع المنبر یا از نهاوند طرد گردیدهاند، مشارالیه، وعاظ افراطی را تحت حمایت خود قرار داده و از دادن تعهد به وسیله آنان جلوگیری نموده است. وی واعظی را به نهاوند دعوت و بدون اجازه شهربانی نسبت به برگزاری مجلس وعظ اقدام که
در آن صریحا از خمینی حمایت و غیر مستقیم از رژیم بدگویی گردید و همچنین به تذکرات مامورین شهربانی مبنی بر جلوگیری از بیان مطالب به وسیله وعاظ افراطی بی توجه بوده و از آنها حمایت و به فراری دادن آنان اقدام نموده است. یاد شده به علت دعوت مکرر از روحانیون، مدت یک سال اقامت اجباری به شهر بابک محکوم که از طرف دادسرای
همدان به دو ماه تقلیل داده شد».
با محاصره شدن بیت امام خمینی توسط رژیم عراق و ایجاد محدودیتهایی برای رهبر انقلاب
اسلامی، شهید حیدری نیز همگام با مراجع داخل و خارج، تلگرافی برای رئیس جمهور عراق فرستاد و این اقدام را به شدت مورد انتقاد قرار داد.
احمد حسن البکر رئیس جمهوری عراق! اقدام اخیر دولت عراق،
در مورد محاصره منزل رهبر شیعیان جهان، حضرت آیة الله العظمی آقای خمینی که مغایر با حقوق انسانی و نقض صریح قوانین و مقررات بین المللی است، موجی از خشم و نفرت
در بین
مسلمانان جهان، به ویژه ملت ایران به وجود آورده و قلوب آنان را جریحه دار ساخته، انتظار دارد هر چه زودتر
در رفع آن اقدام نمایید و توجه داشته باشید که تکرار این گونه اعمال، عواقب وخیمی
در برخواهد داشت.
با روی کار آمدن دولت بختیار و قطعی شدن ورود امام خمینی به ایران، شهید حیدری به همراه تعداد زیادی از مردم شریف و انقلابی نهاوند، برای استقبال از حضرت امام به تهران سفر کردند. با بسته شدن فرودگاه مهرآباد و به تاخیر افتادن ورود امام، شهید حیدری به جمع عالمان متحصن
در مسجد دانشگاه تهران پیوست.
در این تحصن که
شهید بهشتی ،
شهید مطهری ،
شهید مفتح ،
شهید باهنر ،
شهید مدنی و نیز رهبر معظم انقلاب، آیة الله مشکینی، هاشمی رفسنجانی،
مهدوی کنی ، مؤمنی قمی و محمد گیلانی حضور داشتند، شهید حیدری، همراه آنان تا آخرین ساعات تحصن،
در دانشگاه تهران حضور داشت.
امام جمعه نهاوند:
در مردادماه سال ۱۳۵۸ش. حضرت امام خمینی، طی حکمی شهید علی حیدری نهاوندی را به عنوان امام جمعه نهاوند منصوب کرد و اولین نماز جمعه
در این شهر،
در روز قدس همان سال، با شرکت هزاران نفر از مردم نهاوند اقامه گردید.
۲. سرپرستی کمیته انقلاب
اسلامی نهاوندشهید حیدری بعد از پیروزی انقلاب
اسلامی،
در همان لحظات ابتدایی، کمیته انقلاب شهرستان نهاوند را تاسیس کرد که یکی از اقدامات مهم این کمیته، انهدام شبکههای تروریستی منافقین و گروههای مرتبط با آنها
در شهرستان نهاوند بود.
۳. عضویت
در شورای سرپرستی جهاد سازندگی نهاوند.
۴. سرپرستی کمیته امداد امام خمینی نهاوند.
۵. قاضی شرع دادگاههای استان همدان.
بسمه تعالی
دادگاه انقلاب
اسلامی قم تاریخ۱/۹/۵۸
پیرو فرمان حضرت آیة الله العظمی امام خمینی دام ظله العالی، جناب حجة
الاسلام آقای حاج شیخ علی حیدری نهاوندی به سمت قاضی شرع
در دادگاههای انقلاب
اسلامی استان همدان منصوب میشوند تا با توجه به موازین شرعیه، احکام و حدود الهیه را صادر و امر به اجرای آن بفرمایند.
از طرف جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
الاقل علی مشکینی
۶. سرپرستی بنیاد مسکن نهاوند.
۷. مسئولیت نهضت سوادآموزی نهاوند.
۸. نمایندگی مردم نهاوند
در مجلس شورای
اسلامی (اولین دوره).
در ۲۴ اسفند سال ۱۳۵۸ش. اولین دوره انتخابات مجلس شورای
اسلامی برگزار گردید. شهید احساس کرد که اگر خودش داوطلب نمایندگی نشود، منافقین به خانه ملت راه خواهند یافت و با جو کاذبی که گروهکها به وجود آورده بودند، غیر از این هم انتظار نمیرفت. از این رو، به خاطر وظیفه شرعی، این مسئولیت خطیر را پذیرفت و علاوه بر این حزب جمهوری
اسلامی هم وی را برای وکالت مجلس معرفی کرده بود و با وجود برخی کارشکنیها،
در اولین مرحله با اکثریت قریب به اتفاق، به مجلس شورای
اسلامی راه یافت. و
در مدت کوتاه نمایندگی، همواره
در جهت خدمت به
انقلاب و مردم ستمدیده شهرستان نهاوند تلاش کرد و نیز
در همین زمان، امامت جمعه شهرستان نهاوند را نیز برعهده داشت. چون وی فقیهی وارسته از هوای نفس و عالمی آشنا به مسائل روز بود، نمایندگان کمیسیون امور قضایی او را به عنوان همکار صادقی انتخاب کردند و از نظرات وی کمال بهره را بردند.
شهید حیدری
در مدت نمایندگی اش دو نطق پیش از دستور ایراد کرد که
در نطق اول، به افشای ماهیت سازمان جاسوسی منافقین پرداخته، ماهیت آنها را برملا کرد و
در نطق دوم، به افشای جریان لیبرالها و رهبران آنها پرداخته،
در قسمتی از سخنان چنین گفت:
«ایشان (بنی صدر) باید بداند که تا رهبری امام هست و تا ملت پشتیبان امام هست، آنها نقش بر آب خواهند شد و امروز امام، ملت را مامور کردهاند و موظف کردهاند به این که میفرمایند: مکلفند شرعا و موظفند که
در مقابل این مفسدهها ایستادگی کنند. اگر چنانچه ایشان
تسلیم در مقابل قانون بشوند و دست از این تحریکات برندارد و دست از حمایت گروهکهای منحرف و جریانات انحرافی بردارد. و باید رسما
در مقابل ملت متعهد بشود که دست از این مفسدها بردارد... اما این را بدانید که ایشان هیچگاه حاضر نیست
در مقابل قانون
تسلیم شود»
شهید حیدری از کسانی بود که طرح عدم کفایت سیاسی بنی صدر را تهیه کردند و به آن رای دادند.(روزنامه جمهوری
اسلامی، ویژه نامه برای ۷۲ آفتاب.)
آیة الله هاشمی رفسنجانی
در مصاحبهای درباره شهید حیدری میگوید:
«دوران نمایندگی این شهید بزرگوار
در مجلس شورای
اسلامی، دوران کوتاهی بودولی دوران خوبی بودبرای این که با همفکرها و همراهان
در این مجمع جمع شده بودیم و دوران حساسی هم بود که لیبرالیسم تهاجمش را آغاز کرده بود. ما به خاطر همفکری مان موفق شدیم آن جا
در مجلس یک نیروی قابل توجهی متشکل کنیم و برنامههای خوبی را اجرا کنیم، به خصوص که
در رابطه با حزب هم جلسات هفتگی داشتیم....
در مورد سفری که من به نهاوند کردم، این سفر، به طور کلی به
لرستان بود... البته سفر پر خطر و پر خاطرهای بودبرای این که آن دوران، تهاجم و فتنه بنی صدربود و بنی صدر توی آن استان به خاطر این که زادگاهش آنجا بود، یک کسانی را هم داشت که میخواستند
در آن مسافرت کارشکنی کنند.
در تویسرکان، یک شرارتی کردند و
در خود همدان هم شرارت کردندولی
در نهاوند، آن جا به خاطر تسلطی که شهید حیدری داشت، آنها نتوانسته بودند نفوذ بکنند و شهر یکپارچهای بود. وقتی ما وارد شدیم، مردم نهاوند خیلی گرم استقبال کردند و من دیدم که او محبوب و مطلوب مردم هست. آقای حیدری تحقیقا مجتهد بودند و مجتهد روشن و پرجوش و خروشی بودند و هم مؤثر بودنددر کمیسیون قضایی البته من
در کمیسیون نبودماما به خاطر این که رئیس مجلس بودم، از کار وی مطلع بودم و کارش رضایت بخش بود.»
آیة الله محمدعلی گرامی درباره شهید حیدری میگوید:
«شهید حیدری
در حادثه انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری
اسلامی شهید شد. به نظر من،
در میان آن اعضا، از همه افضل بودالبته مرحوم شهید بهشتی
در فلسفه غرب،
در آن جمع نظیر نداشت ولی
در فلسفه شرق (اسفار)،
در آن جمع، آقای حیدری را ممتاز میدانم زیرا سالها با او هم بحث بودهام و از دقت نظر او آگاهی دارم.»
«برادر شهید حجة
الاسلام حیدری که از فضلا و روحانیون خدوم و فعال و انقلابی نهاوند بودند،
در حوزه مقدسه قم تحصیلات سطح و خارج را گذراندند... ما آن روزها ایشان را
در ردیف طلاب و محصلین فاضل حوزه درس مرحوم آیة الله بروجردی و درس اصول و فقه حضرت امام میشناختیم.
در سالهای اوج گیری انقلاب، خدمات ایشان درنهاوند و اقدامات انقلابی ایشان برای همه اهالی شهر و دوستان و آشنایان با ایشان روشن است که همیشه خدمات و محبوبیت و همکاری روحانیون محترم این شهر موجب شد که
در جریان انتخابات مجلس شورای
اسلامی، به عنوان نماینده این شهر به این مجلس مقدس راه یابند و
در مجلس شورای
اسلامی، به عضویت کمیسیون قضایی انتخاب شدند که ما از نزدیک شاهد خدمات و فعالیتهای ایشان بودیم که با آشنایی کامل با مبانی
فقه اسلام و احکام الهی
در بحثها جهت گیری درست و نظرات مفیدی داشته و شرکت فعال ایشان
در جلسات سیاسی نمایندگان و جلسات حزب جمهوری
اسلامی، خود گویای درجه روحی، انقلابی و تعهد و ایمان به انجام وظیفه ایشان است که
در همین راه
در حادثه هفت تیر دفتر حزب جمهوری
اسلامی در کنار شهیدان بزرگ راه انقلاب، به درجه رفیع
شهادت رسید».
حجة
الاسلام شجونی واعظ، نماینده وقت کرج
در مجلس شورای
اسلامی مینویسد:
«از
سالهای ۳۰ ش. به بعد، با شهید حیدری دوست شدم و او
در قم از طلاب زحمت کش و خوش استعداد بود و از نظر علمی مدرس و معلم خوبی بود. به نهضت امام خمینی علاقه شدیدی داشت و مبارزه شدید و پر محتوا علیه رژیم داشت.
در مجلس شورای
اسلامی از حزب اللهیهای خیلی نیرومند بود. واقعا به امام و خط امام و شهید بهشتی عشق میورزید.
در سفری که
در خدمتش جهت سخنرانی قبل از نماز جمعه نهاوند داشتم، او را فردی قوی و نیرومند و محترم
در نزد مردم یافتم و از نظر نفوذ کلام و تقوای دل، مردی واقعا با حقیقت یافتم».
دختر شهید حیدری چنین نقل میکند:
«خاطرات فراوانی از پدر شهیدم دارم ولی آن چه که بیشتر به ذهنم میآید و درس بزرگی برایم بوده است، این است که یک هفته قبل از شهادت به منزل تمام اقوام رفت و صله رحم به جای آورد و خداحافظی کرد و حلالیت طلبید و روز قبل از شهادت، بعد از
نماز ظهر و
عصر ، ساعتی
در مورد مقام شهید و شهادت و صبر خانواده شهید صحبت کرد و روز شهادت نیز حمام کرد و لباس نو پوشید و
عطر زد و چنان آماده بود که گویی میدانست چند ساعت بعد به لقاءالله میپیوندد و کسانی که او را قبل از این فاجعه دیدهاند، از بوی عطری صحبت میکردند که بوی بهشتی داشته است.»
آیة الله علی حیدری سرانجام
در شامگاه هفتم تیرماه ۱۳۶۰ش. به همراه هفتاد و دو تن از بهترین فرزندان پاک این امت و
در کنار سیدالشهدای انقلاب
اسلامی ایران، شهید مظلوم آیة الله بهشتی به شهادت رسید و به ندای ملکوتی سرور شهیدان،
حسین بن علی علیه
السّلام لبیک گفت و به دیار حق شتافت. پیکر مطهر این شهید بزرگوار با اصرار فراوان مردم شریف نهاوند به این شهر منتقل شد و
در کنار پدرش، آیة الله محمدولی حیدری
در حسینیه جوانان دفن گردید و یک لوح یادبود نیز
در جوار شهدای هفتم تیر برای این شهید بزرگوار قرار داده شد.
از شهید حیدری نهاوندی، یک پسر و سه دختر بر جای ماند.
سایت فرهیختگان تمدن شیعه، برگرفته از مقاله«محمدعلی حیدری».