محمدصالح بن محمدملائکه برغانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
برغانی،
محمد صالح از عالمان
شیعی مقیم
مکه در
قرن سیزدهم بود. ملامحمدصالح برغانی از
آل برغانی که از خاندانهای مشهور علمی و زعمای مذهبی
قزوین و
برغان است بودند.
ملامحمدصالح برغانی فرزند
ملامحمد ملائکه و برادر
شهید ثالث ، از دانشمندان مشهور
امامیّه در قرن سیزدهم و صاحب چندین تألیف در
فقه و
تفسیر و
عقاید و
اخبار .
در ۱۱۷۴ در
قریه برغان به دنیا
آمد و در ۲۷
جمادی الاخره ۱۲۷۱ در حال
دعا در
حرم امام حسین علیه السّلام درگذشت و همانجا به خاک سپرده شد.
علوم مقدّمات را نزد پدر فراگرفت و در آغاز کودکی
قرآن را
حفظ کرد.
سپس همراه دو برادر دیگر برای کسب مدارج علمی به قزوین و
اصفهان و عتبات رفت، از درس استادانی چون
ملا محمدعلی جدلی (معروف به جنگلی) و
ملا علی نوری و
سید علی طباطبائی حائری و
سید محمد مجاهد بهره برد
و به اجازات متعدد روایی و تصدیق
اجتهاد ، از جمله اجازه ای از
سید عبداللّه شبّر (معروف به مجلسی ثانی) نایل آمد.
در حدود ۱۲۲۰، همراه برادر خود به تهران رفت و به تدریس و افتا پرداخت.
بعد از ماجرای
کاخ گلستان بار دیگر به عتبات رفت و از آنجا راهی
حجاز شد و چند سال در
مکه و
مدینه بر اساس
مبانی فقه عامّه تدریس کرد.
سپس به عتبات بازگشت و در کربلا و نجف به تدریس پرداخت و سرانجام با وساطت
شیخ جعفر نجفی نزد
شاه قاجار ، به
ایران آمد و در قزوین ساکن شد.
در این شهر طلاّب علوم دینی از او استقبال کردند و تدریس فقه و اصول و حدیث و تفسیر را آغاز کرد.
مدرسه ای نیز به نام
صالحیّه تأسیس کرد که محلّ آموزش علوم مختلف اسلامی از فقه و اصول و حدیث و تفسیر و فلسفه بود
و فعالیّت آن تا عصر حاضر نیز ادامه یافته است.
سید جمال الدین اسدآبادی و
میرزا کوچک جنگلی و
اشرف الدین حسینی ، مدیر نسیم شمال، در این مرکز علمی درس خواندند و ظاهراً در این مدرسه زنان نیز به حوزه علمی شیعه راه یافتند.
همچنین در این مدرسه اقداماتی جهت خاتمه دادن به اختلافات
شیخیّه و
متشرّعه صورت گرفت.
ملا
محمد صالح علاوه بر فعالیّتهای علمی و آموزشی، به مسائل اجتماعی و سیاسی نیز توجّه کامل داشت و خصوصاً در جبهه
جنگ حاضر بود.
همراه با استاد خود، سید
محمد مجاهد، و دیگر علمای اسلامی، در جنگ دوم ایران و روس نقش جدّی داشت.
سالهای پایانی عمر را نیز در کربلا به سر برد.
حاجی ملا
محمد صالح برغانی
قزوینی فرزند ملا
محمد ملائکه از فقیهان و مفسران شیعه و برادر
محمد تقی، معروف به
شهید ثالث (م. ۱۲۶۳ق.)
به سال ۱۱۷۴ق. در برغان در شمال غربی
کرج زاده شد. خاندان برغانی در روزگار
محمد صالح به آل
صالحی، آل شهیدی و آل علوی به ترتیب در انتساب به
محمد صالح، شهید ثالث و
محمد علی شهرت یافتند.
خاندان برغانی از خانوادههای ریشه دار
دانش و
تقوا هستند که به
آل بویه (حک: سده ۴ و ۵ ق. در
ایران و
عراق) نسب میبرند. سپس به سبب سکونت جد اعلای برغانیها،
محمد کاظم طالقانی (م. ۱۰۹۴ق.) در
طالقان، به آل طالقانی شهرت یافتند. از آن پس که وی از طالقان به
قزوین رفت، به خاندان او نسبت
قزوینی نیز دادند.
محمد ملائکه از نوادگان
محمد کاظم، پس از غائله اخباریان و اصولیان قزوین، ناچار به اقامت در برغان شد و از آن پس، این خاندان به برغانی مشهور گشتند.
از ویژگیهای این خاندان، توجه به تحصیل دخترانشان،
آشنایی با دانشهای جدید، آموزش نظامی به روحانیان، اهتمام به کشاورزی و کوشش برای رفتن به
کربلا است که در سیره
محمد صالح و افراد دیگر خاندان برغانی نمود و عینیت دارد.
محمد صالح مقدمات علوم را نزد پدرش فراگرفت.
او برای تکمیل تحصیلات به حوزههای علمیه قزوین،
اصفهان،
قم،
مشهد،
نجف و کربلا رفت. وی
فلسفه و علوم عقلی را از آقا
محمد بیدآبادی (م. ۱۱۹۷ق.) و
ملا علی نوری (م. ۱۲۴۶ق.) فراگرفت. دانشهای
اصول و
فقه و نیز
تفسیر و
حدیث را در
قم از
میرزای قمی (م. ۱۲۳۱ق.) و سپس در نجف از
شیخ جعفر کاشف الغطاء (م. ۱۲۲۸ق.) در کربلا از
وحید بهبهانی (م. ۱۲۰۵ق.) ،
سید علی طباطبایی (م. ۱۲۳۱ق.) ،
سید محمد مجاهد (م. ۱۲۴۲ق.) و استادانی دیگر آموخت و از برخی آنان
اجازه دریافت کرد.
او بیش از چهل اجازه نامه از دانشوران عصر دریافت نمود.
محمد صالح در بازگشت به قزوین، زندگی خود را
وقف تدریس و نگارش کتابهای علمی نمود. گویا دروس وی در حوزه علمیه اش در قزوین، به فقه و اصول و
حدیث اختصاص داشت. سپس به
عراق رفت و در حدود ۱۲۲۰ق. دیگر بار به
ایران بازگشت و در تهران حوزه درس تشکیل داد. پس از نمایان شدن بی کفایتی فتحعلی شاه قاجار (حک: ۱۲۱۲-۱۲۵۰ق.) و وا گذاری بخشی از شهرهای ایران به روسها،
محمد صالح فتوا داد که هر گونه
نبرد و
صلح وابسته به اذن فقیهان است. در جلسهای با حضور شاه قاجار و دانشوران طراز اول، برادران برغانی بر این موضوع تاکید کردند.
برغانیها به دستور شاه قاجار به عراق
تبعید شدند.
در برخی منابع، در عین این که مخالفت با نظر شاه به
محمد علی برغانی (م. ۱۲۶۹ق.) نسبت داده شده، او را از یاران
محمد اخباری و بنیان گذار مکتبی میان شیخیه و متشرعه معرفی کردهاند.
البته
محمد صالح با
شیخیه میانه خوبی نداشت و با آنان مبارزه نمود و با
شیخ احمد احسایی مناظره و او را
تکفیر نمود.
سرانجام
محمد صالح با وساطت شی
خ جعفر کاشف الغطاء به
ایران بازگشت و ساکن قزوین شد؛ فرزندان
پسر و
دختر محمد صالح، اهل دانش و فضل بودند و دخترانش مجلس تدریس
فقه و
اصول داشتند و از نسل ایشان دانشورانی برخاستند.
شیخ حسن فرزند
محمد صالح، از فقیهان عصر و از شاگردان
شیخ انصاری بود.
او در حدود ۱۲۷۸ق. به
حج رفت و محل تدریس پدرش در کنار
مسجدالحرام را تعمیر کرد و در آن جا
فقه جعفری را در مقارنه با مذاهب چهارگانه تدریس نمود. سپس به
مدینه رفت و در آن جا هم کرسی تدریس فقه جعفری داشت. پس از مناظره با یکی از شیوخ آن سرزمین و غلبه بر او، متعصبان به
تشیع وی پی بردند و پس از
نماز عشا در بازگشت به منزل با چوب بر سرش کوبیدند. این ضربه به
مرگ وی انجامید. او را در
قبرستان بقیعدفن کردند.
از آثار او
مناسک الحجو
کتاب الحج است.
کتابالحجبه سال ۱۸۹۲م. در بمبئی منتشر شده است.
ملا
صالح شاگردان بسیار داشت که از میان آنان
محمد بن سلیمان تنکابنی (م. ۱۳۰۲ق.) معروف به صاحب
قصص العلماء،
میر محمد باقر طالقانی قزوینی (م. ۱۲۸۶ق.) ،
اسدالله بن محمد صادق بروجردی حائری و
سید علی بن اسماعیل موسوی قزوینی (م. ۱۲۹۸ق.) را میتوان یاد کرد.
محمد صالح هنگامی که در
عراق بود، عزم سرزمین
حجاز کرد و در
مکه مقیم شد. تاریخ سفر او به مکه مشخص نیست. در شرح احوال
میرزا عبدالوهاب قزوینی (م. ۱۲۷۰ق.) آمده که او به
سال ۱۲۳۰ ق. همراه شوهر خواهرش
محمد صالح برغانی به
حج رفت.
شاید پس از این تاریخ ملا
صالح قصد ماندن در
مکه کرده باشد. در گزارشها تنها همین اشاره آمده که او چند سال در مکه اقامت کرد.
محمد صالح در مکه مذهبش را پوشیده میداشت و
فقه جعفری را در مدرسهای کنار
مسجدالحرام در مقارنه با مذاهب
اهل سنت تدریس میکرد. در منابع تاریخ حرمین، به حضور و تدریس
محمد صالح در مسجدالحرام اشاره نشده است. منابع شیعی به همین سخن بسنده کرده و از شاگردان وی و متونی که او در مسجدالحرام تدریس میکرده، نام نبردهاند. برخی منابع مانند
قصص العلماء گویا بی واسطه از خود
محمد صالح، داستانی را آوردهاند که در سفر حج در شهر
حلب برای او پیش آمده است. بر پایه این داستان، سلطان حلب از امیر حاج خواسته تا ضیافتی برپا کند و در آن ضیافت، سلطان حلب با
محمد صالح در باب
امامت و خلافت محاجه و مباحثه کرده است.
از دیگر خدمات
محمد صالح، آثار خیری بود که در حرم مکی از خود به جا گذاشت. از جمله به تعمیر بنای عمارت ابومنصور خمارتاش
قزوینی (م. ۵۳۰ق.)
در نزدیک مسجدالحرام و
منا که حدود۵۱۰ق. ساخته شده و
وقف اقامت حاجیان قزوین بود، اقدام کرد.
محمد صالح بانی
مدرسه صالحیه در محله قملاق
قزوین است.
واپسین بخش این مجتمع علمی که شامل ساختمان کتابخانه هم بود، در ۱۲۴۸ق. ساخته شد. این مدرسه محصلان را با علوم جدید آشنا میکرد.
سید جمال الدین اسدآبادی ،
میرزا کوچک جنگلی ، و اشرف الدین حسینی مدیر «نسیم شمال» در این مدرسه تحصیل کردند.
محمد صالح در حال
دعا در حرم حسینی به صورت ناگهانی درگذشت و در رواق حرم دفن شد.
تاریخ وفات او را در سالهای ۱۲۷۱ق.
و ۱۲۷۵ق.
و ۱۲۸۳ق.
نوشتهاند. از این میان، تاریخ
جمعه ۲۷
جمادی الثانی ۱۲۷۱ق. معتبرتر است؛ زیرا از نوشته فرزند بزرگش
میرزا عبدالوهاب گزارش شده است.
محمد صالح بیش از ۳۰۰ کتاب و رساله و حاشیه در شاخههای گوناگون علوم اسلامی نوشته است.
او اهتمامی ویژه به نگارش کتابهای مقتل و یادکرد مصیبت
امام حسین علیهالسّلام داشت و گزارشهای نامعتبر را سخت رد میکرد.
به وضعیت خطی یا چاپی نوشتههای ملاصالح در
الذریعه آقا بزرگ تهرانی اشاره شده است.
از جمله آثار او است: تفسیر القرآن معروف به تفسیر برغانی،
بحرالعرفان و
معدن الایمان ، معدن الانوار و
مشکاة الاسرار ،
مخزن البکاء ،
معنی التفویض ،
جامع المنقول و المعقول .
فهرست برخی از آنها بدین قرار است:
کنز العرفان فی تفسیرالقرآن؛ بحرالعرفان و معدن الایمان مفتاح الجنان فی حلّ رموز القرآن (قسمتی از جزء اول آن در ۱۳۷۹ در نجف چاپ شده است)؛ مصباح الجنان لایضاح اسرارالقرآن (تلخیص
مفتاح الجنان )؛
معدن الانوار و مشکاه الاسرار (این کتاب در اصل به عنوان مقدّمه ای بر
تفسیر مفتاح الجنان نوشته شده و بعد به سبب گستردگی، کتابی مستقل شده است)؛ غنیمه المعاد فی شرح الارشاد که فتاوی نو و مخالف با فتاوی مشهور
علمای شیعه کم و بیش در آن دیده میشود (چند جلد از این کتاب همراه با حواشی مؤلف با عنوان موسوعه البرغانی فی فقه الشیعه به چاپ رسیده است)؛ مسلک الرّاشدین فی احکام الدین (تلخیص کتاب پیشین)؛ مسلک السداد، یک دوره
فقه ؛ مسلک النّجاه، رساله عملیّه، کنزالواعظین فی احوال الائمّه الطّاهرین؛ کنز
الابرار ؛
کنزالمعاد ؛
کنزالاخبار ؛
کنزالاسرار ؛ نجاه المؤمنین فی معارف الدّین در
عقاید و
کلام ؛
معدن البکاء ؛
مخزن البکاء (چند بار، از جمله در ۱۲۸۵، چاپ شده است)
کنزالباکین که بنابه نوشته فرزندش، بسیاری از این کتابها قبل از ۱۲۵۳ تألیف شده است.
از فرزندان ملامحمد
صالح، میرزا عبدالوهّاب برغانی (متوفی ۱۲۹۴) و شیخ
محمد حسن (متوفی ۱۲۸۱) و شیخ
محمد در شمار عالمان خاندان آل برغانی بوده و فرزندانی عالم نیز داشته اند.
(۱) اثرآفرینان، زیر نظر سید کمال سید جوادی، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۷۷ش.
(۲) اعیان الشیعه. سید محسن الامین (م. ۱۳۷۱ق.) ، به کوشش حسن الامین، بیروت، دار التعارف.
(۳) ایضاح المکنون. اسماعیل پاشا البغدادی (م. ۱۳۳۹ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
(۴) برگی از تاریخ قزوین. حسین مدرسی طباطبایی، قم، کتابخانه نجفی، ۱۳۶۱ش.
(۵) بینات (فصلنامه). قم، مؤسسه معارف اسلامی امام رضا علیه السلام.
(۶) تراجم الرجال، سید
احمد حسینی، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۱۴ق.
(۷) دائرة المعارف الشیعیه، حسن الامین، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۱۸ق.
(۸) دائرة المعارف تشیع، زیر نظر سید جوادی و دیگران، تهران، نشر شهید سعید محبی، ۱۳۷۵ق.
(۹) الذریعة الی تصانیف الشیعه، آقا بزرگ تهرانی (م. ۱۳۸۹ق.) ، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۳ق.
(۱۰) روضات الجنات، میرزا
محمد باقر موسوی خوانساری (م. ۱۳۱۳ق.) ، به کوشش اسدالله اسماعیلیان، قم، مکتبة اسماعیلیان.
(۱۱) سیر تاریخی بنای شهر قزوین و بناهای آن،
محمد دبیر سیاقی، قزوین، حدیث امروز، ۱۳۸۱ش.
(۱۲) فهرستواره کتابهای فارسی،
احمد منزوی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۲ش.
(۱۳) قصص العلماء، میرزا
محمد تنکابنی، انتشارات علمیه اسلامیه.
(۱۴) مجمل رشوند،
محمد علی خان رشوند، به کوشش ستوده و مجیدی، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۷۶ش.
(۱۵) مستدرکات اعیان الشیعه، حسن امین (م. ۱۳۹۹ق.) ، بیروت، دار التعارف، ۱۴۰۹ق.
(۱۶) مع علماء النجف الاشرف، سید
محمد غروی، بیروت، دار الثقلین، ۱۴۲۰ق.
(۱۷) معجم ما کتب فی الحج، عبدالجبار رفاعی، تهران، مشعر، ۱۴۲۷ق.
(۱۸) موسوعة البرغانی فی فقه الشیعه،
محمد صالح برغانی حائری (م. ۱۲۷۱ق.) ، به کوشش
صالحی، تهران، نمایشگاه دائمی کتاب.
(۱۹) موسوعة طبقات الفقهاء، گروهی از علما، به کوشش سبحانی، قم، موسسه امام صادق علیه السلام، ۱۴۲۲ق.
(۲۰) نزهة القلوب، حمدالله مستوفی (م. ۷۵۰ق.) ، به کوشش سیاقی، قزوین، حدیث امروز، ۱۳۸۱ش.
(۲۱) هدیة العارفین، اسماعیل پاشا (م. ۱۳۳۹ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
(۲۲) معجم المؤلفین، عمر کحاله، بیروت، دار احیاء التراث العربی و مکتبة المثنی.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «آل برغانی»، شماره۹۷۹. حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله «برغانی، محمد صالح».