محمدرضا معزّی دزفولی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این نوشتار زندگی نامه تفصیلی محمدرضا معزی دزفولی آورده شده است.
این متن، ذیل عنوان محمدرضا معزی دزفولی در کتاب گلشن ابرار آمده است. (۱۲۷۳ - ۱۳۵۲قمری)
آسمان ایران در طول
زمان، شاهد درخشش ستارگان تاب ناک
علم و
فقاهت در جای جای این سرزمین بوده است. در گذشتهای نه چندان دور، شهرهای کوچک و بزرگ کشورمان هریک چند مجتهد صاحب عنوان و حوزههای علمی پر رونق داشتند که اینک جای خالی آنها به خوبی احساس میشود. شهرستان پرافتخار دزفول از جمله شهرهایی است که تا چندی پیش، مهد علم و دانش بود و حوزه علمیهای بی همانند داشت. در آن، پنج مجتهد بزرگ و
مرجع تقلید، در یک زمان زندگی میکردند: آیات عظام سید اسدالله نبوی؛ شیخ محمدعلی معزی؛ شیخ منصور سبط الشیخ؛ برادرش شیخ محمد مهدی سبط الشیخ؛ آقا شیخ محمد مهدی بیگدلی دزفولی، قدس الله اسرارهم.
یکی از آن بزرگ مردان عالم فقه و فضیلت، مرحوم آیت الله حاج شیخ محمدرضا معزی دزفولی، اعلی الله مقامه الشریف، است.
آیت الله حاج شیخ محمدرضا، فرزند عالم بزرگوار شیخ محمدجواد، فرزند فقیه علامه آیتالله شیخ محسن، فرزند آیتالله حاج شیخ اسماعیل، فرزند علامه حاج شیخ محسن، فرزند علامة العلماء قاضی معزالدین میر محمد اصفهانی (معاصر
شیخ بهایی) بوده است.
قطب الدین اشکوری گوید: یکی از بزرگان میگفت: من از
عالم فاضل کامل قاضی القضاة اصفهان معزالدین محمد شنیدم که: شبی در عالم رؤیا به محضر یکی از امامان، علیه السلام، رسیدم. به من فرمود: کتاب مفتاح الفلاح را بنویس و بر عمل به آن مداومت بنمای. از خواب بیدار شدم و از هر کس از این کتاب پرسیدم، اظهار بی اطلاعی کرد. این، در وقتی بود که شیخ بهایی به همراه لشکر شاه عباس از
اصفهان خارج شده بود. پس از زمانی که به اصفهان بازگشت، به دیدار وی رفتم و از این کتاب پرسیدم. او فرمود: من در این سفر، کتاب دعایی به نام مفتاح الفلاح نگاشتهام و تاکنون اسمش را به کسی نگفتهام و نسخه ی آنرا برای استنساخ به احدی ندادهام. شما از کجا اطلاع یافتهاید؟
من داستان خواب را برای وی بازگفتم. شیخ بزرگوار با شنیدن آن گریست و نسخه ی خویش را برای استنساخ به من سپرد. من، اولین کسی بودم که از روی آن نگاشتم.
علامه حاج شیخ محسن از علمای طراز اول و در کمال نفس و کرامت
اخلاق، یگانه بود. مدفن پاکش در حیاط بقعه ی محمد بن جعفر طیارـ از بقاع متبرکه ی دزفول ـ است.
شیخ اعظم انصاری مکرر به زیارت این بقعه و شیخ محسن میرفت. میفرمود: اگر «صحت» یا «انتساب» قبر محمد بن جعفر طیار معلوم نباشد، ولی قبر حاج شیخ محسن که معلوم است، ما به قصد زیارت او میرویم، فضل زیارت او کم تر از فضیلت زیارت قبر محمد بن
جعفر طیار نیست.
علامه جلیل آیتالله حاج شیخ اسماعیل (زنده در ۱۲۱۲ قمری) از علمای بزرگ و والد علامه کبیر آیتالله شیخ اسدالله دزفولی بوده است. در اجازات آیات عظام
میرزای قمی،
شیخ جعفر کاشف الغطاء، سید علی صاحب ریاض به فرزندش ـ شیخ اسدالله ـ، مورد تجلیل فراوان و مدح و ثنای بسیار قرار گرفته است.
آیت الله شیخ محسن جد اعلای خانواده معزی ـ (م ۱۲۴۵ قمری) نیز از بزرگان فقها و اعاظم علما و صاحب تالیفات و مرجع احکام و تدریس و
امامت و
قضاوت در دزفول بوده است. وی از شاگردان برادرش شیخ اسدالله صاحب مقابس، و سید محمد باقر حجه الاسلام شفتی بوده و شرح معالم از جمله آثار وی است.
شیخ محمد جواد ـ پدر آیتالله شیخ محمد رضا معزی از جمله شاگردان برادرش علامه شیخ محمد طاهر (۱۲۳۰-۱۳۱۵ قمری) و از روحانیون بنام دزفول به شمار میرفته است.
آیت الله معزی، در سال ۱۲۷۳ قمری، در
نجف اشرف دیده به
جهان گشود و پس از پشت سر نهادن دوران کودکی، علوم مقدماتی و معارف اولیه را از والد ماجدش بیاموخت.
به دزفول آمد ومدتهای بسیار از دانش
فقه و
اصول عموهای بزرگوارش آیت الله شیخ محمدطاهر (م ۱۳۱۵ قمری) ـ از اعاظم شاگردان
شیخ انصاری و آیت الله شیخ محمدحسن معزی بهره مند شد و تقریرات درسی آنان را نگاشت.
برخی نوشتهاند: او برای تکمیل بیش تر درس هایش به نجف اشرف رهسپار شد و از اساتید حوزه، خصوصا
آخوند خراسانی استفاضه کرد تا به مقام
اجتهاد رسید.
این قول، مورد تایید هیچ یک از ارباب تراجم نیست.
آنان تصریح کردهاند که او به جز برای زیارت اعتاب مقدسه، دیگر به نجف بازنگشت و در دروس اساتید آن جا شرکت نجست.
مرجع فقید یکایک مراحل علمی را با جدیت فراوان و کوشش خستگی ناپذیر، پشت سر نهاد و تمام کتابهای درسی را به طور کامل نزد اساتیدش فرا گرفت، به گونهای که در اکثر علوم عقلی و نقلی تبحر فراوان یافت.
از آن چه گفته شد، برمی آید که معظم له عمده دانش عقلی و نقلی خویش را از عموهای بزرگوارش کسب کرده و در درس کسی دیگر شرکت نکرده است. آنان عبارتاند از:
۱ ـ آیت الله شیخ محمدطاهر معزی (۱۲۳۰ـ ۱۳۱۵ قمری) ـ از شاگردان
صاحب جواهر و حجه الاسلام شفتی و حاجی ابوالمعالی کلباسی صاحب شارع الاحکام فی شرح شرایع الاسلام و مصباح الهدایۀ
۲ ـ آیت الله شیخ محمدحسن معزی (۱۲۴۵-۱۳۳۳ قمری) ـ از شاگردان شیخ انصاری و
میرزای شیرازی و آخوند خراسانی صاحب شرح خلاصۀ الحساب و دیوان
شعر. (وی در انواع علوم از فقه، اصول،
صرف و
نحو،
معانی و
بیان،
حکمت و
کلام، حساب و هندسه،
هیئت و
نجوم دستی توانا داشته است.)
این مرجع فقید، پس از درگذشت اساتیدش به تدریس خارج
فقه و
اصول روی آورد و شاگردان بسیاری را تربیت کرد. حوزه ی درسی ایشان در خوزستان و بروجرد- هنگامی که برای تغییر
آب و
هوا به بروجرد تشریف میبردند ـ از بهترین حوزههای علمیه بوده است. همه ی شرح احوال نویسان او را به احاطه بر
علوم عقلی و نقلی و تحقیق و قوت اندیشه و دقت نظر و استواری رای ستودهاند.
گویند: مرحوم
آیت الله بروجردی، علما و فضلا را به شرکت در درس ایشان ترغیب میفرمود و از مراتب علمی اش تقدیر میکرد.
گروهی از شاگردان ایشان،
که به برکت وی همگی به درجات والای علمی نائل آمدند و برخی از ایشان جزء مراجع تقلید
شیعه شدند، عبارتاند از آیات عظام و حجج اسلام:
۱ ـ
حاج سید احمد موسوی خوانساری (۱۳۰۹-۱۴۰۵ قمری) صاحب جامع المدارک.
۲ ـ حاج سید اسد الله نبوی دزفولی (۱۳۱۳-۱۴۰۳ قمری) صاحب توضیح المسائل و مناهج الحق. وی بیش از ۲۰ سال در درس استاد شرکت کرد و مورد توجه ایشان قرار گرفته بود شاگردان استاد، پس از رحلتش به درس ایشان حاضر شدند.
۳ ـ حاج سید محمدحسن آل طیب جزایری (۱۳۲۹-۱۴۱۶ قمری) نویسنده ی تضمین الفیةبن مالک
۴ ـ حاج شیخ محمدعلی معزی دزفولی (۱۲۹۹-۱۳۹۰ قمری) داماد و پسر عموی معظم له و صاحب تجدید الدوارس و تحدید المدارسو توضیح المسائل.
۵ ـ حاج شیخ بهاء الدین حجتی بروجردی
۶ ـ حاج سید محمد حسن نبوی (۱۳۰۱-۱۳۹۱ قمری)
۷ ـ حاج سید محمدمهدی آل طیب جزایری (۱۳۱۰-۱۳۶۲ قمری) صاحب توضیح المسائل و شرح
وصیت امیرالمؤمنین، علیه السلام.
۸ ـ شیخ محمد علی انصاری دزفولی (۱۳۱۱-۱۳۵۳ قمری) صاحب شرح رسائل.
۹ ـ حاج سید محمد لطیف سجادی آل علی (۱۳۲۶ ـ قمری) نویسنده ی ارمغان
رمضان و پاسداران
دین.
۱۰ ـ سید محمدتقی آل طیب جزایری شوشتری (۱۳۲۹-۱۳۶۵ قمری) مؤسس مدرسه ی علمیه ی آل طیب در
اهواز۱۱ ـ حاج سید محمدحسین موسوی دزفولی، معروف به مفید (۱۲۹۲-۱۳۶۸ قمری)
۱۲ ـ
سید نعمت الله جزایری شوشتری (۱۳۲۶-۱۳۶۲ قمری)
۱۳ ـ حاج سید محمدحسین دزفولی (۱۳۰۱-۱۳۶۲ قمری)
۱۴ ـ شیخ محمدکاظم معزی (۱۳۳۴-۱۳۸۹ قمری) مترجم
قرآن مجید و کتاب ابوالشهداء حسین بن علی
برخی از کسانی که از او اجازه
روایت گرفتهاند، عبارتاند از:
آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی (۱۳۱۵-۱۴۱۱ قمری)؛ آیتالله شیخ محمدجعفر انصاری اهوازی (۱۳۱۲-۱۳۷۰ قمری)؛ آیت الله سید آقا جزایری؛ آیت الله سید عدنان سید شبر و آیت الله شیخ بهاء الدین حجتی بروجردی و آیت الله حاج سید محمد علی سبط.
آن مرد بزرگ در کنار خدمات دینی و اجتماعی مانند تدریس، تربیت شاگردان، امامت جماعت، راهنمایی مردم، بنیاد دهها اثر خیریه (اعم از
مسجد و مدرسه و حمام و کاروانسرا و پل) موفق به تالیف آثار علمی بسیار گردیده است. برخی از آنها عبارتاند است:
۱ ـ حاشیه بر رسائل
۲ ـ حاشیه مفصل بر مکاسب، به نام فیض الباری فی حاشیة مکاسب الانصاری
۳ ـحاشیه بر کتاب فصول (الفصول الغرویة فی الاصول)
۴ ـ رسالة فی الرضاع
۵ ـ رساله ی در ترجمه ی سهل بن زیاد آدمی رازی
۶ ـ رساله ی عملیه ی فارسی به نام کلمة العلیا. این کتاب در سال ۱۳۳۳ قمری به چاپ رسیده است.
۷ ـ رساله ی عملیه ی عربی به نام کلمة التقوی. این کتاب در ۱۳۳۳ قمری به چاپ رسیده است.
مرحوم آیت الله حاج شیخ محمدعلی معزی از شاگردان معظم له ـ شرحی مفصل به نام تجدید الدوارس بر آن نگاشته و ۷ جلد از آن به چاپ رسیده است. نیز مرحوم حاج شیخ مهدی آل طیب از شاگردان مؤلف ـ آن را به فارسی ترجمه کرده است.
۸ ـ منتخب منهج الرشاد (
شیخ جعفر شوشتری)
۹ ـ جهد المقل فی اجوبة المسائل. این کتاب مشتمل بر مسائل متفرقه فقهی از آغاز باب
طهارت تا کتاب
دیات، و در چند جلد بوده و مجموعهای نفیس شبیه جامع الشتات
میرزای قمی است.
گفتنی است، این همه رسالههای فتوایی ایشان، نشان دهنده ی وسعت مرجعیت و کثرت مقلدان ایشان در بلاد غرب است. به گونهای که تا ایشان در قید
حیات بود، مرجعیت تقلید منحصر به او بود و پس از درگذشتش چشمها به سوی آیت الله بروجردی دوخته شد و مرجعیت به ایشان رسید.
مرحوم آیت الله معزی طبعی روان و قریحهای سرشار داشته و گاهی شعر میسرود. مقداری از آنها در کتاب مخزن الدرر در اشعار شعرای دزفول و شوشتر، اثر ملا خلیفه دزفولی (م۱۳۴۷ قمری)، در سال ۱۳۰۴ قمری در بمبئی به چاپ رسیده است.
آیت الله معزی تمام وقت خویش را در خدمت به مردم سپری ساخت. گاه در جهت هدایت فکری و معنوی آنان و گاه در عمران و آبادی زندگی مادی ایشان. لذا با حسن توجه و نظارت ایشان، بناها و ساختمانهایی چند در شوشو دزفول از او به یادگار ماند:
آنها عبارتند از:
۱ ـ مسجد کجبافان (نزدیک پل)
۲ ـ مسجد پیرزنگی (در محله ی مسجد دزفول)
۳ ـ کاروان سرا (در گوشه ی جنوب غربی بازار قدیم)
۴ ـ حمام (واقع در محله ی کرناسیان)
۵ ـ کاروان سرا و دکانها (واقع در کناره ی شرقی رودخانه ی شوش)
۶ ـ باغها و آسیاب (واقع در کناره ی غربی رودخانه ی شوش)
۷ ـ مدرسه ی علمیه.
وی نخستین کس بود که در
دزفول، مدرسه ی علمیه بنیاد نهاد که تاکنون باقی است. در آن
علوم دینی گوناگون تدریس میشود. او در این مدرسه بنای تدریس نهاد و گروهی بسیار از شهرهای خوزستان گرد شمع وجودش جمع شدند و از خرمن فیض او بهره بردند و هر یک چراغی تابان فرا راه مردمان شدند.
۸ ـ احداث پل. یکی از سالها که سیلی خروشان، چند چشمه از میانه ی پل دزفول را خراب کرد و
راه عبور به روستاهای غربی شهر قطع گردید، چند بار به تشویق وی مردمان نیک اقدام به بازسازی موقت آن کردند. با شروع
جنگ جهانی اول و راه یافتن مهندسین خارجی، به دزفول به دستور ایشان شرکت سهامی جهت تامین مخارج پل از مردان نیک شهر تاسیس گردید و با کمک فنی آن مهندسان اقدام به تعمیر پل گردید و راهی برای عبور و مرور مردم و وسائل نقلیه باز شد.
آیت الله معزی، با این که مرجع مطلق نواحی خوزستان و اطراف به شمار میرفت و همه ماهه مبالغ خطیری از وجوه شرعی به دست وی میرسید، با این حال شخصا مالک چیزی به جز یک خانه و چند جلد کتاب نبود.
مرحوم شیخ، در ذکاوت و فطانت و سرعت انتقال و حاضر جوابی اعجوبه ی روزگار بود.
در ایام کودکی که
صرف و
نحو را فرا گرفت، در محضر دو تن از فضلا حاضر بود. آنان گفتند: وزن افعله جمع فعیل، مضاعف نمیآید مگر در دو جا: یکی ادله جمع دلیل، و دیگر اجله جمع جلیل.
ایشان بدون درنگ گفت: در دو جای دیگر هم میآید: یکی اذله جمع ذلیل و دیگر اعزه جمع عزیز.
نیز گفتهاند: در سفر زیارت
عتبات عالیات، وارد خرمشهر شد و مرحوم علامه شیخ عیسی شبیر خاقانی عالم خرمشهر که مسلک اخباری داشت ـ به دیدار وی آمد. در اثر ضعف پا زیر دوش او را گرفته بودند. شیخ عیسی وارد مجلس که شد، گفت: ان فی اصولی ضعفا.
مرحوم حاج شیخ به فوریت پاسخ داد: اعیذک بالله من الضعف فی الاصول (تو را در پناه خدا قرار میدهم از ضعف در اصول) مرحوم شیخ عیسی مقصودش
اصول فقه بود، ولی آیت الله معزی آن را حمل بر اصول دین کرد.
این حاضر جوابی، کمال بدیهه گویی وی را میرساند. (این قسم گفت وگو در
علم معانی، تلقی المتکلم المخاطب بغیر ما یتوقیه ـ بحمل کلامه علی خلاف مراده ـ نامیده میشود. مثل این که درمقام تهدید کسی گفته شود: لاحملنک علی الادهم و مراد از ادهم، زنجیر آهنین باشد. ولی او در پاسخ بگوید: مثلک یحمل علی الادهم و الاشهب و مراد او از ادهم، اسب سیاه باشد.)
یکی از کارهای ارزنده و فراموش ناشدنی مرحوم آیت الله معزی، نگاهداری دزفول و اطراف آن ـ بلکه تمام خوزستان از دامنه ی آتش جنگ جهانی اول است که وی با دورنگری و سیاست ویژه ی خویش، توانست آن خطه را از لهیب جنگ حفظ کند.
هنگامی که عشایر و مجاهدان
عراق به ریاست مرحوم آقا سید محمد فرزند
آیت الله سید محمدکاظم یزدی علیه استعمار انگلیس برخاستند، عمال دولت انگلیس در عراق به قصد سرکوبی قیام مردمی، دامنه ی جنگ را گسترش دادند تا بدان حد که به سوسنگرد (بنی طرف) و بستان (بستین) هم کشیده شد و به وسائل تبلیغاتی والی پشت کوه ـ لرستان ـ و عشایر و اعراب دزفول را هم تحریک به جنگ علیه مجاهدین کردند. در این وقت آیت الله معزی رهسپار
شوش و اطراف آن شد و با والی شوش و رؤسای عشایر و ایلات دیدار کرد و با مواعظ و نصایح خویش آنان را به عدم مشارکت در جنگ علیه برادران شان، و سکون و آرامش ترغیب کرد و آتش جنگ را فرو نشاند.
مرحوم آیت الله معزی پس از عمری تلاش و کوشش در جهت اعلای کلمه ی
حق و تعظیم شعائر الهی، در ۸۰ سالگی، در شهر بروجرد ـ که تابستانها برای تغییر
آب و
هوا بدان جا سفر میکرد ـ در هفتم
جمادی الاولی ۱۳۵۲ قمری بدرود زندگانی گفت و در بقعه ی امامزاده سید ابوالحسن، به
خاک خفت و جهانی از
علم و
معرفت را با خویش مدفون ساخت.
وی یک ماه پیش از وفاتش در نامهای به آیت الله حاج شیخ محمدعلی معزی داماد و پسر عمویش ـ واقعه ی قریب الوقوع درگذشت خود را به طور ایهام، اظهار کرد
و چنین نوشت:
«امساله (ظاهرا) خیلی ضعیف و نقاهت شدت دارد، خصوصا این چند روزه که هوای این جا به خلاف معتاد، گرم شده، به کلی حالی ندارم...» . (ضمیمه کتاب «شرح حال خاندان معزی»، اصل نامه موجود است.)
از این عالم بزرگوار آقا شیخ محمدحسن، پدر دانشمند محقق و مترجم فاضل مرحوم حجة الاسلام شیخ محمدکاظم معزی مترجم قرآن مجید به یادگار ماند.
شیخ محمد کاظم معزی هم از شاگردان جدش و آیت الله سید اسدالله نبوی دزفولی و استاد دانشگاه تهران، و استاد مدرسه ی عملیه ی برهان ـ در شهر ری و مدیر آن بود. او بر چند زبان مسلط بود و عربی و انگلیسی و فرانسه را خوب میدانست و از آنها ترجمه میکرد. از آثار او ترجمه ی زیر نویس
قرآن است که یکی از صحیحترین ترجمههای تحت اللفظی قرآن به شمار میرود. او در روز یکشنبه ۵
رمضان ۱۳۸۹ قمری (۲۵ آبان ۱۳۴۸ شمسی) در ۵۵ سالگی درگذشت و در
قبرستان شیخان قم مدفون شد.
سایت فرهیختگان تمدن شیعه، برگرفته از مقاله«محمدرضا معزّی دزفولی».