• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

محمدرضا مظفر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



محمدرضا مظفر
محمدرضا مظفر (۱۳۲۲-۱۳۸۳ق)، فقیه، مجتهد، نویسنده، و از پیشگامان تقریب مذاهب اسلامی در قرن چهاردهم هجری قمری در عراق بود. آیتالله مظفر از خاندان علمی و ادبی بنام و معروف شیعی موسوم به «آل مظفر» برخاست که در نجف، افرادی خوشنام بودند و در دانش، مرتبه بلندی داشتند. وی از شاگردان آقا ضیاءالدین عراقی، سیدعلی قاضی ‌طباطبایی، محمدحسین غروی اصفهانی کمپانی و ... بود.
مظفر که دارای موقعیت ممتازی در حوزه علمیه نجف بود با تلاش و کوشش در پی اصلاح حوزه به استفاده از شیوه‌های بهینه آموزش، تدریس، روی آورد و در جامعه اسلامی و حوزه علمیه اقدامات اصلاحی مفیدی را اجرا نمود. از جمله اقدامات وی می‌توان از: تاسیس جمعیت، دانشکده و مدارس منتدی النشر، تدوین کتاب‌های درسی و ترمیم امر تبلیغ نام برد. کتاب‌های اصول الفقه، المنطق، عقائد الامامیة از تألیفات مهم ایشان است که هنوز هم در حوزه‌های علمیه در حال تدریس است.



شیخ محمدرضا مظفر در پنجم شعبان سال ۱۳۲۲ قمری در یکی از محله‌های نجف اشرف به نام «براق» چشم به جهان گشود و پنج ماه پیش از آن‌که از مادر متولد شود، پدرش را از دست داد و نام «محمدرضا» که پیش از این به پدرش تعلق داشت، بر وی نهاده شد.
[۱] آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، ج۲، ص۷۷۲.
[۲] آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۶۰، نجف اشرف، مطبعه النعمان، ۱۳۸۵ق.

مادر محمدرضا دختر علامه شیخ عبدالحسین طریحی (۱۲۳۵ـ۱۲۹۳ ق.) است
[۳] مظفر، محمدرضا، عقاید الامامیه، مقدمه التحقیق، دکتر محمدجواد طریحی، ص۱۳۵.
و او در دامان آن و با سرپرستی برادر بزرگش شیخ عبدالنبی مظفر (۱۲۹۱ـ۱۳۳۷ ق.) رشد کرد. پس از درگذشت شیخ عبدالنبی برادر دیگرش شیخ محمدحسن (۱۳۰۱ـ۱۳۷۵ ق.) سرپرستی او را به‌عهده گرفت و راهنمای زندگی‌اش گردید.
[۴] خاقانی، علی، شعراء الغری، ج۸، ص۴۵۱.

محمد رضا از خاندان علمی و ادبی بنام و معروف شیعی موسوم به «آل مظفر» برخاسته است. آل مظفر در نجف، افرادی خوشنام بودند و در دانش، مرتبه بلندی داشتند. از سده دوازدهم هجری قمری در حوزه علمیه نجف، شخصیت‌های برجسته‌ای از این خاندان در عرصه‌های متعدد و رشته‌های متنوع علوم اسلامی درخشیدند.
[۵] آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف و حاضرها، ج۳، ص۳۶۰.
[۶] آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۵۹.
وی در ایام تحصیل به همراه برادر دیگرش، شیخ محمدحسین مظفر در درس برادر بزرگشان، شیخ محمدحسن مظفر شرکت می‌کردند و فضای خانواده آن‌ها از مباحثات علمی و مذهبی آکنده بود.


محمدرضا پس از فراگیری خواندن و نوشتن، در سیزده سالگی راهی مکتب‌خانه علوم دینی شد و به آموختن مبانی و اصول ادبیات عرب پرداخت و در این مقطع از استاد، شیخ محمد طه حویزی بسیار بهره برد.
[۷] خاقانی، علی، شعراء الغری، ج۸، ص۴۵۲.
او سپس با عزمی راسخ دوره سطح فقه و اصول را سپری کرد و آن‌گاه دروس عالی این دو علم را در محضر استادانی چون شیخ محمدحسن مظفر (م۱۳۷۵ق)، میرزا محمد نائینی (۱۳۵۵ق)، شیخ آقا ضیاء عراقی (۱۳۶۱ق)، میرزا عبدالهادی شیرازی (۱۳۸۲ق)، سیدعلی قاضی ‌طباطبایی (م۱۳۶۶ق) و شیخ محمدحسین اصفهانی (م۱۳۶۱ق) فرا گرفت. وی همچنین دوره فلسفه و عرفان را در محضر برخی از همین استادان به انجام رساند و به تدریج به حد کمال رسید.
[۸] آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۶۳.
[۹] آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، ج۲، ص۷۷۲.

وی میان استادان خود بیشترین بهره را از شیخ محمدحسین اصفهانی برد. این استاد را می‌توان از معماران بزرگ علمی شیخ محمدرضا دانست که در شکل‌دهی شخصیت او تاثیر به‌سزایی داشت؛ به‌طوری که خط‌مشی اصولی، فقهی و فلسفی او بیشتر متاثر از دیدگاه‌های این استاد بوده است. احترام و تجلیل فراوان مظفر از مقام شیخ محمدحسین اصفهانی، گواه ارتباط تنگاتنگ و علاقه او به این استاد است.
[۱۰] مظفر، محمدرضا، حاشیه مکاسب، شیخ محمدحسین اصفهانی، مقدمه.
مظفر در سیر کسب دانش، افزون بر علوم دینی به فراگیری‌ دانش‌هایی ‌چون حساب، هندسه، جبر، هیات و عروض روی آورد و در ۲۱سالگی کتابی در علم عروض نوشت.
[۱۱] جمعی از نویسندگان، گلشن ابرار، ج۲، ص۶۸۱، زیر نظر پژوهشکده باقر العلوم وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی، قم، نشر معروف.

شیخ محمدرضا، کنار تحصیل و تحقیق، به تدریس معارف حوزه نیز اشتغال داشت و نخست به تدریس رسائل (کتاب رسائل از تألیفات محقق بی‌نظیر شیخ مرتضی انصاری است که در موضوع اصول فقه بحث می‌کند و طلاب علوم دینی پس از شش سال تحصیل، هنگامی که به مرحله سطح متوسط رسیده‌اند، آن را می‌خوانند.) و مکاسب (‌کتاب مکاسب نیز از جمله تألیفات محقق نام ‌آشنای حوزه‌ها شیخ مرتضی انصاری است که درباره فقه شیعه بحث می‌کند و طلاب حوزه‌ها در مرحله سطح متوسط و عالی، آن را می‌خوانند.) پرداخت؛ آن‌گاه به تدریس دوره خارج فقه و اصول اهتمام ورزید. وی‌ همچنین فلسفه اسلامی را به علاقه‌مندان این فن آموخت و از آن جمله کتاب اسفار ملاصدرا را در منزل خود تدریس می‌کرد.
[۱۲] آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۶۳.
[۱۳] خلیلی، جعفر، هکذا عرفتهم، ج۲، ص۱۹.
تدریس به شکل متداول حوزه، هم‌چون حضور و برپایی بحث‌ها و درس‌های مختلف و نیل به مقام اجتهاد و گام نهادن در مسیر مرجعیت بود. با این همه، روح تشنه و افکار نوگرای او با شیوه‌های سنتی آموزش در حوزه‌های علمیه سیراب نشد و‌ اندیشه طرح جدیدی در نظام آموزشی مدارس علمیه را در سر داشت.

سرانجام پس از تلاش پی‌گیر، حضور در محفل اساتید فن و امداد پروردگار، شیخ محمدرضا به مقام والای اجتهاد رسید و حضرات آیات شیخ محمدحسین اصفهانی، محمدحسن مظفر و سید عبدالهادی شیرازی اجتهاد او را گواهی کردند.
[۱۴] آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۷۴،
[۱۵] مظفر، محمدرضا، عقاید الامامیه، مقدمه التحقیق، ص۱۳۹.



مظفر که دارای موقعیت ممتازی در حوزه علمیه نجف شده بود و می‌توانست مانند مجتهدان دیگر با برپایی بحث‌ها و درس‌های گوناگون و گام نهادن در مسیر اجتهاد و مرجعیت، شهرت بالایی کسب کند، اما به فدا کردن موقعیت سنتی حوزوی و روی آوردن به تلاش و کوشش در پی اصلاح حوزه با استفاده از شیوه‌های بهینه آموزش، تدریس، تالیف و...
[۱۶] آصفی، محمدمهدی،مدرسة النجف، ص۶۲.
[۱۷] خلیلی، جعفر، هکذا عرفتهم، ج۲، ص۲۳.
روی آورد.
به اعتراف بسیاری از شخصیت‌های علمی و دینی، اگر آیتالله مظفر سرمایه عمر خود را در پی اصلاح حوزه نمی‌گذاشت، بی‌شک یکی از مراجع تقلید می‌بود.
[۱۸] شوراى عالى حوزه علمیه قم، مجله پیام حوزه، ش۹. ص۶۶.

استاد مظفر اوضاع حوزه نجف را از همه جوانب تحت مطالعه درآورد و نواقص آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد ولی با این‌حال می‌دانست که تنها بررسی مشکل، درد را دوا نمی‌کند و باید در عمل کوشش‌های صادقانه و خالصی را در راه جبران این نواقص و حل این نارسایی‌ها صورت داد.
در سال ۱۳۴۹ هجری، هنگام هجوم فرهنگی کتاب‌های دشمنان، او به همراه شیخ محمدجواد حجامی، شیخ محمدحسین مظفر، سید علی بحرالعلوم، شیخ علی ثامر و تعدادی دیگر هیأتی تشکیل داد و به تأسیس جمعیتی دست زد که در آغاز کار، نشر و تألیف کتاب‌های درسی و اسلامی را جزو اهداف این جمعیت قرار داد و در همین راستا نشست‌های متعددی را برپا نمودند و به ابتکار این جمع، علامه شیخ محمدجواد بلاغی به تالیف و تفسیر «آلاء الرحمن» پرداخت، البته این تمام نتیجه حرکت موردنظر بود.
[۱۹] آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۱۱۵.



برنامه‌ها و فعالیت‌های اصلاحی مظفر نام او را در زمره یکی از احیاگران عصر حاضر، در تاریخ کهن حوزه علمیه نجف اشرف جاودان ساخت، اقدامات اصلاحی آیتالله مظفر به قرار ذیل است:

۴.۱ - جمعیت منتدی النشر

منتدی از ریشه «نداء» به معنای فریاد است و زمانی که در قالب باب افتعال درآید، به‌معنای فراخوانی همدیگر است. بنابراین، «منتدی النشر» به معنای فراخوانی یک‌دیگر در گسترش فرهنگ و علوم اسلامی است. مرحوم مظفر با تشکیل جمعیت «منتدی النشر» کم‌کم به اهداف اصلاحی خود نزدیک‌تر شد. این نهاد کاملاً علمی و مذهبی در سال ۱۳۵۳ قمری، مجوز تأسیس را از دولت عراق گرفت و بهترین حرکت اصلاحی در حوزه‌های علمیه بود. این نهاد بهترین وسیله برای تحقق اهداف اصلاحی در پی نشر فرهنگ دینی و ایجاد روح اسلامی در مردم و استحکام اخلاق بود.
آیتالله مظفر و هم‌فکران دیگر او، خطر تهاجم فرهنگی غرب را به‌هنگام شناخته و به سرعت جوانان را دریافتند و برای در امان ساختن آنان از شبیخون دشمن، ایشان را در زیر چتر‌ اندیشه‌های اسلامی جای دادند و مراکز عالی آموزشی را تاسیس کردند.
در ماده ۴ اساسنامه جمعیت چنین آمده است:
«اهداف منتدی النشر عبارت است از عمومیت دادن فرهنگ اسلامی و علمی، و اصلاح اجتماعی به‌وسیله نشر، تالیف، آموزش و ... با استفاده از شیوه‌های مشروع».
[۲۱] نظام منتدی النشر، ص۲۳.

استاد محمدرضا مظفر ریاست این جمعیت را به‌عهده داشت و حمایت آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی از این نهاد نوپا بسیار راه‌گشا بود. برنامه‌ها و فعالیت‌های ‌اصلاحی استاد مظفر در این جمعیت، نام او را در زمره یکی از احیاگران عصر حاضر در تاریخ کهن حوزه علمیه نجف درآورد. وی با گردآوردن مشاوران و متخصصان توانست شاخه‌های متعددی برای این مرکز علمی تشکیل دهد و با تأسیس دانشکده‌های فقه و تبلیغ، و ساخت مدارس علمیه و تدوین کتاب‌های درسی برای آن‌ها، دگرگونی بزرگی را در نظام حوزه نجف پدید آورد.

۴.۲ - دانشکده منتدی

آیتالله مظفر در سال ۱۳۵۵ ق. به دنبال تحقق اهداف جمعیت منتدی النشر، یک مدرسه عالی علوم دینی و به عبارتی «دانشکده اجتهاد» را تاسیس کرد و در دوره اول چهار ماده درسی هم‌چون فقه استدلالی، تفسیر، علم اصول و فلسفه به دانش‌پژوهان ارائه می‌شد. علامه شیخ محمدجواد بلاغی، شیخ عبدالحسین دشتی و شیخ عبدالحسین حلی از اساتید این دانشکده بودند.
[۲۲] جمعی از نویسندگان، گلشن ابرار، ج۲، ص۶۸۲.


۴.۳ - مدارس منتدی

تاسیس مدارس منتدی النشر گام بعدی استاد مظفر بود که با استقبال بزرگان حوزه نجف و خاندان‌های مشهور این شهر مواجه شد و این اقبال عمومی در توسعه‌اش کارگشا بود.
در این مدارس، در طول چند دهه، مقاطع تحصیلی ابتدایی، متوسطه (ثانویه) و پیش دانشگاهی (اعدادیه) دایر بود و در مجموع دروس جدید با گرایش ترویج فرهنگ دینی آموزش داده می‌شد.
[۲۳] نظام منتدی النشر، ص۱۰۶-۱۰۸.
[۲۴] خلیلی، جعفر، موسوعة العتبات المقدسه، ص۱۸۳ـ۱۸۴.
[۲۵] جمعی از نویسندگان، گلشن ابرار، ج۲، ص۶۸۲.


۴.۴ - دانشکده فقه

آیتالله مظفر در سال ۱۳۷۶ ق. دانشکده فقه را در نجف اشرف تاسیس کرد و وزارت فرهنگ عراق در سال ۱۳۷۷ آن را به رسمیت شناخت.
مواد درسی این دانشکده عبارت بودند از: فقه امامیه، فقه تطبیقی، اصول فقه، تفسیر و اصول و مبانی تفسیر، حدیث و اصول حدیث (درایه)، علوم بیتی و روان‌شناسی، ادبیات و تاریخ ادبیات، جامعه‌شناسی، تاریخ اسلام، فلسفه اسلامی، فلسفه جدید، منطق، تاریخ جدید، اصول تدریس، نحو، صرف و یک زبان بیگانه.
شیخ محمدرضا خود در دانشکده به تدریس فلسفه اسلامی می‌پرداخت و مجلات کتاب «اصول الفقه» را آماده می‌کرد تا در دانشکده فقه تدریس شود او همچنین به سرپرستی دانشکده و نظارت بر کارهای تالیفی آن می‌پرداخت. وی زندگی خود را به‌طور کامل در اختیار این مرکز علمی گذارد و به شجره جان و روان آن را مستحکم و پایدار کرد و همه توانایی‌ها و امکاناتش را در این دانشکده بذل نمود.
[۲۶] آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۱۲۹-۱۳۰.


۴.۵ - تدوین کتاب‌های درسی

در قرن اخیر جمعی از‌ اندیشوران حوزه، تغییر برخی متون درسی و کوتاه کردن طول مدت آموزش را به‌منظور دستیابی سریع به اهداف متعالی پیشنهاد کرده‌اند و برخی از مصلحان نیز تجدید بنای علمی و تدوین کتاب‌های روز آمد را (با توجه به حفظ عمق و اصالت مطالب آنها) وجهه نظر خود قرار داده‌اند که این تغییر و جایگزینی همواره با مقاومت برخی دیگر مواجه بوده است.
آیتالله مظفر در میان دو دوره سطح و خارج، دوره نخست را به دلیل نقص در موارد درسی و سبک تحصیل و تدریس (نیازمند اصلاح می‌دانست و از این‌رو در پی تاسیس منتدی النشر و دانشکده فقه، تنظیم وضعیت آموزشی و افزودن متون آموزشی جدید را هدف کار خویش قرار داد. تدوین کتاب‌های «المنطق»، «اصول الفقه» و «عقاید الامامیه» یک نوسازی در نگارش کتاب‌های درسی به‌شمار می‌آید که هم‌اکنون دو کتاب نخست از متون درسی حوزه‌های علمیه به‌خصوص حوزه مقدس قم می‌باشد.
[۲۷] آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۱۱۹ و ۱۲۰.
[۲۸] ر. ک: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، مجله حوزه، ش ۵۰، ص۷۲ـ۷۴.


۴.۶ - ترمیم امر تبلیغ

استاد مظفر، خطابه و تبلیغ متداول در نجف را در شان آن حوزه کهن نمی‌دانست، زیرا امروز هیچ خطیبی بدون آگاهی از افکار زمان و مسائل و موضوعات علوم جدید از یک طرف و احاطه کامل به تعالیم و معارف اسلامی از فقه و تفسیر و حدیث و تاریخ از سوی دیگر نمی‌تواند رسالت اسلامی خود را در سطح عالی و وسیع انجام دهد. او خطابه حسینی را یکی از مهم‌ترین وسائل تبلیغ می‌شناخت و وضع موجود حوزه را رسا نمی‌دانست و افتتاح مؤسسه و مدرسه‌ای برای تربیت خطیب را یگانه راه نجات از آن نارسایی تلقی می‌کرد.
گشودن دانشکده وعظ و ارشاد از آرزوهای شیخ بود. در سال ۱۳۶۳ ق. مجموعه‌ای به ریاست خطیب برجسته عراق «شیخ محمدعلی قسام» و با نظارت آیتالله مظفر تشکیل شد و کار آزمایشی خویش را (قبل از افتتاح رسمی دانشکده) با برپایی یک کلاس آغاز کرد و درس‌هایی چون فقه، علوم عربی، اصول دین و اصول حدیث (علم درایه) در آن تدریس می‌شد. مدت کوتاهی از عمر آن نگذشته بود که حملات پیاپی بر آن وارد آمد و اتهامات ناروایی بر آن زده شد، در حالی که این مؤسسه با اهداف عالی و انگیزه‌ای مخلصانه تاسیس شده بود هدفی جز زدودن پیرایه‌ها نداشت.
[۲۹] ر. ک: آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۱۲۱.
[۳۰] ر. ک: آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۱۳۱-۱۳۳.
[۳۱] خلیلی، جعفر، هکذا عرفتهم، ص۲۴.
[۳۲] جمعی از نویسندگان، گلشن ابرار، ج۲، ص۶۸۳.
اما افسوس که مصلحان همیشه در معرض اتهام‌اند و ناآگاهان سدی در مقابل‌ اندیشه‌های والای ایشان!


علامه مظفر در مدت حیات علمی خود، استادان بسیاری را دیده و در حلقه درس آن‌ها حاضر شده؛ اما نزد برخی از آنان بیشتر درنگ داشته است. وی چنان‌که پیش از این گفته شد، دروس مقدماتی و ادبیات عرب را نزد استاد، شیخ محمد طه حویزی فراگرفت؛ سپس به اتفاق برادرش شیخ محمدحسین مظفر و هم‌بحثان دیگرش، نزد برادر بزرگ‌ترش، شیخ محمدحسن مظفر دروس سطح فقه و اصول را پشت سر گذاشت و پس از آن در درس خارج فقه و اصول شرکت کرد و در حلقه درس بزرگانی چون میرزا محمد نائینی (۱۳۵۵ق)، آقا ضیاءالدین عراقی (۱۳۶۱ق)، میرزا عبدالهادی شیرازی (۱۳۸۲ق)، سیدعلی قاضی طباطبایی (م۱۳۶۶ق) و شیخ محمدحسین اصفهانی (م۱۳۶۱ق) حضور یافت. وی همچنین افزون بر فقه و اصول، ریاضیات و علوم غریبه را از شیخ محمدحسین اصفهانی فرا گرفت و جزو شاگردان موفق وی به‌شمار می‌آمد.


استاد مظفر در دوره حیات علمی خود، دانش پژوهان بسیاری را در سایه تربیت و تدریس قرار داد و آنان را با معارف دین آشنا ساخت. اسامی برخی از شاگردان ایشان را (چه در داخل منتدی النشر و دانشکده فقه و چه بیرون از آن) مرور می‌کنیم:
شیخ احمد قبیسی
شیخ احمد وائلی
سید جواد شبر
شیخ جواد قسام
سید حسین خرسان
شیخ صالح آل
شیخ راضی
سید عبدالکریم قزوینی
شیخ عبدالهادی فضلی
سید عبدالهادی حکیم
شیخ غلامرضا عرفانیان
سید محمد بحرالعلوم
سید محمدتقی طباطبایی تبریزی
سید محمدجمال‌ هاشمی
شیخ محمدحسن طریحی
سید محمدحسن قاضی
سید محمد صدر
شیخ محمدعلی ایروانی
شیخ محمدعلی تسخیری
شیخ محمدمهدی آصفی
دکتر محمود بستانی
دکتر محمود مظفر
سید مرتضی حکمی
سید‌هادی فیاض
شیخ یونس مظفر
و..
[۳۳] مظفر، محمدرضا، عقاید الامامیه، مقدمه التحقیق.



بی تردید، اختلاف‌های قومی و مذهبی از ریشه‌دارترین مشکلات حیات اسلامی است که از زمان رحلت پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) تاکنون بر جوامع اسلامی سایه افکنده. بدیهی است که متفکران و روشنفکران مسلمان هیچ‌گاه در برابر این مشکل، بی‌تفاوت نبوده و در پی راه‌حل اساسی برای آن بوده‌اند.
این نکته نیز نباید فراموش شود که ریشه جدایی بین صفوف مسلمانان صرفا به‌سبب رویایی و برخورد افکار در داخل مجتمع اسلامی نیست؛ بلکه از روزگاران پیشین، استعمار و استکبار جهانی در صدد تفرقه بین مذاهب اسلامی بوده و در این راه کامیابی‌هایی هم کسب کرده است. جامعه اسلامی نیز در این مدت نتوانسته مردان مصلحی برای درمان درست این معضل تربیت، و راه حل درستی ارائه کند. با نگاهی گذرا به تاریخ تفکر اسلامی درمی‌یابیم که متفکران اسلامی در برابر مشکلات فرقه‌ای و اختلاف‌های مذهبی، دو راه را پیش گرفتند یا دست‌کم دو نوع عقیده در این‌باره ابراز کرده‌اند:
برخی معتقدند که در برابر مذاهب منحرف اسلامی باید مقاومت کرد و کوتاهی یا هر نوع مدارا هیچ نتیجه‌ای نخواهد بخشید. اینان اعتقاد دارند که باید به حقیقت اسلام چنان‌که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) و قرآن کریم عرضه کرده، به صورت تعصب‌آمیز ایمان داشت و مخالفان را در برابر نقدهای شدید و کوبنده قرار داد.
در برابر این دسته، گروهی دیگر راه تفریط و سهل‌انگاری را پیش گرفتند و معتقدند که معالجه اصلی اختلاف‌های مذهبی، از طریق اغفال و نادیده گرفتن برخی مسائل اعتقادی است. اگر ملل مسلمان، اختلاف‌های رایج بین خود را فراموش کنند و برای وحدت کلمه از اعتقاداتشان کوتاه بیایند، تنش‌های موجود از بین خواهد رفت و جوامع اسلامی، یکپارچه با آرامش و مسالمت زندگی خواهند کرد.
بدیهی است که هیچ‌یک از راه‌حل‌های ارائه شده عملی نیست؛ چرا که در راه حل اول، تجربه نشان داده هرگونه کوشش ستیزجویانه و تعصب‌آمیز، جز افتراق و به بار آوردن مشکلات جدید، ثمره‌ای دیگر نداشته است؛ زیرا بسیاری از فتنه‌هایی که اکنون در کشورهای اسلامی مانند هند، پاکستان، ایران و عراق مشاهده می‌کنیم، از تعصب و جمود فکری فرقه‌های مسلمان در این کشورها سرچشمه می‌گیرد. همچنین در راه حل دوم نیز هیچ‌گاه نباید از کسی که به چیزی ایمان دارد، انتظار داشته باشیم به آسانی از آن دست بردارد و آن را به ورطه فراموشی بسپارد؛ زیرا عقیده و تفکر چیزی نیست که انسان در برابر آن، به راحتی کوتاه بیاید و کیان فکری خود را با اعتقادات منحرف دیگران درهم آمیزد. تحقق این موضوع، ممکن است در کوتاه مدت میسر باشد؛ اما تجربه نشان داده که هیچ‌گاه مستدام نخواهد ماند.
مرحوم مظفر که از شیوه‌های افراطی و تفریطی یادشده، به‌طور کامل آگاهی داشت، کوشید راه معتدلی را در حل اختلاف‌های مذهبی و وحدت بین شیعه و سنی پیش گیرد و خود در مناظره‌ای با دکتر احمد امین که در مجله الرساله نیز چاپ شد، تصریح کرد که نادیده گرفتن اعتقادات و کوتاه ‌آمدن از شؤون مذهبی چیزی‌ است که نمی‌توان با آن موافقت کرد. در این دیدار، مرحوم مظفر یادآور شد که حتی اگر بپذیریم این سهل‌انگاری و تنازل، بین‌ اندیشه‌وران شیعه و سنی ممکن است، چه کسی این موضوع را بین توده مردم و آرای عمومی تضمین می‌کند؟
[۳۴] آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۱۴۲.

شیوه‌ای که مرحوم مظفر در نظر داشت و به آن نیز عمل کرد، بالابردن سطح آگاهی توده مردم به وسیله اهل قلم و‌اندیشه‌وران با انصاف شیعه و سنی بود. وی معتقد بود که در این راه می‌بایست مباحثه‌ها و مناظره‌های سودبخش در فضایی آزاد به راه‌انداخت، و نویسندگان منصف اعم از شیعه و سنی، حقایق اسلامی را آن‌طور که هست، بنگارند تا بدین‌وسیله گرایش‌های تعصب‌آمیز از بین برود و مردم از تقلید بی‌اساس رهایی یابند.
کاری که علامه مظفر در این‌جهت انجام داد، تالیف کتاب السقیفه بود که به دور از تعصب و در فضایی کاملاً دوستانه، رویداد شورای سقیفه را تحلیل و ارزیابی کرد. وی در ابتدای کتاب، ضمن این‌که «هوای نفس» و «ابهام وقایع تاریخی» را دو عامل مهم اشتباه مورخان در تحلیل و ارزیابی وقایع تاریخی معرفی کرد، بارها به خواننده کتاب السقیفه هشدار داد که این دو عامل را همیشه مدنظر داشته باشد و به دور از هرگونه تعصب و پیش‌فرض‌ها، کتاب یاد شده را مطالعه کند.
[۳۵] مظفر، محمدرضا، اسرار سقیفه، ص۲۲.



آیتالله محمدرضا مظفر یکی از نویسندگان چیره‌دست و نامدار معاصر است که زیبایی تعبیر، رسایی متن، حسن انسجام و بیان جذاب همراه با استحکام مطالب و دقت‌نظر در نوشته‌هایش هویداست. این امتیاز مرهون تلاش‌های دوران جوانی او در آشنا شدن با متون ادبی و ادبیات معاصر و ممارست بر روز آمد کردن تالیفاتش می‌باشد بدان حد که آثار هم آمیخته دانش و ادبیات وی، عقل را اشباع می‌سازد و عاطفه را آرامش می‌بخشد. ساده‌نویسی در مطالب علمی از هنرهای ادبی اوست و دانش‌های دقیق را به شیوه‌ای روان عرضه می‌کرد و برخلاف دیگران که به شیوه سنتی انس داشتند، او مرحله جدید تدوین آثار اسلامی، با بهره‌گیری از اسلوب نثر فنی جدید را به حوزه ارائه داد. نوشته‌های ارزنده او عبارتند از:

۱. اصول الفقه: این اثر زیبا که سال‌ها جزو متون درسی حوزه‌های علمیه است، (و هم اکنون این کتاب برای طلاب سال پنجم و ششم حوزه تدریس می‌شود.) به حقیقت نوعی نوسازی در نگارش کتاب‌های درسی دوره سطح شمرده می‌شود و مؤلف، آن را به منظور تدریس در دانشکده فقه نجف نوشته است. نوآوری علمی، اتقان و عمق مطالب، اصول فقه را اثری جاودان ساخته و استاد به منظور رفع خلا موجود بین دو کتاب معالم (کتاب معالم‌الدین در زمان علامه مظفر جزو کتاب‌های دوره مقدماتی حوزه بود که برای طلاب سال سوم تدریس می‌شد؛ ولی اکنون از متون درسی حوزه حذف شده و به‌جای آن کتاب الموجز قرار گرفته است.) و کفایه (کتاب کفایة الاصول، جزو متون سطح عالی حوزه است که برای طلاب و فضلای سال نهم و دهم حوزه تدریس می‌شود و نویسنده آن از شاگردان ممتاز شیخ انصاری‌ بوده است.) و با تاسی از ابتکار استاد خویش، شیخ محمدحسین اصفهانی در دسته‌بندی مطالب، آن را تنظیم کرده است. تاکنون شرح‌های بسیاری به‌ویژه به زبان فارسی بر این کتاب نوشته شده است.
۲. المنطق: این اثر، مجموعه درس‌های ارائه شده استاد از سال ۱۳۵۷ قمری در دانشکده منتدی النشر است و در جایگاه متن مهم درسی، مقامی ویژه را به خود اختصاص داده. این کتاب هم‌اکنون برای طلاب سال دوم و سوم حوزه تدریس می‌شود.
۳. عقاید الامامیه: این کتاب، مجموعه‌ای از عقاید اسلامی بر اساس روش اهل بیت ـ (علیهم‌السّلام) ـ می‌باشد که به صورتی فشرده و رسا تنظیم شده است، اثری که از هر گونه پیچیدگی‌های رایج کتب کلامی عاری بوده و برای همگان درخور فهم است. استاد پیشتر این مطالب را در سال ۱۳۶۳ ق. در دانشکده دینی منتدی ارائه کرده بود و سپس آن را بدین نام و هم چنین به نام «عقاید الشیعه» به چاپ رساند و هدف عالی او از نگارش آن تقریب بین مذاهب اسلامی بود.
[۳۶] جمعی از نویسندگان، گلشن ابرار، ج۲، ص۶۸۴.
کتاب حاضر را ناشران گوناگونی در کشورهای مختلف اسلامی چاپ کرده‌اند؛ اما در بعضی از این چاپ‌ها که در قاهره به‌وسیله انتشارات مطبوعات النجاح در ۱۳۸۱ قمری و همچنین در ایران به‌وسیله انتشارات انصاریان و انتشارات رضی در قم و انتشارات مکتبة النینوی در تهران صورت گرفته، مقدمه حامد حفنی داوود در آن درج شده که بسیار سودمند است. مقدمه‌ای که محمدجواد طریحی بر آن نگاشته و انتشارات مؤسسه امام علی (علیه‌السلام) در قم آن را چاپ کرده نیز بسیار مفید است. گفتنی است کتاب حاضر با مقدمه حامد حفنی داوود را کاظم خلخالی به زبان فارسی ترجمه، و انتشارات حضور آن را در قم چاپ کرده است. از آثار دیگر او که به صورت کتاب و مقاله چاپ شده‌اند، عبارتند از:
۴. احلام الیقظه،
۵. تاریخ الاسلام،
۶. تتمة احلام الیقظه،
۷. حاشیة المکاسب،
۸. حریة الانسان و ارتباطها بقضاء الله،
۹. دیوان شعر، دیوان شعر او به همت آقای محمدرضا قاموسی گردآوری و تنظیم شده؛ ولی هنوز چاپ نشده است.
۱۰. رساله عملیه فی وضوء المنهج الحدیث
۱۱. الزعیم الموهوب السید ابوالحسن اصفهانی،
۱۲. السقیفه، این کتاب که ترجمه فارسی و اردو نیز دارد، بارها چاپ شده و در انتهای آن، پاسخ ردیه‌های عبدالله ملاح موصلی نیز آمده که با نام علی هامش السقیفه، به کتاب ملحق شده است. کتاب یادشده به کوشش دکتر محمود مظفر(استاد دانشگاه نجف و برادرزاده علامه محمدرضا مظفر) به‌وسیله مؤسسه انتشارات انصاریان و همچنین انتشارات دلیل ما در قم چاپ شده است.
۱۳. شرح‌حال صدرالدین شیرازی (ملا صدرا)،
۱۴. شرح‌حال شیخ محمدحسن نجفی (صاحب جواهر)
۱۵. شرح‌حال شیخ حسین اصفهانی
۱۶. شرح‌حال مولا محمدمهدی نراقی
۱۷. شیخ الطوسی مؤسس جامعه النجف
۱۸. علی‌هامش السقیفه
۱۹. فلسفه ابن سینا
۲۰. الفلسفه الاسلامیه،کتاب حاضر را محمد محمدرضایی و ابوالفضل محمودی به زبان فارسی ترجمه کرده‌اند و دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، آن را در سال ۱۳۷۵ در ۲۱۵ صفحه چاپ کرده است.
۲۱. فلسفه الامام علی (علیه‌السّلام)
۲۲. فلسفه الکندی
۲۳. المثل الافلاطونیه عند ابن سینا
۲۴. مجموعه اشعار (در کتاب شعراء الغری)
۲۵. مجموعه‌ای از رسائل در علم کلام
۲۶. مذاکرات الشیخ
۲۷. النجف بعد نصف قرن.
[۳۷] ر. ک: آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر، ج۲، ص۷۷۳.
[۳۸] خاقانی، علی، شعراء الغری، ج۸، ص۴۵۴.
[۴۰] کورکیس، عواد، معجم المؤلفین العراقیین، ج۳، ص۱۷۰.
[۴۱] امینی، هادی، رجال الفکر و الادب فی النجف، ص۴۱۸.
[۴۲] دائرة المعارف اسلامی، ج۲، ص۱۴۰.
[۴۳] آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف و حاضرها، ج۳، ص۳۷۵.
[۴۴] مظفر، محمدرضا، عقاید الامامیه، مقدمه التحقیق، ص۱۷۹ـ۱۸۲.
[۴۵] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱، ص۲۴.
[۴۶] ملاصدرا، محمد، الحکمة المتعالیه، ج۱، ص الف ـ ت.

استاد همچنین مقدمه‌هایی بر آثار مکتوب دیگران نوشته‌اند:
از آیتالله مظفر مقالات متعددی (با نام صریح یا مستعار) در مجله‌هایی چون «العرفان» در صیدا، «الدلیل»، «الهاتف» و «النجف» در نجف، «الکحلاء» در عماره، «المرشد العربی» در لاذقیه، «الفکر» در بغداد و «الرساله» در مصر به چاپ رسید.
[۴۸] آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر، ج۲، ص۷۷۳.
[۴۹] خلیلی، هکذا اعرفتهم، ج۲، ص۲۵.
[۵۰] آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۷۴.
[۵۱] مظفر، محمدرضا، عقاید الامامیه، مقدمه التحقیق، ص۱۸۱.

تألیف این کتاب‌ها و مقالات با موضوعاتی متنوع، حاکی از وسعت بینش و نشان از درک او درباره نیازمندی‌های جامعه علمی معاصر است.


استاد مظفر از جوانی به شعر روی آورد و جرقه‌های آغازین آن نزد شیخ محمد طه حویزی افروخته شد و در پرتو راهنماییهای استاد به سرودن شعر پرداخت و به خوبی از عهده ظرافتها و نکات دقیق آن برآمد. هر کس به سروده‌های او نظری بنماید در آن فنون شعری لطیف و ظریفی می‌یابد و به افقهای ادبی نوی برخورد می‌کند.
در «دیوان شعر» (این دیوان به همت آقای محمدرضا قاموسی جمع‌آوری و تنظیم شده ولی هنوز به چاپ نرسیده است) ایشان، حدود پنج هزار بیت وجود دارد.
[۵۲] مظفر، محمدرضا، عقاید الامامیه، مقدمه التحقیق، ص۱۸۲.

برخی از سروده‌های استاد در بعضی از کتاب‌های فاخر موجود است.
[۵۳] ر. ک: خاقانی، علی، شعراء الغری، ج۸، ص۴۶۱-۴۸۴.



آیتالله مظفر زندگی‌اش را تنها به فعالیت‌های فرهنگی و علمی حوزه محدود نساخت، بلکه‌اندیشه نافذش، مسائل و موضوعات اجتماعی و سیاسی جامعه و امت اسلامی را در نوردید و هر پدیده مهم را به دقت دنبال می‌کرد. بحرانها و مشکلات تحمیل شده بر مسلمانان، او را بیشتر تحت تاثیر قرار می‌داد و استاد را به تلاش وا می‌داشت. آیتالله مظفر، عضو اصلی جامعه روحانیان نجف اشرف (جماعه العلما فی النجف الاشرف) بود و اعضای این جامعه، عالمان بزرگی چون شیخ مرتضی آل یاسین، شیخ محمدرضا آل یاسین و شهید سیدمهدی حکیم (فرزند آیتالله سید محسن حکیم) بودند. شهید سیدمحمدباقر صدر (م۱۴۰۱ق) که در ساماندهی جماعه العلما نقش بسزایی داشت، به سبب سن کم، (شهید صدر در آن زمان تقریبا ۳۰ ساله بود) از عضویت آن محروم بود؛ ولی بیشتر جلسات و بیانیه‌های آن‌ها را او تنظیم می‌کرد.
[۵۵] جمعی از نویسندگان، گلشن ابرار، ج۲، ص۸۳۳.
تاسیس و پایه‌گذاری جامعه روحانیت نجف از سوی آیتالله مظفر، گواه آن است که دغدغه‌های علمی و پژوهشی، هرگز او را از مشکلات اجتماعی و سیاسی مردم دور نساخت. وی با همکاری گروهی از‌ اندیشه‌وران مسؤولیت‌شناس، برای مقابله با افکار الحادی شرق و غرب، «جماعه العلماء» را در نجف اشرف پی‌نهاد تا این نهاد برخاسته از حوزه، مبارزه با بی‌دینی و تهاجم فرهنگی دشمنان را دنبال کند و جلو گسترش افکار کمونیسم را بگیرد. بیانیه‌های منتشر شده این گروه، شاهد بینش و بلندنظری‌ مؤسسان آن است.
[۵۶] آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۹۰.
[۵۷] پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، مجله حوزه، ش ۳۴، ص۵۳.

افکار بلند علامه مظفر فقط به ساماندهی فرهنگ مردم عراق محدود نبود؛ بلکه فشارهای روز افزون فرانسویان بر مردم الجزایر و نامردمی‌های صهیونیست‌ها نسبت به مردم فلسطین، حوادث ناگواری است که از دید نافذ او پنهان نبود و آن فقیه فرزانه را در رنج فرو می‌برد و گاهی در برخی از نشریان مقالات مفیدی می‌نگاشت. وی همچنین در جنگ بین مصر و اسرائیل در سال ۱۹۵۶ م. تلگرافی خطاب به شیخ الازهر فرستاد و همدردی خود را با ملت مصر اعلام داشت.
[۵۸] آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۸۷.

ایشان صهیونیسم را خطر بزرگی برای جامعه اسلامی می‌دانست و اصولاً انحراف سردمداران کشورهای اسلامی از حق و مسامحه ایشان با دیوسیرتان غرب را عامل بدبختی مسلمانان و ریشه رشد صهیونیست‌ها می‌دانست.
[۵۹] ر. ک: مظفر، محمدرضا، عقاید الامامیه، ص۱۱۲.


در پی مخالفت امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) و دیگر مراجع بزرگ ایران با فعالیت ضد اسلامی شاه ایران، علمای نجف هم‌چون آیتالله مظفر با ایشان هم‌صدا شده، از حرکت انقلابی روحانیون حوزه علمیه قم حمایت و پشتیبانی کردند و ضمن صدور چندین اطلاعیه، مخالفت خود را با تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی اظهار داشته و انزجار خود را از اقدام ظالمانه رژیم پهلوی در فاجعه خونبار مدرسه فیضیه اعلام کردند.
[۶۰] ر. ک: اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۴۱، ۶۱ و ۶۶، ۷۷.



آیتالله شیخ محمد رضا مظفر در شانزدهم ماه مبارک رمضان سال ۱۳۸۳، در سن ۶۲ سالگی از دنیا رفت. پیکر مطهر او با حضور مراجع بزرگ، علما و مردم تشییع شد و در مقبره خانوادگی واقع در جاده کوفه، در کنار مرقد برادرش شیخ محمدحسن مظفر به خاک سپرده شد.
[۶۱] آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر، ج۲، ص۷۷۳.



۱. آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، ج۲، ص۷۷۲.
۲. آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۶۰، نجف اشرف، مطبعه النعمان، ۱۳۸۵ق.
۳. مظفر، محمدرضا، عقاید الامامیه، مقدمه التحقیق، دکتر محمدجواد طریحی، ص۱۳۵.
۴. خاقانی، علی، شعراء الغری، ج۸، ص۴۵۱.
۵. آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف و حاضرها، ج۳، ص۳۶۰.
۶. آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۵۹.
۷. خاقانی، علی، شعراء الغری، ج۸، ص۴۵۲.
۸. آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۶۳.
۹. آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، ج۲، ص۷۷۲.
۱۰. مظفر، محمدرضا، حاشیه مکاسب، شیخ محمدحسین اصفهانی، مقدمه.
۱۱. جمعی از نویسندگان، گلشن ابرار، ج۲، ص۶۸۱، زیر نظر پژوهشکده باقر العلوم وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی، قم، نشر معروف.
۱۲. آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۶۳.
۱۳. خلیلی، جعفر، هکذا عرفتهم، ج۲، ص۱۹.
۱۴. آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۷۴،
۱۵. مظفر، محمدرضا، عقاید الامامیه، مقدمه التحقیق، ص۱۳۹.
۱۶. آصفی، محمدمهدی،مدرسة النجف، ص۶۲.
۱۷. خلیلی، جعفر، هکذا عرفتهم، ج۲، ص۲۳.
۱۸. شوراى عالى حوزه علمیه قم، مجله پیام حوزه، ش۹. ص۶۶.
۱۹. آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۱۱۵.
۲۰. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۶، ص۲۵۰۵، ذیل ماده ندا.    
۲۱. نظام منتدی النشر، ص۲۳.
۲۲. جمعی از نویسندگان، گلشن ابرار، ج۲، ص۶۸۲.
۲۳. نظام منتدی النشر، ص۱۰۶-۱۰۸.
۲۴. خلیلی، جعفر، موسوعة العتبات المقدسه، ص۱۸۳ـ۱۸۴.
۲۵. جمعی از نویسندگان، گلشن ابرار، ج۲، ص۶۸۲.
۲۶. آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۱۲۹-۱۳۰.
۲۷. آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۱۱۹ و ۱۲۰.
۲۸. ر. ک: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، مجله حوزه، ش ۵۰، ص۷۲ـ۷۴.
۲۹. ر. ک: آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۱۲۱.
۳۰. ر. ک: آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۱۳۱-۱۳۳.
۳۱. خلیلی، جعفر، هکذا عرفتهم، ص۲۴.
۳۲. جمعی از نویسندگان، گلشن ابرار، ج۲، ص۶۸۳.
۳۳. مظفر، محمدرضا، عقاید الامامیه، مقدمه التحقیق.
۳۴. آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۱۴۲.
۳۵. مظفر، محمدرضا، اسرار سقیفه، ص۲۲.
۳۶. جمعی از نویسندگان، گلشن ابرار، ج۲، ص۶۸۴.
۳۷. ر. ک: آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر، ج۲، ص۷۷۳.
۳۸. خاقانی، علی، شعراء الغری، ج۸، ص۴۵۴.
۳۹. زرکلی، خیرالدین، الاعلام ج۶، ص۱۲۸.    
۴۰. کورکیس، عواد، معجم المؤلفین العراقیین، ج۳، ص۱۷۰.
۴۱. امینی، هادی، رجال الفکر و الادب فی النجف، ص۴۱۸.
۴۲. دائرة المعارف اسلامی، ج۲، ص۱۴۰.
۴۳. آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف و حاضرها، ج۳، ص۳۷۵.
۴۴. مظفر، محمدرضا، عقاید الامامیه، مقدمه التحقیق، ص۱۷۹ـ۱۸۲.
۴۵. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱، ص۲۴.
۴۶. ملاصدرا، محمد، الحکمة المتعالیه، ج۱، ص الف ـ ت.
۴۷. نراقی، ملامحمدمهدی،ذ جامع السعادات، ج۱، ص۱-۲۷، مقدمه.    
۴۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر، ج۲، ص۷۷۳.
۴۹. خلیلی، هکذا اعرفتهم، ج۲، ص۲۵.
۵۰. آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۷۴.
۵۱. مظفر، محمدرضا، عقاید الامامیه، مقدمه التحقیق، ص۱۸۱.
۵۲. مظفر، محمدرضا، عقاید الامامیه، مقدمه التحقیق، ص۱۸۲.
۵۳. ر. ک: خاقانی، علی، شعراء الغری، ج۸، ص۴۶۱-۴۸۴.
۵۴. شبر، سید جواد، ادب الطف، ج۱۰، ص۱۷۰.    
۵۵. جمعی از نویسندگان، گلشن ابرار، ج۲، ص۸۳۳.
۵۶. آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۹۰.
۵۷. پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، مجله حوزه، ش ۳۴، ص۵۳.
۵۸. آصفی، محمدمهدی، مدرسة النجف، ص۸۷.
۵۹. ر. ک: مظفر، محمدرضا، عقاید الامامیه، ص۱۱۲.
۶۰. ر. ک: اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۴۱، ۶۱ و ۶۶، ۷۷.
۶۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر، ج۲، ص۷۷۳.



سایت‌ اندیشه قم، برگرفته از مقاله «آیت الله شیخ محمد رضا مظفر»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۱/۲۵.    
سایت‌ پژوهه، برگرفته از مقاله «محمد رضا مظفر (شیخ محمد رضا مظفر)»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۱/۲۵.    
مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، مجله اندیشه تقریب سال ۱۳۸۴ شماره۴، برگرفته از مقاله « پیشگامان تقریب:شیخ محمد رضا مظفر «اصلاح گر حوزه ها»»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۱/۲۵.    






جعبه ابزار