محمدرضا حکیمی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حکیمی، حاجی محمدرضا، معروف به ابوالملّه، از علمای
مبارز مشروطهخواه بود.
وی در
رشت به دنیا آمد. از
تاریخ تولدش اطلاعی در دست نیست.
پدرش، محمدکاظم، مشهور به حکیمباشی بود.
چون بزرگان این خانواده به
طبابت اشتغال داشتند، حکیم به صورت
نام خانوادگی آنان درآمد.
محمدرضا پس از تحصیل مقدماتی در رشت، به
نجف اشرف رفت و نزد
میرزا حبیباللّه رشتی و
آخوند محمدکاظم خراسانی به تحصیل پرداخت و سپس به
گیلان بازگشت.
حکیمی در جنبش
مشروطه در گیلان، همراه علمای مشروطهخواه بود. وی در کشمکشهای میان مشروطهخواهان و مخالفان مشروطه، رهبری روحانیان مشروطهخواه را برعهده گرفت و با دایی خود، ملامهدی شریعتمدار، که در رأس مخالفان بود، به مبارزه پرداخت و خانه خود را محل تماس مستمر با سران گروههای ملیگرا و مشروطهخواه کرد.
وی در ۱۳۲۴ به نمایندگی
مجلس شورا برگزیده شد، ولی به سبب تمایلش به ماندن در
رشت ، از قبول آن خودداری کرد،
اما در آذر همان
سال ، نمایندگی انجمن ولایتی را پذیرفت و پس از چندی رئیس انجمن شد. این انجمن از آغاز جنبش مشروطه در گیلان بر همه امور اداری و سیاسی آن منطقه نظارت داشت.
اصلاحات محلی، رفع نقایص ادارات، پیشرفت فرهنگ، افزایش مدارس، احداث بیمارستان و یتیمخانه و مؤسسههای خیریه، تماس با حکومتهای وقت، ارتباط با انجمنهای ولایات و برقراری
امنیت در تمامی منطقه گیلان، از برنامههای انجمن بود.
حکیمی بهرغم عمر کوتاه این انجمن، که با استعفای او خاتمه یافت، با قاطعیت به کار پرداخت.
پس از تعطیل شدن انجمن، در پی اعتراض مردم،
حاکم وقت انجمن دیگری تشکیل داد که متشکل از جناح مستبدان بود. شرکت حکیمی در چنین انجمنی، با سمت منشی دوم انجمن، موجب شگفتی و ناراحتی آزادیخواهان شد، ازاینرو خواستار
تبعید وی شدند. این انجمن تا زمان به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی (۲۳
جمادیالاولی ۱۳۲۶) فعالیت داشت.
پس از به توپ بسته شدن مجلس و حمایت مردم از مشروطه، حکیمی نیز به حمایت از مجلس و مشروطه برخاست و مردم را به دفاع از دستاوردهای مشروطه تشویق کرد و در صف اول مبارزه قرار گرفت. وی پس از پیروزی مشروطهخواهان در ۱۳۲۷، بار دیگر به ریاست انجمن ولایتی برگزیده شد و تا زمان هجوم روسها به گیلان و دستگیری شماری از اعضای انجمن در ۲۹
ذیحجه ۱۳۲۹، در این سمت باقیماند.
سفارت روسیه در
صفر ۱۳۳۰، در نامهای به وزارت امورخارجه، خواهان تبعید شماری از آزادیخواهان، از جمله حکیمی، شد.
حکیمی پس از آغاز
نهضت جنگل ، به آن پیوست و عضو کمیته اتحاد
اسلام گردید.
وی مورد احترام و وثوق مردم گیلان بود و به او
لقب ابوالملّه داده بودند.
حکیمی در ۱۳۳۸ درگذشت.
از وی سفرنامهای باقیمانده که به چاپ نرسیده است.
(۱) یاسنت لویی رابینو، مشروطه گیلان، چاپ محمد روشن، رشت ۱۳۶۸ش.
(۲) جهانگیر سرتیپپور، نامها و نامدارهای گیلان، رشت ۱۳۷۱ش.
(۳) ابراهیم فخرائی، سردار جنگل: میرزا کوچکخان، تهران ۱۳۶۶ش.
(۴) ابراهیم فخرائی، گیلان در جنبش مشروطیت، تهران ۱۳۵۶ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حاجی محمدرضا حکیمی»، شماره۶۴۰۹.