محمدجواد طبسی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
محمد جواد طبسی در نهم ماه
ذی الحجه ۱۳۷۲ ق در
نجف اشرف در یک خانواده روحانی متولد شد. وی در
نجف و
ایران تحصیل کرده است و دارای تالیفات و مقالات بسیاری میباشد.
بنده (محمد جواد طبسی) در نهم ماه
ذی الحجه ۱۳۷۲ ق مطابق با ۲۸/ ۱۲/ ۱۳۳۱ ش در
نجف اشرف در یک خانواده روحانی متولد شدم. پدرم مرحوم آیتالله حاج
شیخ محمد رضا طبسی است که ظاهرا در سال ۱۳۴۵ ق از
قم به حوزه نجف اشرف
هجرت فرمود تا از محضر پرفیض بزرگانی همچون
مرحوم نایینی،
آقا ضیاء عراقی و
سید ابوالحسن اصفهانی رحمةاللهعلیه بهره جوید.
پس از گذشت دوران کودکی، به تحصیل در مدارس دولتی تا کلاس ششم نظام قدیم پرداخته و پس از آن با تشویق جدی و پی گیر مرحوم والد، تحصیلات
علوم دینی خود را در
حوزه علمیه نجف اشرف آغاز کردم؛ چرا که مدتی از رحلت برادر بزرگم مرحوم شیخ محمد علی طبسی در
تهران میگذشت و چون فرزند دیگری که جای او را پرکند نداشت، تلاش فراوان میکرد تا مرا به سلک
روحانیت درآورد. بدین جهت از دوران کودکی و نوجوانی که همراه پدرم پیش از
اذان صبح به حرم
امیرالمومنین علیهالسّلام میرفتم در بین راه او نمازهای مستحبی میخواند و من نیز احساس میکردم که این حالت معنوی و عرفانی که او داشت در من در حال شکل گرفتن است زیرا من نیز به توصیه وی وادار میشدم به برخی اذکار و اوراد در بین راه بپردازم.
یادم هست که گاهی بر اثر کم خوابی، سجاده پدرم را که میبایست برای
نماز جماعت ایشان در رواق مطهر
امام علی علیهالسّلام پهن میکردم و برای ایشان
تکبیر میگفتم، زیر سر گذاشته و در کنار
قبر علامه حلی در راهرو به خواب میرفتم. پدرم به مناسبتهای گوناگون از محاسن ورود به
حوزه علمیه و قرار گرفتن در ردیف
علماء و اینکه
ملائکه و
فرشتگان زیر پای جوینده علم و دانش بالهای خود را میگسترانند، بنده را بسیار تشویق میفرمود. تا این که در سال ۴۶ ش، بدست مبارک شان، در روز اول فروردین معمم شدم.
چند سالی که در حوزه علمیه نجف اشرف بودم، از استادان محترم و عالی قدری بهره جستم که از جمله اولین آنها، مرحوم پدرم بود که وی را به حق استادی بزرگ و مربی شایسته و دلسوز یافتم که در تمام مقاطع سنی، یار و پدری مهربان برایم بود. او با این که اشتغالات علمی، تالیفی، درسی، تدریسی و مراجعات مردمی فراوانی داشت، اما هرگز فرصتها را از دست نداده و شبانه روز وقت خود را در اختیار من قرار داده بود. حتی آخرین لحظات عمر مبارکش زیر نظر او بوده و از خوان علم،
معرفت و
اخلاق و صفات حمیدهاش پیوسته بهره میجستم.
ایشان هر روز صبح، پس از برگشتن از حرم مطهر امیرالمومنان علیهالسّلام از من میخواستند تا
قرآن مجید را نزد او بخوانم و سپس به شرح و
تفسیر برخی از آیات و کلمات آن که در خور فهم بود میپرداخت. در اولین گام، پس از فراگرفتن
قرآن کریم مرا به
احکام و مسائل آشنا ساخته و آنها را از «
حاشیه بر طریق النجاة» که در حقیقت رساله عملیه پدرم بود، برایم میخواند و سپس برخی کتابهای «
جامع المقدمات» از قبیل «
امثله»، «
شرح امثله»، «
عوامل جرجانی»، «
شرایع الاسلام» و «شرح باب حادی عشر» را نزد او خواندم و پس از مدتی که به دنبال یک استاد خصوصی برایم بود، سرانجام با استاد دیگری به نام حجت الاسلام والمسلمین حاج
شیخ حسین کشمیری رحمةاللهعلیه آشنا شده و بنا به توصیه و سفارش پدرم، کتابهای دیگری از «جامع المقدمات» از قبیل «
کتاب المنطق» و «
شرح النموذج» و سپس مقداری از «
حاشیه ملا عبدالله» را در نزد او خواندم و استاد سوم و چهارم اینجانب، در مقدمات و
ادبیات عرب مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج آقای حجتی بروجردی بود که جلد اول «
شرح ابن عقیل» را نزد او خوانده و همچنین مرحوم حجت الاسلام والمسلمین آقای
شیخ محمدعلی مدرس افغانی که بخشی از «
سیوطی» را نزد او خواندم. پنجمین استادی که در
نجف اشرف داشتم، جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای
سید مرتضی قائنی (سلمه الله) بود که با عدهای از دوستان، مقداری از شرح
لمعه را در نزدش تلمذ نمودم.
پس از مدتی که از تحصیلاتم گذشت، ملاحظه کردم که منزل مرحوم پدرم بسیار پررفت و آمد است. این جا بود که برای اولین بار به محیط مدارس علمی رفته و در مدرسه خلیلی با یکی از دوستان به نام شیخ ابوالقاسم نظرپور هم حجره شدم. پس از مدتی به علت کوچک بودن حجره، به توصیه پدرم و به سفارش مرحوم آیتالله زاده کفایی به مدرسه
مرحوم آخوند بزرگ که در آن روز تازه تجدید بنا شده بود، راه یافتم. اما دیری نگذشت که تصمیم جدی گرفته و با پدر و مادرم مسئله رفتن به
حوزه علمیه قم را مطرح کردم تا با خیالی آسوده و دور از خویشان، به تحصیل ادامه دهم. اما آنها صلاح دانستند که فعلا به تحصیلات ادامه داده و رفتن به
قم را به سالهای بعد موکول کنم.
اما دیری نگذشت که در اوایل ماه
ذی القعده سال ۱۳۵۰ توسط عوامل بعثی دستگیر شده و پیش از
هجرت عمومی سال ۱۳۵۰ به همراه گروهی از علماء و روحانیون به
ایران فرستاده شدیم. از سال ۱۳۵۰ ش که وارد قم شدم، به ادامه تحصیل پرداخته و از محضر اساتید بزرگواری در سطوح مختلف بهره بردم که عبارتند از حجج اسلام و آیات عظام:
۱. لطفی کاشانی
۲. شیخ عبدالله اصفهانی
۳. شیخ مهدی مجیدی
۴.
سید نورالدین شریعتمدار جزائری ۵. فخر وجدانی
۶.
سید محمد رضا طباطبائی یزدی ۷.
آیتالله شیخ علی پناه اشتهاردی ۸.
سید نورالدین حسینی اشکوری، المنطق
مرحوم مظفر ۹. سید احمد حسینی اشکوری
۱۰. شیخ حسین کورانی
۱۱. آقای جلیلی
۱۲. مرحوم عرفانی خراسانی
۱۳. آقای شیخ احمد امین
۱۴. استاد شیخ مصطفی اعتمادی
۱۵. میرزا محسن دوزدوزانی
۱۶. آیتالله حقی
۱۷. حاج شیخ عباس نائینی
۱۸. شیخ محمد تقی ستوده
۱۹. شیخ احمد پایانی.
۲۰. شیخ عبدالرحمن حیدری ایلامی
۲۱.
شیخ ابوالقاسم محمودی اشتهاردی ۲۲. حاج
سید کاظم حائری ۲۳. سید محسن موسوی تبریزی
۲۴. شیخ جواد تبریزی
۲۵. شیخ هاشم آملی
۲۶.
شیخ محمد فاضل لنکرانی ۲۷.
سید شهاب الدین مرعشی نجفی ۲۸. سید ابوالقاسم کوکبی
۲۹. شیخ
ناصر مکارم شیرازی ۳۰.
جعفر سبحانی ۳۱.
وحید خراسانی
۱- آداب سیر و سیاحت در
اسلام ۲-
اجمل الصور عن حیاة المعصومین فی فترة الصغر ۳-
اصحاب سبت ۴- اقرا ثم تزوج
۵-
البکاء علی المیت ۶- البکاء علی النبی صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و آله علیهالسّلام
۷- الشیخ الانصاری من خلال آراء الفقهاء
۸-
امام صادق علیهالسّلام و دگراندیشان
۹- با
امام حسین علیهالسّلام در محضر
قرآن ۱۰- پرسمان
مهدویت ۱۱-
تحریف و سرقت در کتب
اهلسنت ۱۲-
تمسکات العتره فی الاصول و الفروع بالقرآن ۱۳- جانبازان
حماسه عاشورا ۱۴-
جوان در منظر
معصومان ۱۵- حقوق الاولاد فی مدرسة اهلالبیت علیهالسّلام
۱۶-
حقوق فرزندان در مکتب اهلبیت علیهالسّلام
۱۷- حوادث بین
معاویه و
اصحاب علی علیهالسّلام
۱۸-
حیاة الامام العسکری ۱۹-
حیاة الامام الهادی علیهالسّلام
۲۰-
حیاة الصدیقه فاطمه سلاماللهعلیهم
۲۱-
خورشید کعبه ۲۲-
زنان در حکومت امام زمان عجّلاللهفرجهالشریف
۲۳-
فاطمه الگوی حیات زیبا
۲۴-
فقه الهلال ۲۵-
قم عاصمة الحضارة الشیعیة ۲۶-
مسند الامام الباقر علیهالسّلام
۲۷-
مقتل الحسین بروایة المعصومین و
اهلبیت علیهمالسّلام
۲۸- ملکوت
منی ۲۹- نظارت بر دولت
۳۰- نقش زنان مسلمان در جنگ
۳۱-
وظایف متقابل زن و شوهر ۳۲- وقائع طریق الامام الحسین علیهالسّلام من
مکه الی
کربلا ۳۳- کنترل یا افزایش جمعیت
و بیش از ۷۰ مقاله در موضوعات مختلف
البکاء علی المیت علی ضوء السنة و السیرة (کتاب)
نرم افزار تا حضور، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.