محمدجواد بن محمدحسن حسینآبادی اصفهانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
محمدجواد بن محمدحسن حسینآبادی اصفهانی، از علمای اعلام و فقهای عالیقدر اواخر
دوره قاجاریه میباشد.
حاج شیخ محمّدجواد حسینآبادی ابن محمّدحسن، از علمای اعلام و فقهای عالیقدر اواخر
دوره قاجاریه. در حدود سال ۱۲۴۰ق در
اصفهان متولّد شده و مقدمات علوم را در اصفهان گذرانیده و سپس به
عتبات عالیات مشرف شد. در آنجا با وجود
تنگدستی و سختی در امر معاش به تحصیل ادامه داده و نزد
سیّدابراهیم قزوینی (صاحب ضوابط) و شیخ محمّدحسن صاحب جواهر و
شیخ مرتضی انصاری کسب فیض نمود. مرحوم صاحب جواهر دو اجازه برای او صادر نموده که تاریخ یکی از آن دو سال ۱۲۶۵ق میباشد.
او پس از اتمام تحصیل و نیل به
درجه اجتهاد به زادگاه خود بازگشته و به
ترویج دین و ارشاد مردم مشغول شد. او عالمی غیور و متعصّب در امر
دین بود و به خاطر اجرای
حدود شرعی در سال ۱۳۰۴ق از طرف
ناصرالدّین شاه به
تهران فرا خوانده شد و در یکی از مساجد تهران به اقامت جماعت پرداخت.
گویند در بین راه مسجد و منزل مرحوم حسینآبادی مشروب فروشی بود که او و نمازگزاران به آنجا رفته و خمره بزرگ مشروب را شکسته و آنجا را تعطیل کردند. هنگامی که او مطلّع شد که ناصرالدّین شاه از کار او خشمگین شده، برای او پیغام داد که «من گمان میکردم تو ناصر دینی ولی حالا فهمیدم که کاسر (شکننده) دین هستی».
همچنین یکی از مریدان او به نام سراج الملک مشروب فروشی دیگری را خریداری کرد تا به مسجد تبدیل شود و
نماز جماعت بر روی خرابههای آن به امامت میرزا محمّدجواد خوانده شد. پس از احداث مسجد سراج الملک یکی از شعراء چنین سرود:
حسن توفیق بین که مسجد کرد ••••• سطح میخانه را سراج الملک
او در سال ۱۳۱۰ق تصمیم به
زیارت مرقد حضرت امام حسین (علیهالسّلام) در
کربلا گرفت و برای
صله ارحام و وداع با بستگان به اصفهان آمد ولی در اصفهان بیمار شده و پس از دو سال در
ذی القعده ۱۳۱۲ق وفات یافته و در جنوب تکیه مادر شاهزاده در سردابی که حاج شیخ محمّدباقر نجفی قبری جهت خود در آن تدارک دیده بود، مدفون گردید.
او در
علم و فضل و
زهد و
تقوا از نوادر دوران بوده و مجلس درس او محل اجتماع فضلاء و دانشمندان بود. دو فرزند دانشمند ایشان
شیخ احمد مجتهد بیدآبادی،
شیخ محمّدعلی شاه آبادی و همچنین
سیّدهدایتاللّه چهارسوقی و
سیّدحسن فانی یزدی از شاگردان برجسته او به شمار میروند.
وی را تالیفات چندی است که از آن جمله است:
۱. «
بحرالبکاء فی مصائب المعصومین النُّجَباء» به
فارسی در چهار مجلد
[
جلد اول: شامل سی مجلس در
تفسیر سوره فاتحة الکتاب. جلد دوم: در تفسیر
سوره یوسف. جلد سوم: در تفسیر
سوره واقعه. جلد چهارم: در احوال
حضرت فاطمه زهرا (سلاماللّهعلیها) موسوم به «
بحرالبکاء الفاطمیّه»
]
۲. «السّراج الوّهاج» در شرح «
نتائج الافکار» استادش سیّدابراهیم قزوینی، در
اصول فقه ۳. «کنوز اللئالی» در اصول فقه
[
که نسخه خطی آن به شماره ۸۲۴۸ در
کتابخانه آیتاللّه مرعشی نجفی موجود است
]
۴. «ترتیب خلاصة الاقوال»
علّامه حلّی که در سال ۱۳۱۲ق در اصفهان چاپ سنگی شده است. ۵. «بساطین الریاحین»، در اصول فقه ۶. «ترجمه نجاة العباد» رساله عملیّه استادش صاحب جواهر، به فارسی
[
که در مجموعه شماره ۸۲۴۸ کتابخانه آیتاللَّه مرعشی نجفی موجود است.
]
۷. «الرساله الاحمدیه» به نام فرزندش شیخ احمد ۸. «الخزائن» در اصول فقه ۹. «الریاحین» در
فقه استدلالی ۱۰. «النّتائج»
[
تقریرات درس سیّد ابراهیم قزوینی.
]
مهدوی، سیدمصلحالدین، اعلام اصفهان، ج۲، ص۳۸۵-۳۸۶.