محمدجعفر بن محمدصادق شریف اصفهانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
میرزا محمّدجعفر متخلّص به «اسیر» بن محمّدصادق شریف اصفهانی، شاعر
ادیب و طبیب لبیب، از شعرا و دانشمندان
قرن دوازدهم هجری در
اصفهان میباشد.
میرزا محمّدجعفر متخلّص به «اسیر» بن محمّدصادق شریف اصفهانی، شاعر
ادیب و طبیب لبیب، از شعرا و دانشمندان
قرن دوازدهم هجری. در
اصفهان متولّد شده و از دانشمندان این دیار از جمله
آقامحمّد بیدآبادی و
محمدنصیر طبیب اصفهانی، بهره کامل برده و در انواع فنون
علم و
ادب خصوصاً
شعر و
ادبیات،
انشاء،
تاریخ،
طب،
ریاضیات،
نجوم،
هیأت،
حکمت و ... استاد بوده است. سپس به
یزد آمده و در آنجا به طبابت مشغول شده است.
شیخ عبدالنّبی قزوینی از علمای متبحّر قرن دوازدهم هجری در آن زمان ساکن یزد بوده و از رفقای صمیمی و معاشران او بوده، در کتاب خود با اوصاف و القاب عالی او را ستوده و مراتب عالی علم و فضیلت او را بیان نموده است.
اما تذکره نویسان و شعرای معاصر او ضمن اینکه به مقام علمی و ادبی او و حذاقت وی در طب اذعان و اعتراف نمودهاند، او را به خاطر
غرور و
نخوت و
بُخل زیاد نکوهش کردهاند.
هنگامی که آذر بیگدلی مشغول تالیف «تذکره آتشکده» بود و احوال معاصرین را مینگاشت، شخصی را به یزد فرستاد تا تعدادی از اشعار او را اخذ کرده و نزد آذر بیاورد تا آذر ابیاتی را در تذکره خود درج نماید. میرزا محمّدجعفر پیغام داده بود که آذر باید «تذکره» خود را بفرستد تا او ببیند این کتاب قابل آ ن هست که اشعارش در آن بیاید یا نه؟!
از قرائن بر میآید که محمّدتقی خان حاکم یزد به او
اعتماد فراوانی داشته و هنگامی که یکی از اهالی
هند میخواستند با پرداخت مبلغ کلانی او را با خود به هند ببرند و میرزا جعفر در هند طبابت کند، خان مانع شده و پرداخت آن مبلغ به میرزا جعفر را تَقَبُّل کرده است.
ظاهراً او اوایل قرن سیزدهم هجری را نیز درک کرده و اشعاری را در مدح حاکم وقت یزد، علینقی خان سروده است.
اختربیگ گرجی در باب شعرهای او مینویسد: «در عالم شعری میلش به قصیده بوده دیوانش به نظر رسیده تخمیناً هزار بیت میشود.
... شعری که قابل تذکره باشد، ندارد. ملّایانه شعر میگفته...»
این
شعر از اوست:
به جز من که با لشکر
غم ستیزم ••••• که دیده تنی، با سپاهی آید
پس از
مرگ، کی برق آهم گذارد ••••• که از تربت من گیاهی بر آید
مهدوی، سیدمصلحالدین، اعلام اصفهان، ج۲، ص۳۰۴-۳۰۵.