محمد پانیپتی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پانیْ پَتی، محمد بن محمود ملقب به جلالالدین محمدکبیرالاولیاء (د۷۶۵ق/۱۳۶۴م)، صوفی برجسته طریقه
چشتیه صابریه در
هند .
نسب جلالالدین به
عثمان ،
خلیفه سوم میرسید و نیاکان او ظاهراً نخست از
مدینه به
کازرون و سپس از آنجا به
پانیپت در هند، مهاجرت کرده بودند.
جلالالدین در پانیپت به دنیا آمد و دوران کودکی خود را در همانجا گذراند. وی در خردسالی، پدرش را از دست داد و پرورش او را عمویش برعهده گرفت.
جلالالدین صاحب ۵ پسر ودو دختر بود.
جلالالدین در کودکی بسیار مورد توجه شیخ شرفالدین
بوعلی قلندر پانیپتی بود، چندان که هر روز با او ملاقات میکرد و سرانجام در ۱۲ سالگی در پی شنیدن سخنی از بوعلی قلندر و دگرگونی احوالش، زندگی معمولی را رها کرد و به
ریاضت و سلوک روی آورد.
پس از آن روی به عالم
تجرید آورد و ۳۰ یا ۴۰ سال از عمرش را در
سفر گذراند و بارها به
حج رفت و سرانجام همراه جمعی از درویشان به قصبه هانسی رسید و در آنجا با شیخ
جمالالدین هانسوی ملاقات کرد و به توصیه او به پانیپت بازگشت و به
شمسالدین پانیپتی مشهور به شمسالدین تُرک دست ارادت داد و پس از ریاضتهای بسیار از وی
خرقه گرفت و به جلالالدین ملقب شد.
وی به دستور شیخ خود به قصبه کرنال رفت و تا مرگ شمسالدین در آنجا ماند. پس از آن به پانیپت بازگشت و به عنوان جانشین او ادارۀ
خانقاه و مزار شمسالدین را برعهده گرفت.
گفتهاند که جلالالدین بیش از ۱۷۰ سال عمر کرد و در پانیپت به خاک سپرده شد. پس از گذشت بیش از یک سده، به دستور یکی از امرای اسکندر لودهی به نام فیروزین لطفالله در ۹۰۴ق/۱۴۹۹م، گنبدی بر
قبر وی ساخته شد.
در منابع، جلالالدین را جامع علم شریعت، طریقت و حقیقت دانستهاند و
کرامات بسیاری به او نسبت دادهاند. وی اهل سُکر و سماع بود و در اواخر عمر حالت استغراق چنان بر او غالب میآمد که مریدانش در وقت
نماز با گفتن مکرر کلمه «حق» وی را به خویشتن باز میآوردند.
وی با
سیدجلالالدین بخاری ، ملقب به مخدوم جهانیان جهانگشت معاصر بود و حکایتهایی در بارۀ آن دو نقل شده است.
جلالالدین مریدان بسیاری یافت و نام نزدیک به ۴۰ نفر به عنوان خلفای او نقل شده است که برجستهترین آنها شیخ
احمد عبدالحق است که سلسله
چشتیه صابریه از طریق او ادامه یافته، و شاخه فرعی چشتیه صابریه موسوم به «مخدومیه» منسوب به اوست.
تنها اثر باقیمانده از جلالالدین پانیپتی، رسالهای با عنوان زادالابرار دربارۀ وحدت وجود است که امروزه اثری از آن در دست نیست، اما لعلی بدخشی و غوثی شطاری بخشهایی از آن را در کتابهای خود آوردهاند.
(۱) آریا، غلامعلی، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، تهران، ۱۳۶۵ش.
(۲) چشتی، شاه الهدایه، سیرالاقطاب، لکهنو، ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م.
(۳) چشتی صابری، علیاصغر، شمیم ولایت، پاکستان، ۱۹۹۳م.
(۴) شارب، ظهور، حسن، جدید تذکرۀ اولیائی پاک و هند، لاهور، ۱۹۶۵م.
(۵) غلام سرور لاهوری، خزینةالاصفیاء، کانپور، ۱۸۹۴م.
(۶) غوثی شطاری، محمد، گلزار ابرار، به کوشش محمد ذکی، پنته، ۱۹۹۴م.
(۷) لعلی بدخشی، لعل بیگ، ثمرات القدس، به کوشش کمال حاج سید جوادی، تهران، ۱۳۷۶ش.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «محمد پانی پتی»، ج۱۳، شماره۵۴۷۳. span class=dark