• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

محمد مفتح

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



‌محمد مفتح (۱۳۰۷–۱۳۵۸ش)، روحانی انقلابی و مبارز در انقلاب اسلامی ایران و از شاگردان آیتالله بروجردی، امام خمینی، علامه طباطبایی و ... بود. وی بعد از رسیدن به درجه اجتهاد در حوزه علمیه، تحصیلات دانشگاهی خود را تا اخذ مدرک دکترا در رشته الهیات و معارف اسلامی ادامه داد.mofateh
مفتح با اینکه یکی از اساتید حوزه و دانشگاه و نیز در دبیرستان‌های قم به تدریس مشغول بود، به‌ فعالیت‌های انقلابی و مبارزاتی نیز توجه داشت و به‌هیچ عنوان برنامه‌های تبلیغی خود را رها نمی‌کرد. از جمله فعالیت‌های تبلیغی، انقلابی و فرهنگی وی می‌توان از: تاسیس کانون اسلامی دانش‌آموزان و فرهنگیان در قم، مسافرت‌های تبلیغی فراوان، تاسیس جلسات علمی اسلام‌شناسی، تلاش برای وحدت حوزه و دانشگاه و ... نام برد.
شهید مفتح از نظر خط‌ فکری در زمینه مسائل عقیدتی با خطوط التقاطی سخت مخالفت داشت و در برابر احزاب و گروهک‌هایی که تفکر انحرافی داشتند می‌ایستاد و به‌سبب همین موضع‌گیری صریح بود که به ترور وی اقدام کردند و سرانجام در صبح روز ۲۷ آذر ۱۳۵۸ ش. در جلو دانشگاه الهیات تهران توسط گروه فرقان، ترور و به شهادت رسید.



پدر مفتح حاج شیخ محمود مفتح از واعظان مشهور همدان بود، وی در ادبیات عرب و فارسی تبحر داشت اشعار زیادی در مدح و منقبت و رثای اهل‌بیت سروده که ضمن زیبایی‌های لفظی از مضامین عالی و تاریخ صحیح ائمه و احادیث معتبر سرچشمه گرفته بود. وی علاوه بر سخنوری و وعظ در حوزه علمیه همدان به تدریس مشغول بود. در سال ۱۳۰۷ ش. در خانه این ادیب فرزندی به‌ دنیا آمدکه او را محمد نامیدند.
از هفت سالگی پایش به مدرسه گشوده شد و در زمینه ادبیات از پدر ادیب و شاعر خویش بهره‌مند گردید شهید مفتح پس از فراگیری مقدمات علوم عربی، فقه و بخشی از منطق نزد پدر و اساتید وقت حوزه همدان به سال ۱۳۲۲ ش. به قم مهاجرت نمود و در مدرسه دارالشفاء و در حجره‌ای کوچک اقامت گزید و به کسب علوم و مکارم پرداخت.
با تلاش و پشت‌کار فراوان و وجود اساتید برجسته دروس حوزه از جمله رسائل، مکاسب و کفایه را طی سال‌های ۱۳۲۴-۱۳۲۲ ش. فراگرفت و خود در زمره اساتید حوزه علمیه قم قرار گرفت.
دکتر مفتح در آن اختناق خطرناک رژیم ستم‌شاهی چه در برنامه‌های علمی و پژوهشی و چه جلسات سخنرانی و تلاش‌های تبلیغی اصرار و ابرام داشت که نام امام خمینی (قدس‌سره) مطرح شود و در مسجد قبای تهران صریحا و بدون هیچگونه واهمه‌ای در سال‌های قبل از انقلاب نام ایشان را بر زبان جاری می‌ساخت. مرحوم مصطفی زمانی نوشته است که نه تنها مفتح خود چنین روش را بکار می‌بست بلکه در انجمن اسلام‌شناسی اعضاء را تقویت می‌کرد تا به کمال شهامت نه‌تنها مقاصد او را تقویت کنند، بلکه نامش را هم در کتاب‌ها بیاورند.
[۱] جمعی از نویسندگان، افکار استاد شهید دکتر محمد فتح، ص۱۰ - ۹.



ایشان عرفان و دروس خارج فقه و اصول را در عالی‌ترین سطح نزد، رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) فراگرفت. مفتح علاوه بر روابط شاگردی و استادی، با امام پیوندی صمیمانه داشت و امام نیز به ایشان علاقه و عنایت داشتند و در مدتی که امام در نجف به سر می‌بردند وی به طریقی با امام ارتباط برقرار کرد. پیامی که حضرت امام به مناسبت شهادت مفتح صادر نمودند. مبین این رابطه است.
[۲] مصاحبه با آیتالله دکتر بهشتی، ویژه نامه شهیدان روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۷ آذر ۱۳۵۹، ص۱۲.

دکتر مفتح بخشی از کتاب رسائل شیخ انصاری را نزد آیتالله مجاهد تبریزی و دروس خارج خصوصا بخشی از اصول را در محضر آیتالله العظمی بروجردی (رحمة‌الله‌علیه) فراگرفت. همچنین در فلسفه و حکمت نزد فیلسوف جلیل القدر علامه طباطبائی تلمذ نمود مدتی از محضر آیتالله العظمی سید محمدرضا گلپایگانی (رحمة‌الله‌علیه) و آیتالله العظمی مرعشی نجفی (رحمة‌الله‌علیه) استفاده کرد. بخشی از دروس فلسفه و عرفان را نزد آیتالله حاج میرزا ابوالحسن رفیعی اصفهانی آموخت، در درس فقه نیز از محضر آیتالله سید محمد جحت کوه‌کمری استفاده نمود. دکتر مفتح به موازات علوم حوزوی تحصیلات دانشگاهی را پی گرفت و به دریافت مدرک دکترا در رشته الهیات و معارف اسلامی نائل آمد. در فقه نیز به درجه اجتهاد رسید. پایان‌نامه تحصیلی وی در مقطع دکترا با عنوان حکمت‌الهی در نهج البلاغه با درجه بسیار خوب مورد قبول دانشگاه واقع شد.
[۳] انجمن اسلامی دبیرستان حامد، فرازهایی از زندگی شهید دکتر مفتح، ص۵.



دکتر مفتح پس از درک محضر اساتید وقت حوزه و کسب معارف اسلامی در سطوح عالی بعد از‌ اندک مدتی خود به تدریس کتاب شرح منظومه ملاهادی سبزواری پرداخت و در شرح و توضیح این اثر مطالبی را تحت عنوان «روش‌ اندیشه» به رشته تحریر در آورد که در حوزه اشتهار یافت.
[۴] معاونت پژوهشی و آموزشی سازمان تبليغات اسلامی، ماهنامه اعتصام، شماره ۳۲، ص۲۶۱.

وی از ابتدای تدریس در دبیرستان دین و دانش قم به روشن نمودن اذهان دانش آموزان در خصوص مباحث دینی و سیاسی و اجتماعی پرداخت و با همکاری شهید مظلوم دکتر بهشتی و حضرت آیتالله خامنه‌ای به مناسبت تقویت پیوند دانش آموزان، فرهنگیان و دانشجویان با روحانیون اقدام به تاسیس کانون اسلامی دانش آموزان و فرهنگیان در قم نمود. این کانون اولین مجتمع اسلامی زنده بود که در آن گروه‌های مختلف جمع می‌شدند و جلوه‌ای بود از هماهنگی همه قشرهای جامعه بر محور اسلام و بینش پرجوشش اسلامی.
[۵] انجمن اسلامی دبیرستان حامد، فرازهایی از زندگی شهید دکتر مفتح، ص۵-۶.

دبیرستان دین و دانش پایگاه مهمی برای تلفیق دین و سیاست و نیز مرکزی برای انس دین و دانش بود تا از این رهگذر نسل جوان با معارف دینی آشنا شده و طلاب حوزه با مسائل روز ارتباط یابند و وحدت میان روحانیت و اقشار فرهنگی تحقق یابد.
به لحاظ مقبولیت و محبوبیتی که شهید مفتح بین طلاب و دانش آموزان کسب کرده بود ساواک با آن تشکیلات عریض و طویل به وحشت افتاد و برای خنثی کردن فعالیت‌های وی، شهید مفتح را به سال ۱۳۴۷ از آموزش و پرورش اخراج و به نواحی بد آب و هوای جنوبی تبعید نمود. در سال ۱۳۴۸ که زمان تبعید آن شهید به سر رسید و باید به قم باز می‌گشت از ورود نامبرده به این شهر مقدس جلوگیری کردند و او را ناگزیر به اقامت در تهران نمودند.
[۶] مفتح، محمد، آیات اصول اعتقادی قرآن، ص۵۵.



شهید مفتح عقیده داشت برای تحول در‌ اندیشه‌های مردم لازم است که آنان را از دره نادانی به قله آگاهی رسانید. به‌عقیده وی هر مسلمان علاقه‌مند و وظیفه‌شناس باید در دو جبهه مبارزه کند در یک جبهه با دشمنان اسلام و در جبهه‌ای دیگر با جهل و خرافه‌پرستی، وی با اینکه یکی از برجسته‌ترین اساتید حوزه و دانشگاه بود و در این دو پایگاه حساس و نیز در دبیرستان‌های قم به تدریس مشغول بود به‌منظور آگاهی دادن به توده مردم و بیدار کردن و به حرکت درآوردن آنان تلاش‌های وسیع داشت و به‌هیچ عنوان برنامه‌های تبلیغی خود را رها نمی‌کرد خصوصا در ایام ماه مبارک رمضان، ماه محرم و صفر در نقاط مختلف کشور این فعالیت او مضاعف می‌گشت در ایام تبعید که در زاهدان اقامت داشت از وعظ و ارشاد مردم غافل نبود.
دکتر مفتح مسافرت‌های تبلیغی خود را به منبرهای افشاگرانه و روشنفکرانه تبدیل ساخته بود و سخنانش بدلیل آنکه تاثیر عمیق و وسیعی در اذهان و افکار مردم داشت و برای دستگاه سفاک پهلوی خطر آفرین بود، بارها از سوی ساواک بازداشت گردید و سخنرانی‌هایش تعطیل می‌شد. وی در شهرهای مختلفی از جمله آبادان، اهواز، خرمشهر، دزفول، اصفهان، یزد، شیراز، کرمان، بندرعباس، زاهدان، همدان، کرمانشاه، ساری، بابل، املش، آمل، چالوس، مشهد و ... تلاش‌های تبلیغی وسیعی داشت.


از تلاش‌های دیگر مفتح می‌توان تاسیس جلسات علمی اسلام‌شناسی را نام برد. این مجمع فعالیت وسیعی را به‌منظور شناساندن چهره اصلی اسلام شروع کرد و طی آن فضلا و نویسندگان حوزه علمیه آثاری را که در زمینه‌های گوناگون اسلام‌شناسی نوشته بودند مطرح کرده و پس از نقد و اصلاح‌های مورد لزوم با مقدمه‌ای که دکتر مفتح بر آنها می‌نوشت به چاپ رسانده و در اختیار عموم مشتاقان‌ اندیشه‌های ناب اسلامی قرار می‌دادند. از آنجا که ساواک به نقش مؤثر این مجمع در شناساندن اسلام و معرفی حقایق تشیع پی برده بود به تعطیل کردن آن اقدام کرد و تنها این مجمع توانست به تالیف و یا ترجمه سیزده جلد کتاب اقدام کند.
[۷] جمعی از نویسندگان، افکار شهید مفتح، ص۹.



دکتر مفتح با همکاری شهید بهشتی فعالیت تحقیقی دیگری را در قم آغاز کرد و با ترتیب دادن جلسات سخنرانی در مسجد رضوی قم از اساتیدی چون شهید مطهری خواست تا در این برنامه شرکت کرده و به حاضران رهنمود بدهند که شهید بهشتی ضمن مصاحبه‌ای به این تلاش تحقیقی اشاره کرده است
[۸] ویژه نامه شهیدان، روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۷ آذر ۱۳۵۹.
در این جلسات تحقیقی آیتالله محمدرضا مهدوی کنی و آیتالله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی شرکت داشتند و با استفاده از منابع اصیل اسلامی به تحقیقات ارزنده و عمیقی دست زده بودند که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بدان‌سبب که هر یک از این افراد در مشاغل عالی مشغول کار بودند، فرصت استمرار این‌کار پیش نیامد.


با وجود آنکه دکتر مفتح در سنگرهای متفاوت مشغول مبارزه با رژیم شاه بود و در سطح حوزه و دانشگاه و دبیرستان تدریس می‌نمود، از انجام کارهای پژوهشی و تالیفات غافل نبود و نگاشته‌های ارزشمندی بصورت تالیف و ترجمه از ایشان به یادگار مانده است که عبارتند از:
۱. ترجمه تفسیر مجمع‌البیان: جلد اول و دوم تفسیر مجمع‌البیان به قلم استاد مفتح با همکاری حضرت آیتالله حسین نوری همدانی ترجمه شده است ولی جلد سوم را که دکتر مفتح به‌تنهایی به فارسی برگردانده است، سایر مجلدات این تفسیر را دیگر دانشمندان حوزه، ترجمه نموده‌اند.
۲. حاشیه بر اسفار ملاصدرا: این حاشیه را دکتر مفتح در زمان تحصیل و تدریس خود بر کتاب اسفار ملاصدرا نوشت و چنین کاری مبین عمق دید و ژرفای‌ اندیشه آن استاد در عرصه حکمت و فلسفه می‌باشد.
۳. روش‌ اندیشه: این کتاب را دکتر مفتح به سال ۱۳۳۶ ش. در علم منطق نوشته است که به‌عنوان یکی از منابع درسی در حوزه و دانشگاه از آن استفاده می‌شود. علامه طباطبائی (رحمة‌الله‌علیه) بر این کتاب مقدمه نوشته است و دقت‌نظر، اصابت فکر، وفای بیان و سهولت لفظ مولف را ستوده است.
۴. حکمت الهی و نهج البلاغه: اثر یاد شده پایان‌نامه تحصیلی دوره دکترای شهید مفتح است و ضمن آنکه از ژرف‌نگری و وسعت مبانی برخوردار است، مطالب آن برای عموم مردم قابل استفاده می‌باشد. این کتاب دارای پیش‌گفتاری نسبتا مفصل، مقدمه و سه بخش است.
۵. آیات اصول اعتقادی قرآن: این کتاب شامل چند بخش است که بخش اول پژوهش‌های استاد مفتح را در خصوص مباحث اعتقادی شیعه با تکیه بر آیات قرآن دربر می‌گیرد.
۶. نقش دانشمندان اسلام در پیشرفت علوم: این نوشتار ۶۰ صفحه‌ای مجموعه مقالات دکتر مفتح است که در سال چهارم مجله مکتب اسلام به تدریج انتشار یافته است. که هشت مقاله را دربر می‌گیرد.
۷. ویژگی‌های زعامت و رهبری: در این اثر مقالات و سخنرانی‌های این شهید بزرگوار در خصوص زعامت و رهبری و مباحث حکومت اسلامی گردآوری شده است.


در مجلاتی چون مکتب اسلام، خصوصا مکتب تشیع و نیز مجله معارف جعفری شهید مفتح مقالاتی را در خصوص معارف اسلامی و معرفی مذهب حقه تشیع نوشته است که یکی از این مقالات ارزشمند مطلبی است تحت عنوان «مکتب اخلاقی امام صادق (علیه‌السلام)» که در پنجمین نشریه سالانه مکتب تشیع در خرداد ۱۳۴۲ ش. درج گردید.
از دیگر کوشش‌های فکری دکتر مفتح نوشتن مقدمه بر آثار نویسندگان جوان حوزه است که از مجمع علمی اسلام‌شناسی (که خود مسئولیت آن را به‌عهده داشت) شروع شد و تا چند سال بعد استمرار یافت. مجموعه این نوشته‌های ارزشمند اگر؛ جایی تدوین گردد خود کتابی مستقل و در عین‌حال سودمند را تشکیل خواهد داد. گزیده‌ای از این مقدمه نویسی‌ها در کتابی تحت عنوان افکار استاد شهید دکتر مفتح آمده است.


شهید مفتح علاوه بر آنکه‌ برای اندیشه‌های علمی خود از محضر امام خمینی (قدس‌سره) استفاده کرد در پرتو افکار امام، ستیز با ستم و نفی هرگونه سلطه را از مهم‌ترین برنامه‌های خود قرار داد و سخنرانی‌ها، مقاله‌ها و در جلسات درسی افراد را نسبت به فجایع جهان اسلام که ارمغان استعمار است آگاه می‌نمود و فساد تباهی استبداد را افشاء می‌کرد از این‌جهت وی را از سخنرانی کردن و هرگونه تبلیغ مذهبی منع کردند چنانچه آن شهید در سخنرانی ماه مبارک رمضان در سال ۱۳۵۷ به این وضع اشاره کرده است.
با این‌حال این دانشمند مبارز آرام نمی‌گیرد و وقتی که از سوی رژیم به سنت‌های اسلامی توهین می‌شود فریاد می‌زند و می‌گوید اگر به افکار اسلامی ما جسارت کردید، ما آرام نمی‌توانیم بگیریم، اگر به احساسات مذهبی ما احترام قائل نشدید ملت ایران آرام نخواهد شد.
[۹] مفتح، محمد، ویژگی‌های زعامت و رهبری، ص۳۶.
و وقتی باخبر شد که رژیم منحوس پهلوی تاریخ رسمی کشور را تغییر داده است گفت:
«چطور ایرانی باید تاریخ پر افتخار رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) را، یعنی تاریخ اسلام، افتخار انسان‌ها، افتخار ایران، نجات دهنده ایران را کنار بگذارد. یا رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) ما از روی تو شرمنده‌ایم. لذا مرجع بزرگوار پرچمدار جهان تشیع حضرت آیتالله العظمی امام خمینی به ملت ایران هشدار می‌دهند که به‌کار بردن این تاریخ حرام است».
[۱۰] سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ماهنامه پیام انقلاب، برگرفته از سخنرانی شهید مفتح در دوران طاغوت تحت عنوان «ایجاد وحدت در امت اسلام»، شماره ۱۷۷.

شهید مفتح در سال‌های حدود ۱۳۴۰ ش. که همزمان با آغاز قیام امت اسلامی است اغلب به شهرهای استان خوزستان می‌رفت و به دستور امام خمینی (قدس‌سره) به فعالیت‌های تبلیغی و افشاگری جنایات رژیم شاه می‌پرداخت و وقتی که ساواک وی را به نقاط بد آب و هوا تبعید نمود و از ورودش به قم جلوگیری به‌عمل آورد. دکتر مفتح به‌منظور گشودن سنگری برای ستیز با رژیم شاه به شوق همکاری با شهید مطهری در دانشکده الهیات دانشگاه تهران به تدریس مشغول شد.
آن شهید بنا به دعوت مؤمنان و اهالی مسجد «الجواد» در این مکان مقدس به ایراد سخنرانی و انعقاد جلسات تفسیر پرداخت و از این طریق به روشنگری و ارتباط بیشتر بین دانشجویان و اقشار روحانی همت گمارد و در سال ۱۳۵۲ ش. برای تجمع و تشکل نیروهای مسلمان امامت مسجد «جاوید» تهران را پذیرفت و در این مکان مبارک هسته مقاومتی تشکیل داد و طی برنامه‌های منظم و جهت‌داری از سخنران متعهد و مبارزی همچون شهید مطهری دعوت بعمل آورد تا در این مکان حاضرین را با حقایق اسلامی آشنا کند.
سرانجام در سوم آذر ۱۳۵۳ ش. پس از سخنرانی یار و همرزم شهید مفتح (آیتالله خامنه‌ای) و با هجوم ساواک مسجد «جاوید» تعطیل و دکتر مفتح و مقام معظم رهبری پس از دستگیری در زندان تحت شکنجه‌های سختی قرار گرفتند و دیگر ساواک به مفتح اجازه فعالیت در مسجد را نداد. هنوز دو سال از آزادی وی از زندان نگذشته بود که ایشان در سال ۱۳۵۵ امامت مسجد قبا را پذیرفت.
در سال ۱۳۵۶ ش. شهید مفتح اعلام کرد نماز عید فطر را در زمین‌های قیطریه خواهند خواند که این حرکت با وجود برق سلاح‌ها و ماشین‌های مسلح ارتش شاهنشاهی با استقبال جمعیت نمازگزار مواجه شد و شهید مفتح در خطبه‌های نماز به افشاگری علیه طاغوت و استکبار و صهیونیست‌ها پرداخت و نام مبارک حضرت امام را در حضور هزاران نفر جمعیت مسلمان بر زبان جاری ساخت و بر اطاعت از فرامینش تاکید کرد. از این تاریخ تا رمضان سال ۱۳۵۷ ش. فعالیت‌های مسجد قبا در قالب سخنرانی‌های پرشور در کلاس‌های پرمحتوا ادامه داشت. در صبح روز عید فطر (دوشنبه ۱۳۵۷/۶/۱۳) در حالی که جمعیت انبوه با مفتح هم‌صدا بودند و فریاد فرح‌زای الله اکبر سر می‌دادند به‌سوی قیطریه حرکت کردند. پس از مراسم نماز عید فطر مردم مسلمان با برنامه‌ریزی شهید مفتح از زمین‌های قیطریه شروع به راهپیمایی کردند که شکوه آن شگفتی ناظران را برانگیخت. در این تظاهرات سرنوشت‌ساز که از ساعت شش بامداد آغاز و تا نیمه شب ادامه داشت صف‌های چند کیلومتری جمعیت طول و عرض چندین خیابان را احاطه کرده بودند.
در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی و ورود رهبر انقلاب به کشور ایران با سازماندهی و تدبیر خردمندانه شهید مفتح کمیته استقبال از امام برای این نمایش باشکوه مهیا گردید. آمارها جمعیت استقبال کننده را بین ۵ تا ۶ میلیون نفر گفته‌اند که بخش مهمی از نظم دادن به چنین حرکت با شکوهی به عهده شهید دکتر مفتح بود و ایشان در سخنان پرشوری که در سیزدهم بهمن ۱۳۵۷ ش. ایراد نموده است به این حرکت با شوکت و عظمت اشاراتی جالب دارد.
[۱۱] مفتح، محمد، ویژگی‌های زعامت و رهبری، ص۷۰-۶۵



حکمت الهی چنین مقدر کرده بود که شهید مطهری و دکتر مفتح که از شخصیت‌های برجسته حوزه علمیه بودند به دانشگاه رفته و در دل‌ها، انگیزه‌ها و هدف‌های دو قشر دانشگاهی و روحانی وحدت ایجاد کنند و یکی از بلندترین آرزوهای امام یعنی پیوند این دو قشر را عملی سازند. شهید مفتح اقدام عملی در راه رسیدن به چنین وحدتی را تغییر نظام آموزشی دانشگاه می‌دانست و عقیده داشت دانشگاهی که هدف آن پرورش انسان‌های دانشمند، دیندار، متعهد و نیکوکار است باید علم و تخصص خود را در راه اعتلای کشور و تامین سعادت مردم به‌کار گیرد و در طریق استقلال، عزت و عظمت کشور از خود اهتمامی توام با صداقت و جدیت به خرج دهند.
در برنامه چنین دانشگاهی باید عرصه بحث و تحقیق، علم و عمل توام با اخلاص مهیا گردد. و به عقیده وی انس حوزه و دانشگاه با یکدیگر در رسیدن به چنین حالتی تاثیر به‌سزایی دارد. آن شهید ضمن پیگیری به وجود آوردن چنین تحولی در دانشگاه از نظر خط فکری در زمینه مسائل عقیدتی با خطوط التقاطی سخت مخالفت داشت و در برابر احزاب و گروهک‌هایی که تفکر انحرافی داشتند لحظه‌ای آرام نمی‌گرفت و در مواردی با آنان درگیر می‌شد و به سبب همین موضع‌گیری صریح بود که به ترور وی اقدام کردند.


در صبح روز ۲۷ آذر ۱۳۵۸ ش. در جلو دانشگاه الهیات تهران مارقین انقلاب یعنی گروه منحرف فرقان آن متفکر وارسته را هدف چندین گلوله قرار دادند. آری جهاد آن شهید در عرصه‌ اندیشه آن جاهلان از خدا بی‌خبر را از میدان به‌در کرده بود و راهی جز این ندیدند که قلم‌های شکسته و فرسوده خود را بر زمین نهاده و گلوله برگیرند و مغز آن‌ اندیشمند افشاگر را نشانه گیرند. آنان بزرگ مردی را ترور کردند که اسلحه‌ای جز قلم و سخن نداشت و کسی را به شهادت رساندند که کشتنش جز موج خشم آگین و نفرت و انزجار امت مسلمان نتیجه‌ای نداشت و اگر بدن پاکش در خاک و خون طپید، فکرش بیشتر تجلی نمود و از برکت خونش تحرکی تازه در‌ اندیشه و باورهای امت اسلام به‌وجود آمد.


۱. جمعی از نویسندگان، افکار استاد شهید دکتر محمد فتح، ص۱۰ - ۹.
۲. مصاحبه با آیتالله دکتر بهشتی، ویژه نامه شهیدان روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۷ آذر ۱۳۵۹، ص۱۲.
۳. انجمن اسلامی دبیرستان حامد، فرازهایی از زندگی شهید دکتر مفتح، ص۵.
۴. معاونت پژوهشی و آموزشی سازمان تبليغات اسلامی، ماهنامه اعتصام، شماره ۳۲، ص۲۶۱.
۵. انجمن اسلامی دبیرستان حامد، فرازهایی از زندگی شهید دکتر مفتح، ص۵-۶.
۶. مفتح، محمد، آیات اصول اعتقادی قرآن، ص۵۵.
۷. جمعی از نویسندگان، افکار شهید مفتح، ص۹.
۸. ویژه نامه شهیدان، روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۷ آذر ۱۳۵۹.
۹. مفتح، محمد، ویژگی‌های زعامت و رهبری، ص۳۶.
۱۰. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ماهنامه پیام انقلاب، برگرفته از سخنرانی شهید مفتح در دوران طاغوت تحت عنوان «ایجاد وحدت در امت اسلام»، شماره ۱۷۷.
۱۱. مفتح، محمد، ویژگی‌های زعامت و رهبری، ص۷۰-۶۵



سایت‌ اندیشه قم، برگرفته از مقاله «شهید آیتالله محمد مفتح»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۹/۲۶.    






جعبه ابزار