محمد طه نجف
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
محمد طه در سال ۱۲۴۱ هـ. ق در
نجف اشرف ، پا به عرصه هستی نهاد اودر سایه پدرش شیخ مهدی و مادرش (دختر شیخ حسین نجف) و در فضایی پر از
علم و
تقوا پرورش یافت. نام کامل و
خاندان وی عبارت است از
محمد طه فرزند مهدی فرزند
محمد رضا فرزند
محمد فرزند مقدس فرزند حاجنجف تبریزی حکم آبادی.
یکی از خانوادههای علمی
نجف که در میدان
علم و عمل گوی سبقت را ربوده است، خاندان آل نجف میباشد. خاندانی که در پاسداری از
شجره دین و احیای
شریعت نقش بسزایی داشته است. ریشه این سلسله به
آذربایجان بر میگردد. بنیانگذار این خاندان حاج نجف است که در قرن یازده هجری از
تبریز به شهر نجف مهاجرت کرد. او که در
فضل و
تقوا زبانزد بود، در بازار بزرگ نجف مغازههای متعددی داشت و در همان شهر دار فانی را وداع گفت و در یکی از مغازههای خود (دکان ابوصوف) به خاک سپرده شد.
خداوند متعال
اولاد و نوههایی را به این مرد با تقوا عنایت کرد که اهل علم و تقوا شدند و نام وی را تا اوائل قرن چهاردهم هجری زنده نگه داشتند.
محمد طه در سال ۱۲۴۱ هـ. ق در نجف اشرف، یا به عرصه هستی نهاد اودر سایه پدرش شیخ مهدی و مادرش (دختر شیخ حسین نجف) و در فضایی پر از علم و تقوا پرورش یافت. نام کامل و خاندان وی عبارت است. از
محمد طه فرزند مهدی فرزند
محمد رضا فرزند
محمد فرزند مقدس فرزند حاج نجف تبریزی حکم آبادی.
محمد طه نجف وارد حوزه
علوم دینی شد و مقدمات علوم و دروس
نحو ،
صرف و
معانی و
بیان و... را از شیخ عبدالرضا طفیلی و دیگران آموخت و در درس
فقه ،
اصول و
رجال دایی خود شیخ جواد نجف حضور یافت و آنگاه توفیق یافت در درس نابغه روزگار
شیخ مرتضی انصاری ، شیخ محسن خنیفر و
سید حسین کوه کمری شرکت جوید.
شیخ مهدی
پدر شیخ
محمد طه مانند دیگر ستارگان
آل نجف از علمای عصر خود بود خطی زیبا داشت.
کتابت «شرح قطر الندی» با خط زیبا به سال ۱۲۴۱ق از یادگارهای اوست. وی تا سال ۱۲۴۱ق در قید
حیات بود.
چند تن از
مشاهیر این
طایفه عبارتند از:
فرزند شیخ حسین کبیر نجف: شیخ جواد در نجف متولد شد و نزد شیخ
محمد حسن صاحب جواهر و شیخ حسن و شیخ
محمد کاشف الغطاء تحصیل کرد. در پرهیزگاری وی همه اتفاق نظر داشتند و شرح حال نویسان از این نظر او را
اویس قرن زمان خود شمردهاند. شیخ جواد چنان با احتیاط بود که هیچ وقت حاضر به
فتوا دادن نشد در حضر و سفر
مستحبات و
نماز شب او ترک نمیشد. قرائت همه زیارات مخصوصه
امام حسین علیهالسلام را بر خود لازم میدانست. دایی
محمد طه
امام جماعت مسجد هندی نجف بود و از نظر مقام معنوی از چنان منزلتی برخوردار بود که وقتی
باران نمیآمد، علما از او میخواستند، برای اقامه
نماز استسقاء پیشاهنگ مردم باشد.
شیخ جواد شاگردان زیادی تربیت کرد و شیخ
محمد طه نجف یکی از این مردان فضیلت است. شیخ جواد پدر خانم شیخ
محمد طه نیز بود. عاقبت شیخ جواد در ظهر روز یکشنبه ۲۳ ربیع الاول ۱۲۹۴ق در گذشت و در حجرهای از
صحن علوی سر بر آستان مولا نهاد.
فرزند حاج نجف: (۱۱۵۹- ۱۲۵۱ق) نام وی قرین با نام علامه
سید محمدمهدی بحرالعلوم میباشد. شیخ حسین دارای درجات
عالی و مقامات متعالی بود و از بزرگان
اصحاب و یاران
سید بحر العلوم محسوب میشد. شیخ، علامه دوران و نمونه کامل انسانیت بود و کرامات زیادی داشت. از جمله نقل شده است:
«وقتی
سید بحر العلوم به عیادت خواهرش که مریض بود رفته بود، فرمود: خواهرم، من دوست داشتم وقتی از دنیا رفتم برای پیکر من شیخ حسین نجف نماز بگذارد و لکن کسی برای من نماز نمیگذارد جز
سید مهدی شهرستانی ولی خواهرم وقتی تو از دنیا رفتی شیخ حسین نجف بر شما
نماز خواهند گزارد داستان همین طور هم شد. وقتی خواهر
سید از دنیا رفت شیخ حسین زمین گیر و در بستر بیماری افتاده بود که خبر فوت مرحومه خواهر بحر العلوم را به شیخ رساندند شیخ با قدرت خداوندی بلند شد و رفت بر جنازه او نماز خواند وقتی به منزل بازگشت بیماری اش عود کرد و مجددا در بستر کسالت افتاد».
سید محمد بن
سید جواد صاحب
مفتاح الکرامه میفرماید اگر من از اولاد رسول نبودم دوست داشتم از فرزندان
شیخ حسین نجف باشم.»
شیخ حسین
وصی علامه
سید بحر العلوم بود و
سید در نماز به وی
اقتدا میکرد. در عصر خود نماز جماعت وی انحصاری بود. و شیخ چنان نماز را با
قرائت میخواند که مردم اجتماع میکردند تا از نماز وی لذت ببرند. او هرگز کسی را نرنجاند.
شیخ جعفر کاشف الغطاء میگفت: «اگر این مرد در شهرهای دور از ما بود و اخبارش به ما میرسید، قبول نمیکردیم، اما با وی همراه هستیم...»
از آثار علمی شیخ حسین میتوان به کتاب «
الدرة النجفیة » در رد اشعریة و «دیوان شعر» وی که در مدح و مراثی
ائمه علیهمالسّلام سروده است، اشاره کرد. این مرد خدا در شب جمعه دوم
محرم الحرام ۱۲۵۱ق رحلت کرد و در صحن شریف
علوی مدفون شد.
فرزند یعقوب (ت: ۱۲۵۳، م: ۱۳۱۷ق): وی از محضر شیخ
محمد حسین کاظمی بهره مند شد و خود
امام جماعت صحن شریف
علوی و از دانشمندان به نام بود که در سال ۱۳۱۵ یا ۱۳۱۷ق دارفانی را وداع گفت و در کنار پدر و جدش شیخ جواد در صحن شریف
علوی آرمید.
فرزند شیخ عبدالحسن (م: ۱۳۶۶ق): تحصیلات خود را نزد آقایان شیخ
قاسم محیی الدین و
سید محمد علی صائع و شیخ
محمد علی خراسانی و شیخ
محمد رضا آل یاسین فرا گرفت. در سال ۱۳۶۶ق به ملکوت اعلی پیوست و در نجف و صحن شریف در مقبره خانوادگی به خاک سپرده شد.
فرزند شیخ جواد نجف (م: حدود ۱۲۸۵ق): از فضلای و الامقام این سلسله بود که در زمان حیات
پدر زندگی را به درود گفت.
فرزند شیخ
محمد نجف (متوفای ۱۲۴۳ق): از دانشوران پرآوازه این خاندان و پدر بزرگ شیخ
محمد طه نجف میباشد. او کتاب «
العدة النجفیة » در
فقه را را از خود به یادگار گذاشت این کتاب ۹ جلد است و از اول کتاب
طهارت تا
اعتکاف را شامل میشود. سرانجام شیخ
محمد رضا در نجف ندای حق را لبیک گفت و در زیر ناودان طلای صحن شریف
علوی آرام گرفت.
فقیه نامدار و فرزانه
عالی مقام شیخ
محمد طه نجف از مراجع و علمای بزرگی بهره مند شده که ما نام چند تن از آنان چنین است:
فرزند
ثویرد طفیلی (م: ۱۳۰۵ یا ۱۳۱۵ق): در مقام علمی و معنوی شیخ
محمد طه نقش بارز داشت و شیخ
محمد طه نجف ما دروس اولیه (
نحو و
صرف و
معانی و
بیان و...) را از آیتالله طفیلی آموخت.
شیخ عبدالرضا
محمد محضر شیخ
محسن خنیفر و بعد آیتالله شیخ
محمد حسین کاظمی شاگردی کرد و از آیتالله کاظمی اجازه
اجتهاد گرفت. از آثار علمی وی میتوان به کتابهای: جلاء الابصار فی شریع الاستبصار و
شرح شرایع الاسلام اشاره کرد.
شیخ جواد نجف (م: ۱۲۹۴هـ ق): دومین استادی است که شیخ
محمد طه نجف از نظر علمی و عملی از وی استفاده زیادی برد. وی دائی شیخ
محمد طه نجف نیز بود. دروس سطح (فقه،
اصول و
رجال ) را از وی بهره برد.
سید حسین فرزند
رضا آل بحر العلوم طباطبایی (۱۲۲۱-۱۳۰۶ هـ. ق): این عالم ربانی نوه
سید محمد مهدی بحر العلوم است. در نجف اشرف متولد شد و دروس
عالی را در محضر صاحب جواهر فرا گرفت و در زمره شاگردان ممتاز وی در آمد.
سید حسین زمانی که در
کربلا ساکن بود، دچار آسیب در بینایی شد (در سال ۱۲۸۴ هـ. ق برای معالجه به
ایران آمد. وقتی از پزشکان ما یوس شد، به بارگاه ملکوتی
امام رضا علیه السلام مشرف شد و غبار ضریح آن امام را به چشمان خود کشید و قصیدهای در مدح حضرت سرود و در سال ۱۲۸۷ هـ ق به نجف بازگشت.
آل بحر العلوم دوران از مراجع و فقهای بنام حوزه نجف بود که در سال ۱۳۰۶ هـق در نجف
رحلت کرد و در صحن شریف در مقبره خانوادگی آل بحر العلوم مدفون گردید.
فرزند
سید محمد حسینی کوه کمری (م: ۱۲۹۹ هـ. ق): فقیه و اصولی و از مراجع
تقلید بنام زمان خود بود. وی در روستای کوه کمر متولد شد. تحصیلات خود را در حوزه
تبریز آغاز کرد و برای تکمیل آن به کربلا و نجف رفت. وی در زمان استادش شیخ انصاری کرسی تدریس داشت و بعد از توریس، در درس شیخ زانوی
ادب میزند مورخان حوزه درس
سید در نجف را از پر رونقترین درسهای حوزه نجف شمردهاند که بیش از ششصد نفر در آن هست میجستند و اکثر آنان از افاضل بود، از جمله میتوان به نام
میرزا جواد آقا تبریزی شیخ
محمد طه نجف اشاره کرد.
فقیه معروف شیخ انصاری مسائل احتیاطی خود را به
سید حسین
ارجاع میداد
سید بعد از شیخ انصاری
مرجع تقلید شد و عاقبت در روز بیست و سوم
رجب یا نهم
شعبان ۱۲۹۹ هـ. ق در نجف رحلت کرد و در مقبره مقابل مقبره
صاحب جواهر مدفون گردید. نقل شد است همسر آیتالله
سید حسین کوهکمری
وصیت کرده بود کنار شوهرش دفن گردد. بعد از بیست سال وقتی خواستند او را کنار
سید دفن کنند، بدن شریف وی را سالم یافتند.
شیخ مرتضی انصاری (۱۲۱۴ - ۱۲۸۱ هـ ق)
فرزند
محمد باهلی نجفی (۱۱۷۶ - ۱۲۷۰ هـ ق): وی در
عفک در اطراف
دیوانیه عراق متولد شد و برای ادامه تحصیل در سال ۱۲۲۴ق به حوزه نجف مهاجرت کرد. از استادان شیخ محسن میتوان به نام آیتالله شیخ جعفر کاشف الغطاء و شیخ حسن و
موسی کاشف الغطاء اشاره کرد.
شیخ
محسن خنیفر از چهرههای متبحر در فقه، رجال و حدیث در حوزه نجف بود. جمع زیادی در مکتب او تربیت شدند، از جمله:
میرزا حسین خلیلی ، میرزا
محمد حسن آشتیانی و شیخ
محمد طه نجف. اکثر تحصیلات شیخ
محمد طه نجف نزد این استاد بودهمیشه در کنار شیخ خنیفر قرار داشت از این روحانی بلند مرتبه کراماتی نقل شده است.
شیخ
محسن آثاری نیز به رشته تحریر در آورد که میتوان به
رساله عملیه «
مقاصد النجاة » اشاره کرد. وی بعد از خدمات شایان توجه در نجف اشرف رحلت کرد.
شیخ
محمد طه نجف برای زیارت حضرت امام رضا علیهالسّلام دو بار به ایران سفر کرد. اولین بار در روز جمعه بیست و پنجم
جمادی الاولی به سال ۱۳۱۰ق به زیارت امام مشرف شد و مدیحهای سرود. و دومین بار در سال ۱۳۱۸ق به پابوسی امام رضا علیهالسّلام مشرف شد. وی در سال ۱۳۱۷ق. هم به
ضیافت بعض اشراف
بغداد از راه خاکی به
حج مشرف شد و بعد از انجام
مناسک به زیارت
مدینه منوره شتافت.
آیت الله
میرزای شیرازی که در فتوا دادن خیلی محتاط بود مردم را در مسائل احتیاطی به میرزا حسین خلیلی ارجاع میداد، ولی به شیخ
محمد طه نجف اشاره نمیکرد. وقتی در این رابطه از میرزا سؤال شد، فرمود: از مرتبه علمی ایشان چیزی نمیشناسم. مدتی بعد شیخ طه نجف برای زیارت
عسکریین علیهما السلام وارد سامراء شد و به مجلسی که میرزای بزرگوار در آن بود، وارد شد. اهل
علم دور شیخ را گرفتند و در خواست تدریس کردند. شیخ هم پذیرفت و بر کرسی تدریس نشست و چون نابینا بود، متوجه حضور میرزا نشد. وی مسئلهای را مطرح و شروع به بررسی ابعاد آن کرد. میرزای شیرازی از روش طرح بحث و احاطه وی بر آن و کیفیت حل علمی مسئله شگفت زده شد. جلسه دیگری هم به این منوال برگزار شد و میرزای شیرازی به مقام علمی وی
اطمینان پیدا کرد و مردم را در احتیاطات به وی ارجاع داد.
شیخ
محمد طه نجف چنان که از نظر تقوا سر آمد بود، در مراتب علمی نیز در اکثر فنون و علوم جامع بود. در ادبیات، رجال،
حدیث ، لغت تاریخ و اشعار عرب متبحر بود و در علم فقه، اصول حدیث و رجال برتری خاصی بر دیگران داشت.
اجازه اجتهاد مراجع بزرگی چون میرزای شیرازی شاهد این مدعاست.
نقل شده است وقتی شیخ جواد نجف در سال ۱۲۹۴ق در گذشت علمای عرب و عجم از جمله آیتالله
سید مهدی قزوینی ، شیخ میرزا لطف الله و شیخ
ملا محمد ایروانی ... در نجف اجتماع کردند و همه در
نماز جماعت به شیخ
محمد طه نجف
اقتداء کردند آیتالله شیخ
محمد حسن کاظمی هم در
مسجد هندی به
سید قزوینی امر کرد
خطبه بخواند که به شیخ اقتداء کنید، چون وی افضل است.
از افتخارات این فرزانه بلند آوازه این بود که مرجعیت جهانی در اکثر کشورهای شیعه نشین داشت. به گونه که میتوان گفت بعد از وفات آیتالله شیخ
محمد حسین کاظمی و میرزای شیرازی
مرجعیت و درس عمومی حوزه نجف در ایشان خلاصه میشد.
آیت الله شیخ
محمد طه زمانی به مرجعیت عامه رسید که چهل سال انزوا
اختیار کرده بود و به تحقیقات نوشتاری مشغول بود و از چشمان ظاهری نیز نابینا گشته بود.
خاندان آل نجف در سجایای اخلاقی زبانزد عام و خاصبودهاند. شیخ
محمد طه نجف نیز مانند جدش شیخ حسین عالمی پرهیزگار و صالح، انسانی نمونه و
عالی عامل بود. در اوائل تحصیل علوم حوزوی از نظر مادی در تنگنا بود.
وقتی به مرجعیت جهانی رسید، وجوهات از
اطراف و اکناف به منزل وی سرازیر شد، اما وضع زندگیش تغییری نکرد و تا آخر عمر ساده زیست، حتی در زمستان بیشتر از یک
لباده عادی نداشت.
از این عالم بزرگوار نقل شده است: دچار پا درد شدم و برای معالجه به بغداد مسافرت کردم. زمانی که از معالجه فارغ شدم، جمعی از اهالی بغداد دورم را گرفتند و از من در خواست کردند. در بغداد اقامت کنم و به
اصلاح امور دینی آنان بپردازم. من هم در خواست مردم را
اجابت کردم. وقتی شب فرا رسید، ندایی آمد!:
ای
محمد طه ما تو را برای بلاء برگزیدیم و
امتحان و مسکن تو در نجف است. شب را به صبح رساندم. وقتی مردم دورم را گرفتند، معذزت خواهی کردم و راه نجف را پی گرفتم. اولین امتحان، مرگ تنها فرزندم مهدی بود. طولی نکشید که بلای دوم یعنی نابینایی به سراغم آمد. سومی را ذکر نکرد. وقتی اصرار کردند، گفت: ریاست. و در این راه کمک از خدا و حسن
عاقبت را خواهانم.
۱ -
رسالة النیة ۲ - رسالة الطهاره ۳- رسالة الدماء ۴ - رسالة فی قدر المسافة هل هی ثماینة فراسخ امتدادیةام اربعة
۵ - رسالة من ادرک من الوقت رکعة هل هی اداءام قضاء ۶ -
کتاب الزکوة : » شرح زکات «شرایع الاسلام»
۷ - الانصاف فی مسائل الخلاف: تعلیقه مختصر بر «جواهر الکلام». ۸ - شرح
علی منظومه «
السید مجو العلوم» در فقه
۹ - شرح بر کتاب نکاح «جواهر الکلام» ۱۰ -
تعلیقة علی اللمعة ۱۱ - رسالة فیمن تیقن الطهارة و الحدث و شک فی المتاخر منهما.
۱۲ - رسالة فی الحدث بعد التیمم بدلا عن الغسل: هل یلزمه اعادة التیممام کیفیة الوضوء ۱۳ - رسالة فی الاستظهار من الحیض
۱۴ - رسالة فی عقد النکاح المردد بین الدائم و المنقطع ۱۵ -
رسالة فی التقیه ۱۶ -دو رساله در حبوه
۱۷ -رسالة فی الخارجعن محل الاقامة عمادون المسافة در کشف الاستار عن الخارجعن دار الاقامة فی الاسفار»
۱۸ - کشف الحجاب فی استصحاب الکریة و مطلق الاستصحاب. ۱۹ -
تعلیقة علی المدارک ۲۰ - مناسک الحج
۲۱ -
نعم الزاد : رساله عملیه که در سال ۱۳۰۹ هـ. ق در
لکنهو هند به چاپ رسید.
۲۲ -
الدعائم : در
اصول فقه است و
محمد طه از بیست سالگی آن را به نگارش در آورد. ۲۳ -
غناء المحصلین : حاشیه بر «
معالم الاصول » است. ۲۴ -
القواعد النجیفة فی مهمات الفرائد المرتضویه : حاشیه عمیقی بر «رسائل» شیخ اعظم انصاری رحمةاللهعلیه است.
۲۵ - کتاب فی الرجال ۲۶ - کتاب احیاء الموات فی احوال الرواة ۲۷ - رسالة فی احوال جده الشیخ حسین الکبیر.
۲۸ -
اتقان المقال علم الرجال : این کتاب را بعد از مقدمه در رموز مصطلحه بر سه قسم مرتب کردتقات، حسان و ضعاف. مؤلف در سال ۱۲۷۷ق تالیف این کتاب را به پایان رساند شیخ
آقا بزرگ تهرانی مینویسد: در سال ۱۳۴۱ق در نجف که ایشان نیز در جلسات حضور داشت. در شبهای
ماه مبارک رمضان نزد وی میخواندند وی تجدید نظر و تصحیح میکرد، من هم از آن اشخاصبودم که حاضر
قرائت میشدم.
رجالی بزرگوار شیخ
محمد طه نجف اول این کتاب را در زمان نگارشبه نام «
احیاء الموات فی احوال الرواة » نامید. و بعد از تجدید نظر در سال ۱۳۴۱ هـ. ق به نام «
اتقان المقال » تغییر نام داد.
برای آشنایی بیشتر با مقام و عظمت علمی
فقیه پارسا، شیخ
محمد طه به اسامی برخی از شاگرد وی اشاره میکنیم.
۱ -
سید مهدی طالقانی (۱۲۶۵ - ۱۳۴۳ق) ۲ ـ
سید محمود حکیم (۱۲۹۶ - ۱۳۷۵ق) ۳ ـ
سید عبدالحسن دزفولی (متوفای ۱۳۵۸ق) ۴ـ
سید عدنان غریفی (۱۲۸۳ - ۱۳۴۰ق) ۵ -
سید عبدالرزاق بن علی الحلو (۱۲۷۵ - ۱۳۳۷ق) ۶ -
سید عبدالرسول خرسان (متوفای ـ ۱۳۶۱ هـ. ق) ۷ -
سید علی النبی موسوی (۱۲۸۵ - ۱۳۵۷ هـ. ق) ۸ -
سید عبدالحسن الحلو (۱۲۶۶ - ۱۳۴۷ق) ۹ -
سید محمد سعید حبوبی (۱۲۶۶ - ۱۳۳۳ق) ۱۰ - شیخ
اسماعیل ارومی (۱۲۹۵ - ۱۳۶۷ق) ۱۱ - شیخ
محمد حیدر (۱۲۸۳ - ۱۳۳۳ق) وی از همراهان دائمی شیخ بود.
۱۲ - شیخ
مهدی غریفی (۱۲۹۹ - ۱۳۴۳ق) ۱۳ - شیخ
هادی طائفی (متولد ۱۲۷۸ق) ۱۴ - شیخ
محمد حرز الدین نجفی (۱۲۷۳ - ۱۳۶۵ق) ۱۵ - شیخ
طاهر حجازی (۱۲۸۰ - ۱۳۷۵ق) ۱۶ -
طاهر فرج الله نجفی ۱۲۸۱ - ۱۳۴۴ق) ۱۷ - شیخ
حسین فرطوسی (متوفای ۱۳۴۸ق) ۱۸ - شیخ
علی طریحی (متوفای ۱۳۳۳ق) ۱۹ - شیخ
جعفر قرشی جعفری (۱۲۸۰ - ۱۳۵۵ق) ۲۰ - شیخ
جعفر شرقی خاقانی (۱۲۵۹ - ۱۳۰۹ق) ۲۱ - شیخ
حسین آل سمیم (حدود ۱۲۶۳ - ۱۳۴۰ق) ۲۲ - شیخ
عبدالرضا سهلانی (۱۲۲۵ - ۱۳۶۰ق) ۲۳ - شیخ
جعفر بدیدی (متوفای ۱۳۶۹ق) ۲۴ - شیخ
حسن آل صاحب جواهر (۱۲۶۴ - ۱۳۴۵ق) ۲۵ - شیخ
محمد حسن آل سمیم (۱۲۷۸ - ۱۳۴۲ق) ۲۶ - شیخ
باقر حیدر (متوفای ۱۳۳۳ق)
شیخ
محمد نجف در اواخر ماه مبارک رمضان در بستر بیماری قرار گرفت و در سیزدهم
شوال ۱۳۲۳ق در گذشت. با رحلت وی بازار تعطیل شد و خبر مرگش اهالی همه مناطق را به منزل وی کشانید آنان با کمال احترام پیکر وی را
غسل دادند و تشیع کردند.
جمعیت انبوهی در
تشیع پیکرش شرکت کرد که نجف چنان روزی را به خود ندیده بود پیکر مطهر را دور حرم مطهر
علوی طواف دادند و آیتالله میرزا حسین خلیلی بر پیکرش نماز خواند و در حجرهای که اساتیدش همانند شیخ بزرگوار انصاری، شیخ محسن خنیفر، و
شیخ حسین نجف کبیر مدفون بودند، به خاک سپردند شاعران با شعر و خطباء با بیان به ذکر سجایای اخلاقی و مقامات علمی و معنوی وی پرداختند و در اکثر مناطق
عراق ، ایران و کشورهای عربی به بر پایی مجالس سوگواری پرداختند.
تنها فرزند شیخ
محمد طه نجف تبریزی شیخ مهدی بود وی نزد عدهای از مشاهیر عصر خود تحصیل کرد و در سال ۱۳۰۹ق در زمان حیات پدر در نجف اشرف مرحوم و در صحن شریف حجره ۱۱ مدفون شد. فرزند او شیخ
محمد بود که در سال ۱۳۴۶ق مرحوم شد.
تذکر: یکی از نوههای ایشان با مجمع التقریب همکاری داشت.
سایت فرهیختگان تمدن شیعه، برگرفته از مقاله «محمدطه نجف».