محمد حسین برازجانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
برازجانی، شیخ محمدحسین، روحانی مبارز (۱۲۴۹ـ۱۳۱۹ ش) و متحد
رئیس علی دلواری تنگستانی در نبرد با انگلیسها است.
از ۱۲۱۶ تعدادی از روحانیون
شیعه بحرین، به
ایران مهاجرت کردند و در مناطق
جنوب ایران ساکن شدند. شیخ محمد حسین که در
برازجان به
دنیا آمده بود، فرزند نجف علی، و از
اعقاب شیخ یوسف، از روحانیان مهاجر و از مشایخ قریه ماحوز بحرین بود.
برازجانی در
نجف تحصیل کرد. میزان تحصیلات او جز به تقریب و گمان معلوم نیست.
او پس از علم آموزی به برازجان بازگشت و به وظایف شرعی پرداخت.
وی به سبب مقام روحانیش، میان مردم دشتی و دشتستان و برازجان، محترم بود.
با شروع
جنگ جهانی اول و درگیریهای منطقه جنوب، اهمیت این روحانی و نقش او در مبارزه با انگلیسها در منطقه آشکارتر شد. تحریک
عشایر جنوب برضد انگلیسها که واسموس، جاسوس آلمانی، عامل آن بود،
حمایت والی
فارس از واسموس
و قطع خطوط تلگراف جاسک و
چاه بهار و نیز طرفداری افسران ژاندارمری از آلمانها، انگلیس را به اعتراض به دولت ایران واداشت
و سرانجام در فرصتی مناسب، در مرداد ۱۲۹۴/اوت ۱۹۱۵، قوای انگلیس
بوشهر را اشغال کرد.
پس از اشغال بوشهر، احساسات ضد انگلیسی مردم شدت بیشتری یافت و عشایر جنوب به رهبری رئیس علی دلواری به نبردهای تعرضی با نیروهای انگلیس پرداختند.
در همین
زمان،
آیت الله محمد تقی شیرازی در نجف برضد
متفقین اعلام
جهاد کرد
و برازجانی بر همین اساس، به یاری رئیس علی دلواری شتافت. دامنه این
قیام تا
شیراز گسترش یافت و برازجان به دلیل موقعیت خاص سوق الجیشی ـ یعنی قرار گرفتن میان شیراز و بوشهر ـ مرکز تجمع آزادیخواهان
و مأمن نیروهای درگیر در جنگ جنوب شد.
علی کازرونی، غضنفر السلطنه (ضابط برازجان)، اخگر (دکتر ژاندارمری)،. . . و برازجانی برای کمک به نبرد جنوب، در برازجان شورایی تشکیل دادند
که در آن پس از خواندن نامه های مجاهدان و مخالفان، رهنمودهای لازم را میدادند و از خانهای منطقه میخواستند تا رئیس علی را در جنگ یاری دهند.
نخستین کسی که به در خواست آنها پاسخ مثبت داد، شیخ حسین
چاه کوتاهی بود.
در پی کوششهای برازجانی برای کمک به نهضت جنوب و به دلیل اهمیت او در منطقه، کاکس، وابسته نظامی
انگلیس در بوشهر، طی نامه ای از او باز خواست کرد، اما شیخ با استناد به فتوای علمای نجف، به کاکس پاسخ داد
و رئیس علی نیز در تأیید آن، نامه ای مفصل و ستایش آمیز برایش فرستاد.
در اثنای جنگ جنوب، رئیس علی دلواری کشته شد، و برازجانی در نامه تسلیتی که به شیراز فرستاد، از آیت الله میرزا ابراهیم، برای فرزند رئیس علی تقاضای سمت افتخاری کرد و میرزا ابراهیم به
لقب بهادرالسلطان داد.
مبارزه جنوب همچنان ادامه یافت تا آنکه انگلیسیها در ۱۳۳۵/۱۹۱۷ بر برازجان مسلط شدند.
پس از پایان جنگ، برازجانی به زادگاه خود بازگشت
و غضنفرالسلطنه، خان برازجان، نیز که در کوههای اطراف برازجان به سر میبرد، با گرفتن تأمین به آن شهر رفت.
اما به خاطر
حکومت مرکزی میان آن دو اختلافاتی بروز کرد.
در ۱۳۰۷ ش که غضنفرالسلطنه به بوشهر احضار و بازداشت شد، اقوام غضنفرالسلطنه برازجانی را عامل بازداشت میدانستند، و پس از بازگشت او به عنوان حاکم برازجان، به خانه برازجانی حمله کردند تا او را به
قتل برسانند. در این حمله، شیخ جان سالم به در برد، اما خانه اش غارت شد.
در ۱۳۰۸ ش غضنفرالسلطنه، بر حکومت مرکزی طغیان کرد
و از پرداخت
مالیات بیشتر به دولت سرباز زد.
برازجانی در این
حرکت با او همراهی نکرد تا آنکه قوای دولتی، غضنفرالسلطنه را به قتل رساندند.
برازجانی اواخر
عمر خود را در
تهران به سر برد و در هفتاد سالگی درگذشت و در امامزاده عبدالله به خاک سپرده شد
(۱) احمد اخگر، زندگی من در طول هفتاد سال تاریخ معاصر ایران، ج ۱، تهران ۱۳۶۶ ش.
(۲) مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲و۱۳و۱۴ هجری، تهران ۱۳۵۷ ش.
(۳) کاوه بیات، ویرایشگر، ایران و جنگ جهانی اوّل، تهرانی ۱۳۶۹ ش.
(۴) محمد حسین رکن زاده آدمیت، فارس و جنگ بین الملل، ج ۱، تهران ۱۳۱۲ ش.
(۵) احمد علی سپهر، ایران در جنگ بزرگ: ۱۹۱۸-۱۹۱۴، تهران ۱۳۳۶ ش.
(۶) فلوریدا سفیری، پلیس جنوب ایران: اس پی آر، ترجمه منصوره اتحادیه (نظام مافی) و منصور جعفری فشارکی (رفیعی)، تهران ۱۳۶۴ ش.
(۷) علیمراد فراشبندی، جنوب ایران در مبارزات ضد استعماری، تهران ۱۳۶۵ ش.
(۸) جیمز فردریک مابرلی، عملیات در ایران: جنگ اول ۱۹۱۴ـ۱۹۱۸، ترجمه کاوه بیات، تهران ۱۳۶۹ ش.
(۹) محمد حسن نبوی، «نقش روحانیون در قیام ضد استعماری مردم جنوب ایران» در مجموعه مقالات کنگره بزرگداشت هشتادمین سال شهادت رئیس علی دلواری، بوشهر ۱۳۷۳ ش.
(۱۰) مهدیقلی هدایت، خاطرات و خطرات، تهرانی ۱۳۶۳ ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائره المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «شیخمحمدحسین برازجانی»، شماره۸۶۳.