• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

محاسبه اعمال

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





طبق آیات قرآن و عقیده ما مسلمانان در روز قیامت همه اعمال ما مورد محاسبه قرار می‌گیرد.



از نام‌های قیامت در قرآن «یوم الحساب» است، یعنی روزی که خداوند به حساب اعمال بندگان خود می‌رسد، این مطلب به قدری مسلم است که علی (علیه‌السّلام) آنجا که فرق میان دنیا و آخرت را بیان می‌نماید، می‌فرماید:
«دنیا سرای عمل و کوشش است و نه جایگاه حساب، و آخرت جایگاه حساب است نه وقت عمل و کوشش». (و الیوم عمل و لا حساب و غدا حساب و لاعمل.)


ولی در عین حال پیرامون حساب، در آیات قرآن و روایات اسلامی یک رشته عناوین مورد توجه قرار گرفته که بررسی آن‌ها گذشته بر این که به بالا رفتن سطح آگاهی ما نسبت به معارف دینی کمک می‌نماید، پاسخ گوی برخی از سؤالات در مورد مساله ی حساب می‌باشد. بخش عمده ی این عناوین را می‌توان در موارد زیر بیان نمود:
۱ـ مقصود از حساب چیست؟
اصولا واقعیت حساب عبارت است از: پی بردن به برخی از مجهولات به کمک معلومات پیشین، و به عبارت دیگر: واقعیت حساب چیزی جز حل مجهولات از طریق معلومات نیست، و بدین جهت در زندگی همه افراد بشر به صورت یک واقعیت ضروری و انفکاک ناپذیر خود نمائی می‌کند زیرا او پیوسته نگران وضعیت زندگی خود بوده و می‌خواهد از نتائج کار و تلاش و اندوخته‌های مادی و معنوی خود آگاه گردد، در این صورت راه حساب گری را پیش می‌گیرد.
بنابراین در واقعیت حساب و حساب گری به گونه‌ای که در میان بشر متداول و رائج است نوعی جهل و نا آگاهی نهفته است و با توجه به این که وجود آفریدگار از هر نوع جهل و ناآگاهی منزه است دیگر چه نیازی به محاسبه و بررسی اعمال آنان دارد؟ او می‌تواند بر اساس علم واقع نمای خود، کیفر و پاداش انسان‌ها را بر پایه حکمت و عدل خود معین نماید در این صورت برپا نمودن محکمه حساب، و سئوال و پرسش لغو خواهد بود و در نتیجه با اصل «حکمت الهی» سازگار نیست.

۲.۱ - پاسخ به سوال

مقصود از برپا نمودن محکمه حساب در قیامت (یوم یقوم الحساب) این نیست که خداوند با طراحی رشته سئوالات از بندگان خود، وضعیت آنان را از نظر کار‌های خوب و بد و استحقاق پاداش و کیفر، به دست آورد، زیرا همان گونه که در سئوال اشاره شد، خداوند از همه چیز آگاه است و از این نظر هیچ گونه نیازی به تشکیل محکمه حساب در کار نیست، بلکه مقصود از محاسبه و بررسی اعمال بندگان چیز دیگری است و آن این که «عدل وجود و حکمت» الهی برای همگان کاملا روشن گردد و حتی آنان که در دنیا در این مورد شک و تردید داشته و یا آن را جدی و مهم تلقی نمی‌کرده‌اند، آشکارا عدل و رحمت الهی را مشاهده نمایند و دیگر جای هیچ گونه اعتذار و اعتراضی برای کسی باقی نماند.


ظاهر، بلکه صریح برخی از آیات قرآن این است که در قیامت، خداوند خود به حساب بندگان رسیدگی می‌کند چنان که می‌فرماید:
فانما علیک البلاغ و علینا الحساب. تو عهده دار رسالت و ابلاغ احکام الهی به مردم هستی و رسیدگی به حساب آنان به عهده ما است.
و نیز می‌فرماید:
ان الینا ایابهم ـ ثم ان علینا حسابهم. رجوع آنان به سوی ما است سپس حساب آنان بر ما است.
و نیز می‌فرماید:
ان حسابهم الا علی ربی لو تشعرون. حساب آنان (به عهده کسی) جز خدا نیست اگر درک می‌کردید.
و نیز می‌فرماید:
و کفی بالله حسیبا. کافی است که خدا حسابرس اعمال بندگان خود باشد.
ولی از برخی از آیات قرآن چنین استفاده می‌شود که در سرای دیگر هر انسانی خود به حساب اعمال خود می‌رسد و نیاز به حسابرس دیگری غیر از نفس انسانی نیست چنان که می‌فرماید:
عمل هر انسانی را ملازم با او ساختیم و روز قیامت آن را به صورت کتابی بیرون می‌آوریم و او آن را گشوده می‌یابد، به او گفته می‌شود کتاب خود را بخوان در این روز کافی است که نفس تو حساب تو را رسیدگی نماید.
مفاد این آیه با آیات گذشته منافاتی ندارد، زیرا مفاد این آیه این است که در سرای دیگر همه ی اعمال انسان به صورت کتابی در برابر دیدگان او نمودار می‌گردد و انسان واقعیت کارهائی را که در دنیا انجام داده است، مشاهده می‌کند و چون واقعیت اعمال در برابر دیدگان او نمودار می‌گردند، جای هیچ گونه انکاری برای او باقی نمی‌ماند و در حقیقت خود بر کرده‌های خود گواهی می‌دهد.


در روایات نیز این مساله مورد توجه واقع شده است برخی از روایات همان مطلبی را بیان نموده‌اند که از آیات یاد شده استفاده گردید و آن اینکه رسیدگی به حساب بندگان تنها به عهده خداوند است.
ولی در برخی دیگر از روایات آمده است که بررسی حساب شیعیان به امامان معصوم (علیهم‌السّلام) واگذار می‌شود:
عبدالله بن سنان از امام صادق روایت کرده است که فرمودند «روز قیامت خداوند رسیدگی به حساب شیعیان را به ما واگذار می‌کند».
در زیارت جامعه کبیره نیز آمده است: «و ایاب الخلق الیکم و حسابهم علیکم» بازگشت خلق به سوی شما است و حساب آنان با شما است.
همان گونه که ملاحظه می‌شود، مضمون زیارت جامعه گسترده تر از مدلول دو روایت یاد شده است و نیز یاد آور می‌شویم چون حسابرسی امامان به فرمان خدا است، در این صورت محاسب بودن آنان، با «حصر حسابرسی» به خدا (که مفاد آیات گذشته است) منافاتی ندارد و نظائر آن در قرآن فراوان است.


آیات مربوط به این بحث را به دو دسته می‌توان تقسیم کرد:

۵.۱ - سوال از تمام اعمال انسان

آیاتی که حاکی از این است که از تمام کارهائی که انسان انجام داده است سئوال می‌شود و ما نمونه هائی را یاد آور می‌شویم:
الف: و لتسئلن عما کنتم تعملون.
قطعا شما درباره کارهائی که انجام داده‌اید، مورد سئوال واقع می‌شوید.
ب: لا یسئل عما یفعل و هم یسئلون.
از آنچه خداوند انجام می‌دهد، سئوال نمی‌شود ولی آنان در مورد کارهائی که انجام می‌دهند مورد سئوال واقع می‌شوند.
ج: یومئذ یصدر الناس اشتاتا لیروا اعمالهم.
روز قیامت انسان‌ها گروه گروه از قبرها بیرون می‌آیند تا اعمال (یا جزای اعمال) خود را ببینند.
گذشته از آیات یاد شده آیات مربوط به جزاء و کیفر و پاداش نیز بر این شمول و گستردگی دلالت دارند.

۵.۲ - سوال از اعمالی خاص

ولی در این جا دسته‌ای دیگر از آیات است که حاکی از این است که از موضوعات خاصی سئوال می‌شود. اینک نمونه هائی از این آیات:
الف: نعمت‌های الهی
ثم لتسئلن یومئذ عن النعیم.
آنگاه به طور قطع درباره نعمت‌های الهی از شما سئوال می‌شود.
سئوال در این آیه اگر چه درباره ی نعمت‌های الهی است، ولی با توجه به این که از آن با کلمه «نعیم» تعبیر آورده شده است که همه ی نعمت‌های الهی را شامل می‌شود و از طرفی همه ی آنچه بشر در زندگی خود از آن برخوردار است، نعمت‌های الهی محسوب می‌شوند، بنابراین همه ی کار‌های او مورد سئوال واقع خواهد شد، زیرا همه ی کارهائی که انسان انجام می‌دهد، به گونه‌ای تصرف در نعت‌های الهی می‌باشد. و در نتیجه این آیه را باید از دسته نخست بشمار آورد.
ب: درباره قرآن
و انه لذکر لک و لقومک و سوف تسئلون.
حقا که قرآن ذکر الهی است که برای تو (پیامبر) و قوم تو نازل گردیده و در آینده (قیامت) درباره آن مورد سئوال قرار خواهید گرفت.
ج: گواهی‌ها و شهادت‌ها
ستکتب شهادتهم و یسئلون.
شهادت‌های آنان نوشته خواهد شد و مورد سئوال قرار می‌گیرند.
د: قتل بی گناهان
و اذا الموؤدة سئلت ـ بای ذنب قتلت.
هنگامی که از دختران زنده به گور شده (هر مقتول بی گناهی) پرسیده می‌شود که به کدام جرم کشته شد؟
هـ : دروغ‌ها و تهمت‌ها
تالله لتسئلن عما کنتم تفترون.
سوگند به خدا، قطعا درباره افترا‌های شما سئوال خواهد شد.
و: راستگوئی راستگویان
لیسئل الصادقین عن صدقهم و اعد للکافرین عذابا الیما.
تا خداوند از راستی راستگویان سئوال نماید و او برای کافران عذاب دردآور آماده کرده است.
البته تخصیص این رشته از موضوعات برای سئوال، منافاتی با همگانی بودن آن ندارد، زیرا این قسمت به خاطر اهمیتی که دارند، در لسان وحی به طور خصوص وارد شده است.


حساب هر امتی با امام آن امت و حساب هر امام با نبی آن امت و حساب همه منتهی به خداوند است و حقیقت حساب کشف حجاب است از بیان و اطلاع هر ک از افراد مخلوقین بر سرایر اعمال خود زیرا که غیب شهادت و نهان آشکار میشود و علوم نظری به سر حد بداهت می رسد و به مقتضای آن راه بهشت یا جهنم پیش می گیرند طوعا یا کرها.
[۲۳] ولوی، علی‌محمد، تصحیح، تحشیه و تشریح (هردنگی، محمدحسن، ۱۳۰۲ قمری، تاملات کلامیه)، ج۱، ص۱، پژوهشگاه علوم انسانی، چاپ اول، ۱۳۹۶.


۶.۱ - روایات مربوطه

اتفاقا در روایات نیز این تقسیم وارده شده است، برخی از روایات یاد آور می‌شود که از همه کارها سئوال می‌شود، در حالی که برخی، انگشت روی موضوعات خاصی می‌گذارد مانند:
۱ـ عمر انسان.
۲ـ دوران جوانی .
۳ـ کیفیت بهره گیری از اعضاء.
۴ـ کسب ثروت و صرف آن.
۵ـ محبت اهل بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم).
۶ـ قرآن و عترت.
۷ـ فریضه نماز.
۸ـ نبوت و ولایت.
۴ـ آیا حساب همگانی است؟


آیات در این باره به چند دسته تقسیم می‌شوند:
الف: سئوال و حساب عمومی است
فلنسئلن الذین ارسل الیهم و لنسئلن المرسلین.
قطعا کسانی که پیامبران به سوی آنان فرستاده شدند و از خود فرستاده شدگان سئوال خواهد کرد.
این آیه به روشنی بر این مطلب گواهی می‌دهد که هم امت‌ها و هم رهبران الهی که برای هدایت آنان فرستاده مبعوث گردیده‌اند مورد حساب قرار خواهند گرفت، از رهبران الهی از ابلاغ احکام، و از مردم از پذیرش و عمل به آن‌ها سئوال خواهد شد.
ب: از هیچ کس سئوال نمی‌شود
فیومئذ لا یسئل عن ذنبه انس و لا جان.
در این روز (قیامت) از گناهان هیچ فردی از انس و جن سئوال نمی‌شود.
و نیز می‌فرماید: «و لا یسئل عن ذنوبهم المجرمون».
ج: ستمکاران مورد سئوال واقع خواهند شد
احشروا الذین ظلموا و ازواجهم و ما کانوا یعبدون من دون الله فاهدوهم الی صراط الجحیم و قفوهم انهم مسؤلون.
ستمکاران و یاران آن‌ها و آنچه را که غیر از خدا پرستش می‌کردند برانگیخته و به راه دوزخ راهنمائی کنید و آنان را بازداشت کنید زیرا آنان مورد سئوال واقع خواهند شد.
د: پاداش صابران بدون حساب است
قل یا عباد الذین آمنوا اتقوا ربکم للذین احسنوا فی هذه الدنیا حسنة و ارض الله واسعة انما یوفی الصابرون اجرهم بغیر حساب.
بگو‌ای بندگان با ایمان، تقوا پیشه باشید برای آنان که در این دنیا احسان نمایند نیکوئی خواهد بود، و زمین پروردگار (برای رعایت اصل تقوا و پایبند بودن به احکام الهی) گسترده است فقط صابران بدون حساب پاداش کافی خواهند داشت.


قبل از بررسی و تفسیر آیات گذشته لازم است نکته‌ای را یاد آور شویم و آن اینکه واژه حساب در قرآن در دو معنی بکار رفته است.
۱ـ حساب تکوینی
۲ـ حساب تدوینی.

۸.۱ - حساب تکوینی

مقصود از حساب تکوینی این است که آفرینش بر اساس یک رشته قوانین تخلف ناپذیر و محاسبات دقیق پایه ریزی شده است، طلوع و غروب ستارگان، وزش باد، باریدن باران، رویش گیاهان و رشد و نمو و تولید مثل موجودات زنده، و در یک کلمه همه حوادث و رخداد‌های گیتی، حساب شده است و از نظم و قانون دقیق پیروی می‌کند.
قرآن کریم درباره حرکت حساب شده و منظم خورشید و ماه می‌فرماید:
«الشمس و القمر بحسبان»
(هستی) خورشید و ماه (و حرکت آن دو) حساب شده است.
نظم و حساب یاد شده اختصاص به پدیده‌های تکوینی ندارد، بلکه رخدادها و تحولات مربوط به زندگی فردی و اجتماعی بشر را نیز شامل است و قرآن از آن به عنوان «سنت‌های الهی» یاد می‌کند.
اعمال نیک و بد انسان هر یک در سرنوشت فردی و اجتماعی او مؤثر و کارساز است، و مایه تکامل یا انحطاط، سعادت یا شقاوت، پیروزی یا شکست و... آنان می‌باشد.
این سنت پایدار الهی به زندگی دنیوی انسان اختصاص نداشته، در مورد حیات پس از مرگ و سرای آخرت نیز جاری است و انسان در قیامت همان را درو می‌کند که در دنیا کاشته است (الدنیا مزرعة الاخرة) و قانون پاداش‌ها و کیفر‌های اخروی نیز از نظر بسیاری از آیات قرآن بر همین پایه استوار است.
بر پایه حساب تکوینی، عمومیت و همگانی بودن حساب امری بدیهی و روشن است، زیرا همه انسانها، از مؤمنان و مشرکان، پارسایان و مجرمان و به تعبیر قرآن مقربان، اصحاب یمین و اصحاب شمال همگی در مورد کارهائی که در دنیا انجام داده‌اند، حساب پس داده و پاداش و کیفر اعمال خود را می‌یابند.

۸.۲ - حساب تدوینی

نوع دیگری از حساب، حساب تدوینی است نوع رائج و معروف «حساب تدوینی» همان است که انسان‌های عاقل و حسابگر در زندگی خود بکار گرفته، مداخل و مخارج و سود و زیان هائی را که در زندگی با آن مواجه می‌شوند مقایسه و محاسبه نموده و بر پایه آن تصمیم گیری می‌کنند.
شکل دیگر آن محاکم و دیوان هائی است که عملکرد نهاد‌های حکومت را مورد بررسی قرار می‌دهند و حساب هر یک از واحد‌های حکومتی و پرسنل و اعضای آن را رسیدگی می‌کند تا معلوم شود بودجه هائی که در اختیار آنان قرار گرفته چگونه مصرف نموده و نیز اوقات اداری خود را چگونه سپری کرده‌اند؟
به نظر می‌رسد حساب مربوط به عالم آخرت از نوع حساب تدوینی است آن هم از شکل و مدل اخیر آن، یعنی آفریدگار جهان که انسان را آفریده و همه سرمایه‌های حیات را در اختیار او قرار داده است و برای استفاده از آن‌ها آئین نامه و برنامه خاصی را تشریع نموده است در محکمه ی قیامت (یوم الحساب) آنان را مورد سئوال قرار داده و حساب اعمال و چگونگی استفاده آنان از سرمایه‌های حیات را بر اساس قوانین الهی رسیدگی می‌کنند، این جا است که پرونده‌های اعمال (دواوین، کتب) گشوده می‌گردند هر کس کار‌های خوب و بد خود را مشاهده می‌کند، پرونده عمل برخی را به دست راست آنان می‌دهند و این گروه حساب آسانی دارند. («فاما من اوتی کتابه بیمینه فسوف یحاسب حسابا یسیرا»)
نامه عمل گروهی به دست چپ آنان داده می‌شود و او از دیدن آن شرمنده و اندوهگین می‌شود آرزو می‌کند که کاش پرونده اعمالش را به او نمی‌دادند. («و اما من اوتی کتابه بشماله فیقول یا لیتنی لم اوت کتابیه»).


از مطالب یاد شده دانسته شد که بحث درباره حساب روز قیامت و همگانی بودن آن مربوط به حساب تدوینی است نه حساب تکوینی زیرا در عمومیت و همگانی بودن حساب تکوینی جای هیچ گونه شک و تردید نیست، زیرا بازگشت حساب تکوینی به قانون پاداش و کیفر اعمال است که قطعا اختصاص به گروهی ندارد و شامل همه افراد بشر می‌باشد.
از این جا اشتباه و خلطی که در کلام برخی از صاحب نظران در این باره شده است، روشن می‌گردد.
اکنون که جایگاه بحث کاملا روشن گردید به بررسی آیات یاد شده در رابطه با همگانی بودن سئوال و حساب می‌پردازیم:
نسبت دو دسته از آیات یاد شده (دسته اول و دوم) از نظر ظاهر نسبت تباین کلی است، زیرا مفاد دسته اول این است که از همگان سئوال می‌شود و مفاد دسته دوم این است که از هیچ کس سئوال نخواهد شد.
با توجه به این که نمی‌توان واقعیت یک چنین تباین و تناقضی را پذیرفت، و یک چنین اختلاف با اصل «تشابه» و هم آهنگی آیات قرآن و عدم اختلاف آن‌ها نیز ناسازگار است باید در فهم هدف آیات تلاش بیشتری کرد.

۹.۱ - جمع میان آیات

مفسران در جمع میان این دو دسته از آیات وجوهی را ذکر کرده‌اند که برخی را یاد آور می‌شویم:
۱ـ هدف نفی سئوال به شیوه‌ای است که در محاکم دنیوی رائج می‌باشد مثلا از هر کسی پرسیده نمی‌شود که چرا فلان خطا را مرتکب شدی، بلکه به جای آن واقعیت یا آثار آن گناهان را به گونه‌ای در وجود آنان منعکس می‌نماید که هم خود آنان و هم دیگران به مجرم بودنشان واقف می‌گردند شاهد بر این تفسیر آیه (۴۰) سوره الرحمن است که پس از این که می‌فرماید:
«فیومئذ لا یسئل عن ذنبه انس و لا جان» می‌فرماید: «یعرف المجرمون بسیماهم فیؤخذ بالنواصی و الاقدام» مجرمان به چهره هایشان شناخته می‌شوند.
۲ـ در قیامت مواقف و ایستگاه‌های بسیاری است، بنابراین ممکن است در برخی از آن مواقف درباره گناهان سئوال شود و در برخی از آن سئوال نشود.
۳ـ مقصود این است که از آنان سئوال زبانی نمی‌شود و به جای آن، از اعضاء آنان سئوال می‌شود و آن‌ها نیز بر کرده‌های خود گواهی می‌دهند.
چنانکه می‌فرماید: الیوم نختم علی افواههم و تکلمنا ایدیهم و تشهد ارجلهم بما کانوا یکسبون.
روز قیامت بر دهان‌ها مهر می‌زنیم و دست هایشان به سخن آمده و پاها به آنچه انجام داده‌اند گواهی می‌دهند، و یا به گونه‌ای دیگر.
۴ـ مقصود از نفی سئوال، سئوال پس از قطعی شدن حساب هر کس و ورود گنهکاران به دوزخ است ولی آیات مثبت سئوال ناظر به مواقف قبل از معلوم شدن سرنوشت گنهکاران از نظر کیفر است چنان که می‌فرماید:
و قفوهم انهم مسؤلون.
[۴۳] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۲، ص۳۹۸.
[۴۴] طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ج۱۶، ص۷۹.
[۴۵] طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ج۱۹، ص۱۲۱.

از مطالب یاد شده تفسیر آیات دسته سوم (از ستم کاران سئوال نمی‌شود) نیز روشن شد وجوه یاد شده، در مورد این دسته از آیات نیز جاری است.
و اما مساله «صابران» بنابراین که بدون حساب پاداش می‌بینند، می‌توان آن را یک استثناء و تخصیص در آیات همگانی بودن حساب دانست.


اگر در روز رستاخیز با گروهی سخت گیری در حساب می‌شود، در برابر، با گروه دیگری که دارای صفات و افعال نیک می‌باشند، با سهولت خاصی حساب برگذار می‌شود چنان که می‌فرماید:
فاما من اوتی کتابه بیمینه ـ فسوف یحاسب حسابا یسیرا.
آن کس که نامه اعمال او به دست راست او داده شد به زودی به صورت آسان مورد محاسبه قرار می‌گیرد.

۱۰.۱ - عوامل سهولت حساب

و از آیاتی، استفاده می‌شود که برخی از اعمال، مایه چنین سهولت حساب است:
۱ـ صله رحم: از آیه «الذین یصلون». .. استفاده می‌شود که افرادی که ملتزم به صله رحم می‌باشد از بدی حساب نمی‌ترسند، و این خود می‌رساند که انجام این عمل مایه دفع سوء حساب است، طبعا قطع رحم از نظر نتیجه، نقطه مقابل آن خواهد بود و امام صادق (علیه‌السّلام) از این آیه نتیجه یاد شده در زیر را گرفته می‌فرماید:
برقراری پیوند با بستگان، روز قیامت، حساب را آسان می‌نماید.
[۴۸] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷، باب ۱۴، روایت ۶.

۲ـ از برخی از روایات، استفاده می‌شود که گره گشائی از مشکلات بندگان خدا و آسان گیری با آنان در معاشرت، رحمت الهی را به هنگام حساب جلب کرده و مایه آسان گیری در آن می‌شود.


محاسبه نفس (قرآن) ؛ محاسبة النفس (کتاب) ؛ محاسبة النفس (ابن طاووس) ؛ آسیب شناسی هوای نفس (قرآن).


۱. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۴۱.    
۲. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱۶.    
۳. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۲۶.    
۴. ص/سوره۳۸، آیه۵۳.    
۵. غافر/سوره۴۰، آیه۲۷.    
۶. امام علی علیه السلام، نهج البلاغه، خطبه ۴۲.    
۷. رعد/سوره۱۳، آیه۴۰.    
۸. غاشیه/سوره۸۸، آیه۲۵-۲۶.    
۹. شعرا/سوره۲۶، آیه۱۱۳.    
۱۰. نساء/سوره۴، آیه۶.    
۱۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۸.    
۱۲. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۳-۱۴.    
۱۳. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۷، ص۲۶۴.    
۱۴. نحل/سوره۱۶، آیه۹۳.    
۱۵. انبیاء/سوره۲۱، آیه۲۳.    
۱۶. زلزله/سوره۹۹، آیه۶.    
۱۷. تکاثر/سوره۱۰۲، آیه۸.    
۱۸. زخرف/سوره۴۳، آیه۴۴.    
۱۹. زخرف/سوره۴۳، آیه۱۹.    
۲۰. تکویر/سوره۸۱، آیه۸.    
۲۱. نحل/سوره۱۶، آیه۵۶.    
۲۲. احزاب/سوره۳۳، آیه۸.    
۲۳. ولوی، علی‌محمد، تصحیح، تحشیه و تشریح (هردنگی، محمدحسن، ۱۳۰۲ قمری، تاملات کلامیه)، ج۱، ص۱، پژوهشگاه علوم انسانی، چاپ اول، ۱۳۹۶.
۲۴. اعراف/سوره۷، آیه۶.    
۲۵. رحمن/سوره۵۵، آیه۳۹.    
۲۶. قصص/سوره۲۸، آیه۷۸.    
۲۷. صافات/سوره۳۷، آیه۲۲-۲۴.    
۲۸. زمر/سوره۳۹، آیه۱۰.    
۲۹. رحمن/سوره۵۵، آیه۵.    
۳۰. یس/سوره۳۶، آیه۳۸.    
۳۱. یس/سوره۳۶، آیه۳۹.    
۳۲. یس/سوره۳۶، آیه۴۰.    
۳۳. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۸.    
۳۴. احزاب/سوره۳۳، آیه۶۲.    
۳۵. فاطر/سوره۳۵، آیه۴۳.    
۳۶. غافر/سوره۴۰، آیه۸۵.    
۳۷. فتح/سوره۴۸، آیه۲۳.    
۳۸. اسراء/سوره۱۷، آیه۷۷.    
۳۹. انشقاق/سوره۸۴، آیه۷.    
۴۰. حاقه/سوره۶۹، آیه۲۵.    
۴۱. رحمن/سوره۵۵، آیه۴۰.    
۴۲. یس/سوره۳۶، آیه۶۵.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۲، ص۳۹۸.
۴۴. طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ج۱۶، ص۷۹.
۴۵. طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ج۱۹، ص۱۲۱.
۴۶. انشقاق/سوره۸۴، آیه۷-۸.    
۴۷. رعد/سوره۱۳، آیه۲۱.    
۴۸. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷، باب ۱۴، روایت ۶.



سایت اندیشه، برگرفته از مقاله «محاسبه اعمال»، تاریخ بازبینی۹۴/۱۲/۱۴.    

رده‌های این صفحه : مقالات اندیشه قم




جعبه ابزار