متعلقات اراده
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مقتضای
صفت اراده آن است که متعلَّق داشته باشد.
اراده
شیطان در
قرآن فقط به چیزی تعلّق گرفته است که به
ضرر معنوی
انسان باشد؛ مانند گمراه کردن انسانها: «ویُریدُ الشَّیطنُ اَن یُضِلَّهُم»،
و ایجاد دشمنی میان آنان: «اِنَّما یُریدُ الشَّیطنُ اَن یوقِعَ بَینَکُمُ العَدوةَ والبَغضاءَ فِی الخَمرِ والمَیسِرِ و یَصُدَّکُم عَن ذِکرِ اللّهِ و عَنِ الصَّلوةِ».
قرآن با توجّه به این مطلب، از انسانها میخواهد تا در برابر اراده شیطان مقاومت، و گناهانی مانند شرابخواری و
قماربازی را که شیطان خواستار آن است، ترک کنند: «...فَهَل اَنتُم مُنتَهون».
روشن است که اراده شیطان چون به انسان مرتبط است، تأثیر آن در صورت مقاومت انسان، کم، و درصورت پذیرش یا سستی او، فراوان میشود.
اراده انسان به امور گوناگونی تعلّق میگیرد. حتّی ممکن است انسان به عللی مانند نادانی، گمراهی و
لجاجت و
اشتیاق وافر به هدایت دیگران، اموری را اراده کند که از توان وی خارج است؛ چنانکه چیزی را اراده کند که مخالف خواست تکوینی خدا است؛ مانند خروج از
جهنّم : «یُریدونَ اَن یَخرُجوا مِنَ النّارِ و ما هُم بِخرِجینَ مِنها»،
خاموش کردن نور خدا: «یُریدونَ اَن یُطفِوا نورَ اللّهِ بِاَفوهِهِم و یَأبَی اللّهُ اِلاّ اَن یُتِمَّ نورَهُ»
نیز ۸ صف/۶۱، نیرنگ به
پیامبر و
خیانت به او: «واَرادوا بِهِ کَیدًا فَجَعَلنهُمُ الاَخسَرین»
و هدایت کردن گمراهانی که دیگر قابل هدایت نیستند: «اَتُریدونَ اَن تَهدوا مَن اَضَلَّ اللّهُ».
متعلَّق اراده انسان سبب راجح و پسندیده بودن یا مرجوح و ناپسند بودن آن اراده است. اموری که اراده آنها پسندیده است؛ مانند
آخرت : «ومِنکُم مَن یُریدُ
الأخِرَةَ»،
ثواب آن: «ومَن یُرِد
ثَوابَ الأخِرَةِ...»،
اصلاح : «اِن یُریدا اِصلحًا»،
تحصّن و پاکدامنی: «اِن اَرَدنَ تَحَصُّنًا»،
تذکّر و
شکر : «لِمَن اَرادَ اَن یَذَّکَّرَ اَو اَرادَ شُکورا»،
وجه اللّه: «یُریدونَ وجهَهُ»،
عزّت : «مَن کانَ یُریدُ العِزَّةَ...»،
و کامل کردن دوره شیر دادن به
نوزاد :«...لِمَن اَرادَ اَن یُتِمَّ الرَّضاعَةَ»؛
البتّه
پدر و
مادر با مشورت با یکدیگر میتوانند نوزاد را از
شیر بگیرند؛ چنانکه میتوانند نوزاد را به
دایه بسپارند تا او را شیر دهد.
ازدیگر آیاتی که به اراده پسندیده انسان
اشاره دارد، عبارتاند از:توبه/۹،۴۶؛ قصص/۲۸،۲۷؛ ابراهیم/۱۴، ۱۰۰؛ قصص/۲۸، ۱۹؛ مائده/۵، ۱۱۳؛ مائده/۵، ۲۹؛ کهف/۱۸، ۷۹.
اموری که اراده آنها ناپسند است؛ مانند
دنیا : «مِنکُم مَن یُریدُ الدُّنیا»،
و
ثواب آن: «ومَن یُرِد
ثَوابَ الدُّنیا...»؛
درحالیکه خداوند، خواهان آخرت است: «تُریدُونَ عَرَضَ الدُّنیا و اللّهُ یُریدُ
الأخِرَةَ»،
گمراهی مؤمنان و
انحراف آنان از حق:«یُریدونَ اَن تَضِلُّوا السَّبیل»،
و «یُریدُ الَّذینَ یَتَّبِعونَ الشَّهَوتِ اَن تَمیلوا»،
تحریف کلام خدا: «یُریدونَ اَن یُبَدِّلوا کَلمَ اللّهِ»،
کار خلاف
عفّت : «اِنَّکَ لَتَعلَمُ ما نُرید»
نیز ۲۵ یوسف/۱۲،
ظلم و
کجروی : «ومَن یُرِد فیهِ بِاِلحاد بِظُلم...»،
فرار از
جنگ : «اِن یُریدونَ اِلاّ فِرارا»،
حلول غضب پروردگار : «اَم اَرَدتُم اَن یَحِلَّ عَلَیکُم غَضَبٌ مِن رَبِّکُم».
از دیگر آیاتی که به اراده ناپسند انسان اشاره دارد، عبارتاند از: نساء/۴، ۹۱؛ نساء/۴، ۱۵۰؛ صافات/۳۷، ۸۶؛ نساء/۴، ۱۴۴؛ قیامت/۷۵، ۵؛ بقره/۲، ۱۰۸؛ اسراء/۱۷، ۱۰۳؛ مدثّر/۷۴، ۵۲. درآیهای نیز بیان شده که آخرت برای کسانی است که طالب برتریطلبی در
زمین و
فساد نباشند. از این آیه استفاده میشود که اراده برتریطلبی در زمین و
فساد ناپسند است: «تِلکَ الدّارُ
الأخِرَةُ نَجعَلُها لِلَّذینَ لایُریدونَ عُلُوًّا فِی الاَرضِ و لا فَسادًا».
چگونگی برخورد خداوند با انسانها، به نوع اراده آنان بستگی دارد. اگر کسی زندگی دنیا را اراده کند،
خداوند در دنیا بخشی از خواستههای وی را به او میدهد؛ ولی جزای چنین شخصی در آخرت،
عذاب جهنم و دوری از
رحمت و مغفرت الهی است: «مَن کانَ یُریدُ العاجِلَةَ عَجَّلنا لَهُ فیها ما نَشاءُ لِمَن نُریدُ ثُمَّ جَعَلنا لَهُ جَهَنَّمَ یَصلها مَذمومًا مَدحورا»،
و اگر کسی زندگی آخرت را اراده کند و برای رسیدن به آن، بهگونهای شایسته بکوشد و به
توحید و
نبوّت و
معاد اعتقاد داشته باشد، خداوند از او تشکّر میکند، به این صورت که افزون بر پذیرش اعمال وی و اعطای
ثواب به او، وی را ستایش نیز میکند: «ومَن اَرادَ
الأخِرَةَ و سَعی لَها سَعیَها و هُوَ مُؤمِنٌ فَاُولئِ کَ کانَ سَعیُهُم مَشکورا».
این مطلب در آیات دیگری نیز بیان شده است؛ مانند:آلعمران/۳، ۱۴۵؛ شوری/۴۲، ۲۰؛ هود/۱۱، ۱۵۱۶؛ بنابراین، خداوند، هم به کسانیکه دنیا را میخواهند و هم به کسانیکه آخرت را اراده میکنند، از عطای خویش یاری میرساند: «کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ و هؤُلاءِ مِن عَطَاءِ رَبِّکَ».
ناگفته نماند که مقصود از اراده دنیا در آیات
قرآن ، آن است که شخص، دنیا را بهصورت مستقل قصد و از آخرت اعراض و آن را فراموش کند؛
پس انسان میتواند هم دنیا و هم آخرت را اراده کند، به این صورت که دنیا را به تبع آخرت بخواهد.
گاهی انسان، ارادهای را به دیگری نسبت میدهد که در وی وجود ندارد؛ چنانکه کافران قوم
نوح (علیهالسلام)درباره حضرت به قوم خویش گفتند: او اراده کرده است بر شما برتری طلبد: «یُریدُ اَن یَتَفَضَّلَ عَلَیکُم».
نیز ۱۱۰ اعراف/۷ و ۱۹ قصص/۲۸. گاهی هم برخی وجود ارادهای را در خود ادّعا میکنند که در آنها وجود ندارد؛ چنانکه منافقان ادّعا میکنند که اراده آنان احسانکردن است: «اِن اَرَدنا اِلاّ اِحسنًا...».
بحث اسناد شرور و بلایا به خداوند از مباحث مهمی است که در میان
متکلمان و حکما مورد اختلاف است. در برخی آیات الهی، همه افعال و مصیبتها به خداوند اسناد داده میشود. برداشتهای مختلف از آیات الهی سبب شده
اشاعره به جبر معتقد شوند و رابطه
علیت و سببیت را در عالم نپذیرند و همه افعال را به خداوند اسناد دهند و معتزله به تفویض بگروند و انسان را در افعال خود، مختار و سبب مستقل قرار دهند
امام خمینی در مباحث اصولی خود و رسالهای که در باب طلب و اراده نگاشته و در ضمن بیان آرای علمای دیگر، به تحقیق در این بحث پرداخته و با براهین عقلی جبر و تفویض را باطل دانسته است به باور ایشان، امامیه به نور هدایت اهلبیت (علیهمالسّلام)، مسلک الامر بین الامرین را انتخاب کردند که موافق با آیات شریف و براهین متقن و ذوق عارفان و اصحاب قلوب است. بنابراین مسلک، بندگان در هیچ فعلی از افعال خود مجبور نیستند و خداوند هیچ فعلی را به بندگان تفویض نمیکند.
به اعتقاد ایشان آنچه از حقتعالی صادر میشود و به او اسناد مییابد، اصل نور وجود است که از همه شرور و نقصها خالی است؛ اما شروری که در عالم مشاهده میشوند، لازمه تعارض و تزاحم در عالم طبیعت و ذاتی ماهیات اشیاء هستند که بالعرض به خداوند نسبت داده میشوند.
به اعتقاد امام خمینی تعلق مشیت و اراده حقتعالی به شرور، به اقتضائات آنها در مرتبه اعیان ثابته برمیگردد که امری ازلیاند و مجعول نیستند، ایشان این مسئله را با نگاه عرفانی نیز تحلیل و بررسی کرده است. ایشان در بیان دیگر، اسناد همه خیرات و شرور را مقتضای
توحید افعالی و به اعتبار مقام الوهیت میداند.
امام خمینی با اشاره به فلسفه سختیها و بلاها و درباره برخی علتها و حکمتهای آنها، با الهامگرفتن از آموزههای دینی، آفات و شرور و بلاها را در دنیا، موجب امتحان بندگان میداند و شرور را امری نسبی میداند که در مقایسه با چیز دیگری خواهد بود اما بدون لحاظ و مقایسه، هیچ شری نخواهد بود و ازاینجهت در مطلق جهان هستی هیچ شری راه ندارد.
الاشارات و التنبیهات؛ اقربالموارد فی فصح العربیة و الشوارد؛ انوارالملکوت فی شرح الیاقوت؛ تهافتالتهافت؛ الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه؛ درة التاج؛ دررالفوائد؛ شرح الاسماء او شرح دعاء الجوشن الکبیر؛ شرح فصوص الحکم؛ شرح المصطلحات الکلامیه؛ شرح منازل السائرین؛ شرح منظومه، سبزواری؛ شرح المنظومة السبزواری؛ شمسالعلوم و دواء کلام العرب من الکلام؛ الطبقات الصوفیّه؛ القاموس المحیط؛ گوهر مراد؛ مجمعالبیان فی تفسیر القرآن؛ معجمالفروق اللغویه؛ مفتاحالباب؛ المنجد فیاللغه؛ موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون والعلوم؛ موسوعة مصطلحات التصوف الاسلامی؛ المیزان فی تفسیرالقرآن؛ نثر طوبی.
•
دائرةالمعارف قرآن کریم مقاله اراده •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.