حقیقت وضع
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حقیقت
وضع به اقوال پیرامون چیستی وضع
اطلاق میشود.
درباره چگونگی
دلالت الفاظ بر معانی، اختلاف وجود دارد؛ برخی این دلالت را ذاتی و برخی دیگر آن را غیر ذاتی (عارضی) و ناشی از وضع واضع دانستهاند.
کسانی که این رابطه را ناشی از وضع دانستهاند، در
حقیقت وضع اختلاف نمودهاند:
برخی حقیقت وضع را از مقوله
جعل و
قرارداد واضع دانستهاند؛ یعنی واضع این کلمه را در مقابل آن معنای خاص قرار داده و بین آنها رابطه قراردادی ایجاد نموده است؛ (جعل اللفظ فی مقابل المعنی و تعیینه للدلالة علیه).
جمعی مانند مرحوم «
آخوند خراسانی » آن را از مقوله اختصاص لفظ به معنا دانستهاند؛ به این معنا که یک ارتباط خاص بین لفظ و معنا وجود دارد که یا ناشی از
تخصیص تعیین لفظ برای معنا از سوی واضع خاص است و یا ناشی از تخصص تعین لفظ در معنای خاص بر اثر
کثرت استعمال ؛ این نظریه، نظریه قبلی را در بر میگیرد و عام تر از آن است.
عدهای وضع را نوعی «
استیناس » انس ذهنی که بین لفظ و معنا به وجود آمده دانستهاند، به گونهای که
ذهن با شنیدن لفظ به معنا انتقال پیدا میکند.
برخی هم چون مرحوم «
محقق خویی » وضع را نوعی
التزام و تعهد از سوی اهل لغت دانستهاند؛ به این معنا که هر گاه بخواهند معنای خاصی را
اراده کنند این لفظ خاص را به کار میبرند.
گروهی میان حقیقت «
وضع تعیینی » و «
وضع تعینی » فرق گذاشته و حقیقت وضع تعیینی را جعل قرار دادن لفظ در مقابل معنا در عالم
اعتبار و حقیقت وضع تعینی را انس ذهنیِ ناشی از کثرت
استعمال لفظ در معنا و
سماع آن دانستهاند.
فرهنگ نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۴۳۰، برگرفته از مقاله «حقیقت وضع».