لُطْف (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
لُطْف (به ضم لام و سکون طاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای رفق، مدارا و نزديكى است. از مشتقات لطف که موارد زیادی از آن در نهج البلاغه آمده،
لَطیف (به فتح لام) به معناى مداراگر است.
لُطْف به ضمّ اول به معنى رفق و مدارا و نزديكى است. «لَطَفَ لُطْفاً: رفق و دنا»
و به فتح اول به معنى نازكى و صافى است. «لَطُفَ لُطْفاً و لَطَافَةً: صغر و دقَّ.»
در لغت آمده: «لطف الله بنا» يعنى خدا با ما مدارا كرد.
«لَطيف» از
اسماء حسنی به معنى مداراگر است و موارد زيادى از آن در «
نهج البلاغه» آمده است.
آن حضرت به
مالک اشتر مىنويسد:
«وَ لاَ تَحْقِرَنَّ لُطْفاً تَعَاهَدْتَهُمْ بِهِ وَ إِنْ قَلَّ، ... وَ لاَ تَدَعْ تَفَقُّدَ لَطيِفِ أُمُورِهِمُ اتِّكَالاً عَلَى جَسِيمِهَا، فَإِنَّ لِلْيَسِيرِ مِنْ لُطْفِكَ مَوْضِعاً يَنْتَفِعُونَ بِهِ، وَ لِلْجَسِيمِ مَوْقِعاً لاَ يَسْتَغْنُونَ عَنْهُ.» لطف در هر دو مورد به معنى مدارا است و «لطيف» كارهاى نازک و جزئى است. يعنى «هيچ مدارائى را كوچک مشمار كه درباره آنها مىكنى و از بررسى كارهاى جزئيشان
غفلت نكن به علت آنكه كارهاى بزرگشان را زير نظر دارى زيرا كه براى مداراى جزئى محلى هست كه از آن بهرهمند مىشوند و براى دقّت در كار بزرگ محلى هست كه از آن بىنياز نيستند.»
(شرحهای نامه:
)
«لَطِيفِ الاَْصْوَاتِ.» «صداهاى نازک و مخفى.»
(شرحهای خطبه:
)
و نيز فرمايد:
«فَاجْعَلُوا طَاعَةَ اللهِ شِعَاراً دُونَ دِثَارِكُمْ، ... وَ لَطِيفاً بَيْنَ أَضْلاَعِكُمْ.» «لطيف» در اينجا ظاهرا به معنى نافذ باشد. يعنى «طاعت خدا را در باطنتان قرار دهيد نه در ظاهرتان و نافذ در بين دندههايتان نمائيد. (ميان استخوانهايتان)»
(شرحهای خطبه:
)
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «لطف»، ج۲، ص۹۳۹.