لُبّ (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
لُبّ (به ضم لام و تشدید باء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای عقل است.
از مشتقات این واژه که در «
نهجالبلاغه» آمده،
لَبيب (به فتح لام) به معنای عاقل است.
لُبّ يكى از معانى
لبّ مغز است مانند مغز
بادام و
گردو و منظور از آن در «نهجالبلاغه»
عقل است.
طبرسی فرموده:
الباب به معنى عقول و مفرد آن «
لبّ» است.
راغب گويد:
لبّ يعنى عقل خالص و ناآلوده.
على هذا هر
لبّ، عقل است ولى هر عقل،
لبّ نيست.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) آنگاه كه شنيد
معاویه به
زیاد بن ابیه نامه مىنويسد تا او را بفريبد به وى نوشت:
«وَ قَدْ عَرَفْتُ أَنَّ مُعاويَةَ كَتَبَ إِلَيْكَ يَسْتَزِلُّ لُبَّكَ، وَ يَسْتَفِلُّ غَرْبَكَ، فاحْذَرْهُ، فَإِنَّما هُوَ الشَّيْطانُ.» «من اطّلاع يافتم كه معاويه نامهاى برايت نوشته، تا عقلت را بدزدد و عزم و تصميمت را درهم بشكند، از او برحذر باش كه
شیطان است.»
يعنى «مىخواهد عقل تو را لغزش دهد.» «يستفلّ» با «فاء» از فلل به معنى طلب فلول و سستى است يعنى «مىخواهد حدّت و شدّت عزم تو را سست كند.»
لَبيب به معنای عاقل است.
امام (صلواتاللهعلیه) به
قثم بن عبّاس فرماندار
مکّه مىنويسد:
«فَأَقِمْ عَلَى ما في يَدَيْكَ قِيامَ الْحازِمِ الصَّليبِ، وَ النّاصِحِ اللَّبيبِ، التّابِعِ لِسُلْطانِهِ، الْمُطيعِ لاِمامِهِ.» «در حكومت خودت استوار باش مانند هوشيار سرسخت و خيرخواه و خردمند، پيرو حكومت و فرمانبر امام امّت.»
مواردى از
لبّ در «نهجالبلاغه» است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «لبب»، ج۲، ص۹۲۷.