لَأُمَنِّیَنَّهُم (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
لَأُمَنِّيَنَّهُمْ: (وَ لَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَ لَأَمُرَنَّهُمْ) «لَأُمَنِّيَنَّهُمْ» از مادّه «
منی» (بر وزن منع) گرفته شده كه به معناى تقدير و اندازهگيرى است،
ولى بسيارى اوقات بهمعناى اندازهگيرىهاى خيالى و آرزوهاى موهوم به كار مىرود و اگر به نطفه «مَنِى» گفته مىشود، آن هم به خاطر اين است كه: اندازهگيرى نخستين موجودات زنده از آن آغاز مىگردد.
(وَ لأُضِلَّنَّهُمْ وَ لأُمَنِّيَنَّهُمْ وَ لآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الأَنْعَامِ وَ لآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللّهِ وَ مَن يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِّن دُونِ اللّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُّبِينًا) (و آنها را گمراه مىكنم؛ و به آرزوها سرگرم مىسازم؛ و به آنان دستور مىدهم كه اعمال خرافى انجام دهند، و گوش چهار پايان را بشكافند، و آفرينش پاک خدايى را تغيير دهند؛ و فطرت توحيد را به شرک بيالايند. و هر كس،
شیطان را به جاى خدا ولىّ خود برگزيند، زيان آشكارى كرده است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: در جمله
(وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ) مساله ضلالت را صريحا ذكر كرده اگر اين مصاديق از ضلالت را نيز بر شمرده از باب ذكر عام و سپس نام بردن از بعضى افراد آن عام است. كه گوينده به شنونده مىفهماند عنايت خاصى به اين چند فرد دارد. در اين
آیه شریفه از شيطان حكايت شده كه گفته است: من
انسانها را از راه سرگرم كردنشان به پرستش غير
خدا و ارتكاب گناهان گمراه خواهم كرد و آنان را با اشتغال به آمال و آرزوهايى كه از اشتغال به واجبات زندگيشان باز بدارد فريب مىدهم، تا آنچه را كه برايشان مهم و حياتى است به خاطر آنچه موهوم و خالى از واقعيت است، رها كنند و دستورشان مىدهم كه گوش چهار پايان خود را بشكافند و (با اينگونه عقايد خرافى و موهوم) حلال خدا را بر خود حرام سازند و نيز دستورشان مىدهم كه خلقت خدايى را تغيير دهند مثلا مردان را كه مرد خلق شدهاند و استعداد زن گرفتن را دارند اخته نموده اين استعداد را در آنها بكشند و يا انواع مثله- بريدن اعضاء- را باب كنند و يا مردان با يكديگر لواط و زنان با يكديگر مساحقه كنند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «لَأُمَنِّیَنَّهُمْ»، ص۴۷۸- ۴۷۹.