لمعات
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
لمعات، اثری فارسی در
عرفان نظری ، از شیخ
فخرالدین ابراهیم همدانی ، متخلص به عراقی است.
با اینکه عراقی
این کتاب را
لمعات نامیده، در بعضی از نسخههای خطی نامهای دیگری برای آن ذکر شده است، از جمله
لمعات انوار ،
اللمعات القدسیة فی العشق و
لمعات العشاق .
بنا بر گزارش جامی،
چون این کتاب مشتمل بر
لمعهای (بارقه ای، پرتوی) از حقایق (عرفانی) بوده، عراقی آن را
لمعات نامیده است.
گفتهاند که عراقی
لمعات را هر روز، در اثنای آنکه
فصوص الحکم را نزد
صدرالدین قونیوی میخواند، مینوشت
و چون کار نوشتن آن، در ۲۸
لمعه به پایان رسید (مانند فصوص که در ۲۸ فص بود)
لمعات را به قونیوی نشان داد، او نیز در تأیید و تمجید آن،
لمعات را، به حقیقت، لُبّ فصوص خواند.
بنابراین، احتمالاً عراقی تألیف این کتاب را در قونیه و پیش از وفات صدرالدین، یعنی ۶۷۳، به پایان رسانده است.
دولتشاه سمرقندی نیز نوشته عراقی آن را در کرمان، در
خانقاه اوحدالدین کرمانی ، تألیف کرده است.
سبک نگارش
لمعات، موجز، ساده، فصیح، و آمیخته با
سجع و اشعار فارسی و عربی و
آیات و
احادیث و سخنان و اقوال عرفاست.
موضوع
لمعات، بنا بر مقدمۀ مؤلف،
در بیان مراتب
عشق ، و مطابق با شیوۀ سوانح
احمد غزالی است.
عراقی در این کتاب دربارۀ عاشق و معشوق و عشق سخن گفته و در هر
لمعهای نیز انحای گوناگون ارتباط عاشق و معشوق را بیان کرده است. در این کتاب، مراد وی از عاشق،
خلق و از معشوق،
حق است و «حُبّ» و «عشق» سریان فیض حق و وجود منبسط را در موجودات بیان میدارد. البته رابطۀ حق و خلق به معنای وجود دو چیز یا دو
موجود نیست، بلکه به زعم عراقی،
حق خود را در آیینۀ عاشقی و معشوقی بر خود عرضه میکند و حُسن خود را بر خود جلوه میدهد و از این رو، یک
مشهود بیش نیست. بدین ترتیب، سرتاسر
لمعات تبیینی شاعرانه برای اثبات
وحدت وجود ابنعربی است.
وی از تجلیات حق در موجودات به دگرگونیهای درون عاشق بر اثر نگاه، سخن، عشوه و ناز معشوق تعبیر میکند. بنابراین، درواقع، عراقی برای رفع
ابهام از مطالب
غامض و مبهم فصوص، به جای استفاده از اصطلاحات ابن عربی مانند
احدیت ،
واحدیت ،
حضرات ،
تجلی و غیره، دربارۀ ارتباط حق و مخلوقات از شیوۀ احمد غزالی، یعنی آوردن تعبیرات شاعرانهای همچون عشق و عاشق و معشوق، کرشمه، ناز و نیاز، استفاده کردهاست.
لمعات خیلی زود نه تنها در میان عارفان و صوفیان، بلکه در میان برخی از امیران و شاهان، بخصوص در سلسلۀ شاهان گورکانی
هند ، از جمله داراشکوه، مقبول و محبوب گردید.
این کتاب در کنار فصوص و
فتوحات مکیه و قصاید
ابن فارض و شروح آنها، از قرن هفتم به بعد در شمار کتابهای درسی عرفانی نیز درآمده است.
لمعات هم در کلیات آثار فخرالدین عراقی در ۱۳۳۵ش به کوشش سعید نفیسی، و هم جداگانه به کوشش محمد خواجوی در۱۳۶۳ش، در
تهران به چاپ رسیده است.
لمعات از یکسو به سبب استقبال صوفیان از آن و از سوی دیگر به سبب
ایجاز و ابهامات خود نیاز به شرح داشت، ازاینرو شروح و تعلیقات متعددی بر آن نوشته شده است، بخصوص صوفیان سلاسل
سهروردیه ،
چشتیه ،
قادریه و
شطاریه بر
لمعات به این امر پرداختهاند که خود نشانهای از تأثیر این کتاب بر
تصوف و
عرفان اسلامی است.
شروح
لمعات در
ایران از قرن هشتم و نهم، و در
پاکستان و هند از قرن دهم و یازدهم شروع شده است.
برخی شروح این کتاب عبارتاند از:
۱- شرح صاینالدین علی ترکۀ اصفهانی به نام الضوء؛
۲- شرح یارعلی شیرازی به نام اللمحات فی شرح
اللمعات؛
۳- شرحخاوری هندی؛
۴- شرح درویشعلی بن یوسف کوکهری، از متصوفۀ قرن نهم؛
۵-شرح برهانالدین عبدالله ختلانی، عارف و شاعر
قرن نهم.
برخی از شروح
لمعات به چاپ رسیدهاند، از جمله
اشعة
اللمعات از
نورالدین عبدالرحمان جامی ، شرح
لمعات سیدعبدالله برزشآبادی و
شاه نعمتالله ولی.
(۱) احمد علی، قصر عرفان، چاپ محمدباقر، لاهور۱۹۶۵.
(۲) شهابالدین امیر عبدالله برزشآبادی، شرح
لمعات شیخ فخرالدین عراقی، چاپ احمد قدسی، تهران ۱۳۷۹ش.
(۳) نصرالله پورجوادی، سلطان طریقت، سوانح زندگی و شرح آثار خواجه احمد غزالی، تهران۱۳۵۸ش.
(۴) عبدالرحمان بن احمد جامی،
اشعة اللمعات در گنجینۀ عرفان، چاپ حامد ربانی، تهران، (تاریخ مقدمه: ۱۳۵۲ش).
(۵) حامد بن فضل الله جمالی دهلوی، سیرالعارفین، دهلی ۱۳۱۱.
(۶) محمد اختر چیمه، «بررسی شروح
لمعات عراقی»، در نگرشی بر آثار عراقی، با همکاری گروهی از نویسندگان، به کوشش کمال حاج سیدجوادی، تهران ۱۳۷۶ش.
(۷) محمد اختر چیمه، مقام شیخ فخرالدین ابراهیم عراقی در تصوف اسلامی، اسلام آباد۱۳۷۲ش/ ۱۹۹۴.
(۸) دولتشاه سمرقندی، تذکرة الشعراء، چاپ ادوارد براون، تهران۱۳۸۲ش.
(۹) عبدالحسین زرین کوب، دنبالۀ جستجو در تصوف ایران، تهران۱۳۶۲ش.
(۱۰) ذبیح الله صفا، تاریخ ادبیات در ایران، تهران ۱۳۶۳ش.
(۱۱) جمالالدین فخرالدین عراقی،
لمعات به انضمام سه شرح از شروح قرن هشتم هجری، چاپ محمد خواجوی، تهران۱۳۶۳ش/۱۴۰۴.
(۱۲) جمالالدین فخرالدین عراقی، کلیات، چاپ سعید نفیسی، تهران ۱۳۳۵ش.
(۱۳) جمالالدین فخرالدین عراقی، مجموعه آثار، نسرین محتشم (خزاعی)، تهران ۱۳۷۲ش.
(۱۴) عبدالنبی فخرالزمانی قزوینی، تذکرۀ میخانه، چاپ احمد گلچینمعانی، تهران۱۳۶۲ش.
دانشنامه جهان اسلام، موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، برگرفته از مقاله «لمعات».