لقب صدیق و فاروق ابوبکر و عمر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طبق روایات صحیح السندی که در بسیاری از کتابهای اهلسنت وجود
دارد، دو لقب صدیق و فاروق، از القاب اختصاصی آقا
امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) بوده است؛ اما
اهلسنت تلاش کردهاند که این فضلیت را برای خلفای دیگر نقل کنند، اما هر آنچه اهلسنت از زبان
پیامبر اسلام درباره
ابوبکر نقل کردهاند، ساخته و پرداخته دیگران است؛ همانطور که لقب «فاروق» نیز از آنِ امیرالمؤمنین بوده و اهل کتاب آن را به
خلیفه دوم هدیه کردهاند.
طبق روایات صحیح السندی که در بسیاری از کتابهای اهلسنت وجود
دارد، این دو لقب مبارک، از القاب اختصاصی آقا
امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) بوده است؛ اما
اهلسنت تلاش کردهاند که این فضلیت را برای خلفای دیگر نقل کنند. ما به چند روایت اشاره میکنیم.
بسیاری از علمای اهلسنت، از جمله
ابنماجه قزوینی در سننش که یکی از
صحاح سته اهل سنت به شمار میآید، با سند صحیح نقل کرده:
عَنْ عَبَّادِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قَالَ عَلِیٌّ اَنَا عَبْدُ اللَّهِ وَاَخُو رَسُولِهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَاَنَا الصِّدِّیقُ الْاَکْبَرُ لَا یَقُولُهَا بَعْدِی اِلَّا کَذَّابٌ صَلَّیْتُ قَبْلَ النَّاسِ بِسَبْعِ سِنِینَ.
و دهها سند دیگر.
عباد بن عبدالله گوید:
علی (علیهالسّلام) فرمود: من بنده خدا، برادر
رسول خدا و صدیق اکبر هستم، پس از من جز دروغگو کسی دیگر خود را «صدیق» نخواهد خواند، من هفت سال قبل از دیگران
نماز میخواندم.
محقق
سنن ابن ماجه در ادامه مینویسد:
فی الزوائد: هذا اسناد صحیح. رجاله ثقات. رواه الحاکم فی المستدرک عن المنهال. وقال: صحیح علی شرط الشیخین.
(
بوصیری) این روایت را در زوائد (سنن ابن ماجه) نقل کرده و گفته است: " سند آن صحیح و راویان آن مورد اعتماد هستند ". همچنین
حاکم نیشابوری آنرا نقل کرده و گفته است: " این روایت طبق شرائط
مسلم و
بخاری صحیح است ".
ابنقتیبه دینوری در کتاب
المعارف مینویسد:
عن معاذة بنت عبدالله العدویة سمعت علی بن
ابی طالب علی منبر البصرة وهو یقول انا الصدیق الاکبر آمنت قبل ان یؤمن ابو بکر واسلمت قبل ان یسلم ابو بکر.
معاذه دختر عبدالله گوید که از علی بن
ابیطالب (علیهالسّلام) شنیدم که بر بالای منبر
بصره میفرمود: من صدیق اکبر هستم،
ایمان آوردم قبل از آن که
ابوبکر ایمان بیاورد،
اسلام آوردم قبل از آن که ابوبکر اسلام بیاورد.
ابنمردویه اصفهانی در مناقبش،
فخررازی،
آلوسی،
ابوحیان و
جلالالدین سیوطی در تفسیرشان و نیز
متقی هندی در
کنز العمال،
مناوی در
فیض القدیر و... نقل کردهاند که
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود:
" الصدیقون ثلاثة: حبیب النجار مؤمن آل یاسین، وحزبیل مؤمن آل فرعون، وعلی بن
ابی طالب الثالث، وهو افضلهم.
صدیقان سه نفر هستند:
حبیب نجار،
مؤمن آل یاسین، حزقیل
مؤمن آل فرعون، و علی بن
ابیطالب (علیهالسلام) که او برتر از آنها است.
اگر لقب ابوبکر نیز صدیق بود، باید پیامبر اسلام متذکر میشد و به جای الصدیقون ثلاثة، میفرمود: «الصدیقون اربعة» و ابوبکر را نیز داخل آن میکرد؛ از اینرو نامگذاری ابوبکر به صدیق با حصر صدیق در آن سه نفر از سوی نبی مکرم اسلام نمیسازد.
جالب این است که جلالالدین سیوطی، مفسر و ادیب مشهور اهل سنت در کتاب
الدر المنثور و نیز
قندوزی حنفی در
ینابیع الموده عین همین روایت را با کمی تفاوت از کتاب
تاریخ بخاری اینگونه نقل میکنند:
واخرج البخاری فی تاریخه عن ابن عباس قال قال رسول الله صلی الله علیه وسلم الصدیقون ثلاثة حزقیل مؤمن آل فرعون وحبیب النجار صاحب آل یاسین وعلی بن
ابی طالب.
ولی وقتی به نسخههای مختلف تاریخ صغیر و تاریخ کبیر بخاری مراجعه میکنیم، این روایت را در آن نمییابیم. این نیز یکی دیگر از ظلمهای است که دشمنان امیرالمؤمنین در حق آن حضرت مرتکب شدهاند و قصد داشتهاند که با این کار فضائل بیحد و حصر امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) را از چشم مردم دور نگهداراند؛ غافل از این که قبل از آنها برخی از علمای خودشان این مطلب را دیده و نقل کردهاند.
از طرف دیگر بسیاری از علمای اهل سنت اعتراف کردهاند که این دو لقب، شایسته ابوبکر و عمر نیست و حدیث آن جعلی است.
ابنجوزی، عالم معروف اهل سنت در کتاب الموضوعات مینویسد:
عن
ابی الدرداء عن النبی صلی الله علیه وسلم قال: «رایت لیلة اسری بی فی العرش فرندة خضراء فیها مکتوب بنور ابیض: لا اله الا الله محمد رسول الله ابو بکر الصدیق عمر الفاروق».
ابی درداء از پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل میکند که آن حضرت فرمود: در
شب معراج دیدم که در
عرش خداوند بر لوحی سبز با نور سفید نوشته شده بود «خدایی جز خدای یکتا نیست، محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رسول او است، ابوبکر صدیق و عمر فاروق است!.
بعد در نقد روایت مینویسد:
هذا حدیث لا یصحّ، والمتّهم به عمر بن اسماعیل قال یحیی: لیس بشئ کذّاب، دجال، سوء، خبیث، وقال النسائی والدارقطنی: متروک الحدیث.
این حدیث صحیح نیست و کسی که به آن متهم است
عمر بن اسماعیل است.
یحیی بن معین درباره او گفته است: سخن او ارزش
ندارد، دروغگو است، آدمی بد و خبیث است.
نسائی و
دارقطنی گفتهاند: حدیث او متروک است.
و در جای دیگر مینویسد:
هذا باطل موضوع وعلی بن جمیل کان یضع الحدیث....
این روایت باطل و ساختگی است و
علی بن جمیل حدیث جعل میکرده است
و در جای سوم میگوید:
هذا حدیث لا یصح عن رسول الله صلی الله علیه وسلم. وابو بکر الصوفی ومحمد بن مجیب کذابان، قاله یحیی بن معین.
این حدیث از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) صحیح نیست؛ زیرا ابوبکر صوفی و
محمد بن مجیب هر دو دروغگو هستند، این سخن را یحیی بن معین گفته است.
هیثمی نیز بعد از نقل روایت مینویسد:
رواه الطبرانی وفیه علی بن جمیل الرقی وهو ضعیف.
این روایت را
طبرانی نقل کرده و در سند آن علی بن جمیل رقی است و او ضعیف است.
و متقی هندی بعد از نقل آن میگوید:
کر وفیه محمد بن عامر کذّاب.
ابنعساکر آن را نقل کرده و در سند آن
محمد بن عامر، دروغگو است.
ابنحبان بعد از نقل دو روایت در اینباره، مینویسد:
وهذان خبران باطلان موضوعان لا شکّ فیه، وله مثل هذا، اشیاء کثیرة یطول الکتاب بذکرها.
شکی نیست که این دو روایت باطل و ساختگی است. روایات بسیاری همانند آن وجود
دارد که با ذکر همه آنها کتاب ما طولانی خواهد شد.
ابنحجر عسقلانی و
شمسالدین ذهبی نیز بعد نقل روایت میگویند:
هذا باطل، والمتهم به حسین.
این روایت باطل است و متهم به آن حسین است.
و
ابنکثیر دمشقی سلفی نیز در اینباره میگوید:
فانّه حدیث ضعیف فی اسناده من تکلم فیه ولا یخلو من نکارة، والله اعلم.
این حدیث ضعیفی است و در سند آن کسی است که درباره او سخنها گفته شده و سخن او از منکرات خالی نیست.
محمد بن سعد در
الطبقات الکبری، ابنعساکر در
تاریخ مدینة دمشق، ابناثیر در
اسد الغابه و
محمد بن جریر طبری در تاریخش مینویسند:
قال بن شهاب بلغنا ان اهل الکتاب کانوا اول من قال لعمر الفاروق وکان المسلمون یاثرون ذلک من قولهم ولم یبلغنا ان رسول الله صلی الله علیه وسلم ذکر من ذلک شیئا.
ابنشهاب گوید: اینگونه به ما رسیده است که
اهل کتاب نخستین کسانی بودند که به
عمر لقب فاروق دادند و
مسلمانان از سخن آنها متاثر شدند و این لقب را درباره عمر استعمال کردند و از پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هیچ مطلبی در اینباره به ما نرسیده است.
و نیز ابنکثیر دمشقی سلفی در ترجمه عمر بن الخطاب در کتاب معتبر
البدایة والنهایه مینویسد:
عمر بن الخطاب بن نفیل بن عبد العزی... ابو حفص العدوی، الملقب بالفاروق قیل لقبه بذلک اهل الکتاب.
عمر بن الخطاب... ملقب به فاروق، گویند که اهل کتاب این لقب را به عمر دادند.
در نتیجه، لقب «صدیق» مخصوص
امیرالمؤمنین است و هر آنچه اهل سنت از زبان پیامبر اسلام درباره ابوبکر نقل کردهاند، ساخته و پرداخته دیگران است؛ همانطور که لقب «فاروق» نیز از آنِ امیرالمؤمنین بوده و اهل کتاب آن را به خلیفه دوم هدیه کردهاند.
موسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «چه کسی به ابوبکر لقب «صدیق» و به عمر لقب «فاروق» را داد؟».