لِحاء (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
لِحاء (به کسر لام) از
واژگان نهج البلاغه به معنای پوست درخت است.
جمع آن
لُحِی (به ضم لام و کسر حاء) و
لِحی (به کسر لام و حاء) و
أَلْحِيَة (به فتح همزه و سکون لام) است.
از این واژه فقط یک مورد در «
نهجالبلاغه» آمده است.
لِحاء به معنای پوست درخت است.
و جمع آن
لُحِی و
لِحی و
أَلْحِيَة است.
موردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) درباره
علم خدا فرموده:
«عالِمُ السِّرِّ مِنْ ضَمائِرِ الْمُضْمِرينَ، ... وَ مُخْتَبَاَ الْبَعوضِ بَيْنَ سوقِ الاَْشْجارِ وَ أَلْحِيَتِها، وَ مَغْرِزِ الاَْوْراقِ مِنَ الاَْفْنانِ.» يعنى: «خدا داناست به راز رازداران ... و داناست به محلّ پنهان شدن پشههاى ريز ميان تنهها و پوستهاى درختان و محل فرو رفتن بر برگها را از شاخهها.»
لفظ «أَلْحِيَه» جمع «لِحاء» به معنى پوست درخت است.
«سوق» جمع ساق به معنى تنه درخت مىباشد.
آن فقط يک دفعه در «نهجالبلاغه» آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «لحی»، ج۲، ص۹۳۵.