لبن (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
لَبَن (به فتح لام و باء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای شیر است. این واژه سه بار در
نهج البلاغه آمده است.
لَبَن (مثل شرف) به معنای شير است.
امام (صلواتاللهعلیه) به
معاویه كه در خواست كرده بود در
ولایت شام باقى ماند، نوشته است:
«وَأَمَّا تِلْكَ الَّتِي تُرِيدُ فَإِنَّهَا خُدْعَةُ الصَّبِيِّ عَنِ اللَّبَنِ فِي أَوَّلِ الْفِصَالِ، وَالسَّلاَمُ لاَِهْلِهِ.» «امّا آنچه مىخواهى از امارت شام آن مانند فريفتن بچّه است از شير در اوّل باز كردن از شير، سلام بر اهل سلام.» يعنى مىخواهى مرا فريب دهى.
(شرحهای نامه:
)
و درباره شتران صدقه فرموده:
«وَلاَ يَمْصُرَ لَبَنَهَا فَيَضُرَّ ذلِكَ بِوَلَدِهَا» «شير ناقه صدقه را ندوشد كه به بچهاش ضرر رساند.»
(شرحهای نامه:
)
و نيز فرموده:
«كُنْ فِي الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ، لاَ ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ، وَلاَ ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ.» (در
فتنهها همچون شتر كم سنّ و سال باش! نه پشتى كه سوار شوند و نه پستانى كه بدوشند.)
(شرحهای حکمت:
) «ابن لبون» بچّه دو ساله شتر را گويند كه معنى آن در «ضرع» گذشت.
کلمه لبن سه بار در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «لبن»، ج۲، ص۹۲۹.