قیاس مقسم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قیاس مقسّم، بهمعنای
قیاس مشتمل بر
شرطیه منفصله حصر کننده اقسام یا حالات یک شئ، و حملیات دارای وجه مشترک با منفصله است.
قیاس مقسّم را هم به کسر سین و هم به فتح آن (اسم فاعل و اسم مفعول
باب تفعیل) ضبط کردهاند. قیاس مقسّم، قیاس مشتمل بر شرطیه منفصله حصر کننده اقسام یا حالات یک شئ، و حملیات دارای وجه مشترک با منفصله است.
قیاس مقسّم، نوعی قیاس است که گاهی به صورت قیاس اقترانی شرطی و گاهی هم به صورت
قیاس استثنایی میآید.
مصداق معروف و رایج قیاس مقسّم،
قیاس اقترانی شرطی مرکب از
صغرای منفصله و کبرای حملیهای است که همه اجزای منفصله دارای وجه مشترک با حملیات هستند، و همه حملیات در یک
محمول مشترک هستند. در این ترکیب،
قضیه حملیه نمیتواند واحد باشد؛ زیرا هر قصیه حملی به بیش از یک جزء از منفصله نمیتواند تعلق بگیرد. بنابراین شماره حملیات، به تعداد اجزای منفصله است.
این قیاس به سبب مشابهت با
استقرا، "استقراء تام" نام گرفته، و
شیخ الرئیس ابن سینا آن را "قیاس مقسّم" نامیده است.
این قیاس در قالب هر یک از
اشکال اربعه (به جز
شکل چهارم) صورت میپذیرد:
۱. در
شکل اول، اجزای منفصله در موضوع اشتراک دارند و همه اجزای
قضیه منفصله و خود
قضیه منفصله باید موجبه باشند و همه حملیات نیز باید کلی، و به لحاظ کیف (سلب و ایجاب) باید یکسان باشند. نتیجه این قیاس، حملی، و دارای چنین قالبی است: "کل (ا) امّا (ب) و امّا (ج) و امّا (د)، و کل (ب) و (ج) و (د) (ه). فکل (ا) (ه) ". مانند:
جسم یا
جماد است یا
نبات و یا
حیوان، و هر جمادی متحیّز است و هر نباتی متحیّز است و هر حیوانی متحیّز است، پس هر جسمی متحیّز است.
۲.
شکل دوم هم به همین نحو است. مثال: "کل (ا) امّا (ب) و امّا (ج)، و لا شئ مِن (د) (ب) و لا (ج). فلا شئ مِن (ا) (د)".
۳. در
شکل سوم، منفصله باید دارای سور کلی بوده و مشارکت در همه اجزا باشد. مثال: "امّا کل (ا) (ب) و امّا کل (ج) (ب)، و کل (ا) و (ج) (د). فبعض (ب) (د) ".
دومین مصداق قیاس مقسّم، قیاس اقترانی شرطی مرکب از
صغرای حملیه و کبرای منفصلهای است که تعداد قضایای حملیه با اجزای منفصله برابر است. وجه اشتراک در این ترکیب، جزء تام از هر
قضیه حملیه و جزء غیر تام از منفصله است در قالب: "کل (ج) (ب) و (د) و (ذ)، و دائماً امّا کلّ (ب) (ا) او (د) (ا) او (ذ) (ا). ینتج: دائماً کلّ (ج) (ا)".
شرط انتاج این ترکیب آن است که
قضیه منفصله، حقیقیه یا مانعةالخلوّ، و به صورت
موجبه کلیه باشد. نتیجه حاصل از این قیاس،
قضیه حملیهای است که موضوع آن از
صغرا (
قضیه حملیه) و
محمول آن از
کبرا (
قضیه منفصله) گرفته شده است.
مثال (از شکل اول): "همه کسانی که
مکلّف هستند انسانها و
اجنّه هستند، انسانها دارای اختیار هستند و اجنه هم دارای اختیار هستند. پس همه کسانی که مکلّف هستند دارای
اختیار هستند".
مثال (از شکل چهارم): "همه پسران و دختران و مردان و زنان میتوانند هنر بیاموزند، و همه انسانها یا پسرند یا دخترند یا مردند و یا زنند. پس بعضی از کسانی که میتوانند هنر بیاموزند انسان هستند".
مصداق دیگر قیاس مقسّم، در قالب قیاس استثنایی است.
قضیه شرطیه این قیاس، از سنخ منفصله است و به وسیله مقدمه دوم قیاس (
قضیه استثنائیه)، بخشی از اطراف منفصله نفی با اثبات میشود تا سایر اطراف منفصله اثبات یا نفی گردد. قالب قیاس: "هر (ا) یا (ب) است یا (ج) و یا (د)، لکن (ب) نیست، پس یا (ج) است و یا (د) ". و یا: "… لکن (ب) است، پس (ج) و (د) نیست".
یکی از موارد کاربرد قیاس مقسّم، اثبات حجیت
تمثیل، از طریق سَبر و تقسیم است. قالب دلیل
سبر و تقسیم، قیاس مقسّم استثنایی است.
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:
• شیرازی، قطبالدین، درة التاج (منطق).
• فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال المیزان.
• ابنسینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق).
•
مظفر، محمدرضا، المنطق. • تفتازانی، عبدالله بن شهابالدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق.
•
علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید. •
سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومة. •
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس. •
مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه.
پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «قیاس مقسّم»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۴/۳.