قُفْل (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قُفْل (به ضم قاف) یکی از
مفردات نهج البلاغه که معنایش معروف است و جمع آن
اقفال میباشد.
قُفُوْل (به ضم قاف و فاء) به معنای خشک شدن است.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره خودش و اهل
جاهلیت از این واژه استفاده نموده است.
قُفْل معنایش معروف است و جمع آن
اقفال میباشد.
قُفُوْل به معنای خشک شدن است.
«قَفِلَ الجلدُ قُفُوْلاً: یبس» و به معنای رجوع که در
لغت آمده است:
«قَفَلَ قُفُولاً: رَجَعَ»
به مواردی که در
نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
امام علی (علیهالسلام) درباره خودش فرموده است:
«وَ كَيْفَ أَظْلِمُ أَحَداً لِنَفْس يُسْرِعُ إِلَى الْبِلَى قُفُولُهَا، وَ يَطُولُ فِي الثَّرَى حُلُولُهَا؟!»؛
یعنی «چطور ظلم کنم به کسی برای خاطر نفسی که به سرعت به سوی فنا و پوسیده شدن میرود و ماندنش در زیر خاک طولانی خواهد بود».
قفول در اینجا به معنای رجوع است و در
لغت آمده است.
درباره اهل جاهلیت فرموده است:
«وَ اسْتَغْلَقَتْ عَلَى أَفْئِدَتِهِمْ أَقْفَالُ الرَّيْنِ»؛
«
قفلهای زنگار گمراهی دلهایشان را بسته بود».
این ماده دو بار در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «قفل»، ج۲، ص۸۷۲.