• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قَعْر (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





قَعْر (به فتح قاف و سکون عین) از واژگان قرآن کریم به معنای بیخ و ریشه است.
مُنْقَعِر (به ضم میم و سکون نون) یعنی از بیخ کنده شده است.



قَعْر به معنای بیخ و ریشه است.
گویند: «انْقَعَرَت الشّجرةُ» یعنی درخت از قعرش (ریشه‌اش) کنده شد.
مُنْقَعِر یعنی از بیخ کنده شده است.
راغب اصفهانی منقعر را درختی که در زمین ریشه دوانیده و به قعر آن رفته، می‌داند.


به موردی از قَعْر که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - مُنْقَعِر (آیه ۲۰ سوره قمر)

(تَنْزِعُ النَّاسَ کَاَنَّهُمْ اَعْجازُ نَخْلٍ‌ مُنْقَعِرٍ)
«باد قوم عاد را می‌کند، ساقط می‌کرد، گویی تنه‌های از بیخ کنده شده نخل هستند.»


این کلمه فقط یک‌بار در قرآن آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۶، ص۲۳.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۷۹.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۴۶۲.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۴، ص۳۷۸.    
۵. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۵، ص۱۰۹.    
۶. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۷۹.    
۷. قمر/سوره۵۴، آیه۲۰.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۱۵.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۷۱.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۳۰.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۸۷.    
۱۲. قمر/سوره۵۴، آیه۲۰.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «قعر»، ج۶، ص۲۳.    






جعبه ابزار