قَرْح (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قَرْح: (اِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ) «قَرْح» به معنای جراحتی است که در بدن بر اثر برخورد با یک عامل خارجی پیدا میشود.
(إِن يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِّثْلُهُ وَ تِلْكَ الأيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ وَ يَتَّخِذَ مِنكُمْ شُهَدَاء وَ اللّهُ لاَ يُحِبُّ الظَّالِمِينَ) (اگر در
جنگ احد، به شما جراحتى رسيد و ضربهاى وارد شد، به آن جمعيّت نيز در
جنگ بدر، جراحتى همانند آن وارد گرديد و ما اين روزهاى پيروزى و شكست را در ميان مردم مىگردانيم و اين خاصيّت زندگى دنياست تا خدا افرادى را كه
ایمان آوردهاند، مشخص سازد و
خداوند از ميان خودتان، شاهدانى بگيرد و خدا
ستمکاران را دوست نمىدارد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه قرح با فتحه قاف به معناى اثرى است كه از جراحت و آسيب وارده بر بدن به خاطر برخورد با برندهاى از خارج باقى مىماند و اما قرح با ضمه قاف اثر جراحتى است كه از داخل بدن پيدا مىشود، از قبيل دمل و جوش و امثال آن (نقل از
راغب)
و كانه اين كلمه در آيه مورد بحث كنايه است از آسيبى كه در جنگ احد به
مسلمین كه يک فرد واحد فرض شدهاند از ناحيه دشمن رسيد، يعنى جمعى از ايشان كشته و گروهى مجروح گرديدند و موقعيت
نصرت و
فتح با اينكه نزديک شده بود از ايشان فوت گرديد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «قَرْح»، ص۴۳۶.