قَذْف (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قَذْف (به فتح قاف) یکی از
مفردات نهج البلاغه به معنای انداختن، گذاشتن و رها کردن است.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره
توحید و ... از این واژه استفاده نموده است.
قَذْف به معنای انداختن، گذاشتن و رها کردن آمده است.
مواردی که در
نهج البلاغه استفاده شده به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) درباره توحید فرموده است:
«وَ انْقَادَتْ لَهُ الدُّنْيَا وَالاخِرَةُ بِأَزِمَّتِهَا، وَ قَذَفَتْ إِلَيْهِ السَّماَوَاتُ وَ الاَرَضُونَ مَقَالِيدَهَا»؛
«
دنیا و
آخرت به او منقاد شده با لگامهایش و آسمانها و زمینها کلیدهای خویش را بطرف او انداختهاند، همه
مطیع او هستند».
درباره
تحذیر از
شیطان فرموده است:
«رَمَاكُمْ مِنْ مَكَان قَرِيب... قَذْفاً بِغَيْب بَعِيد، وَرَجْماً بِظَنٍّ غَيْرِ مُصِيب»«یعنی به شما تیر انداخته از مکان نزدیک (درون شما) و گفته همهشان را فریب خواهم داد، بطور انداختن و سخن گفتن درباره پنهان دور و با ظنّی غیر مصیب».
بعضی نسخهها «ظن مصیب» آمده است.
درباره
خلقت زمین فرموده است:
«كَبَسَ الاَْرْضَ عَلى ... وَ لُجَجِ بِحَار زَاخِرَة ... وَ لُجَجِ بِحَار زَاخِرَة ... وَ تَصْطَفِقُ مُتَقَاذِفَاتُ أَثْبَاجِها» «جامد گردانید
زمین را بر روی دریاهای پر شده که ارتفاعات انداخته شده و رها شده آن در حرکت و
اضطراب بود ... قسمتهاى بالاى امواج را متلاطم ساخت».
«متقاذفات» امواج بالا رفته، که آب آنها را از خود بیرون انداخته است.
این ماده مجموعا سه بار در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «قذف»، ج۲، ص۸۴۷.