قَحْط (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قَحْط (به فتح قاف) از
واژگان نهج البلاغه در اصل به معنای نباریدن باران است.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره
مردگان و اهل تقوی و ... از این واژه استفاده نموده است.
قَحْط در اصل به معنای نباریدن باران آمده است.
قحط المطر: احتبس نایاب شدن خوراکی و گرسنگی به تناسب معنای اوّلی است.
امام (صلواتاللهعلیه) درباره مردگان فرموده است:
«إِنْ جِيدُوا لَمْ يَفْرَحُوا، وَإِنْ قُحِطُوا لَمْ يَقْنَطُوا، جَمِيعٌ وَهُمْ آحَادٌ» «اگر
باران داده شوند شاد نمیشوند و اگر به قحطی آیند ناامید نمیگردند، یکجا هستند ولی تنها، تنها.»
(شرحهای خطبه:
)
درباره اهل تقوی فرموده است:
«وَهَطَلَتْ عَلَيْهِ الْكَرَامَةُ بَعْدَ قُحُوطِهَا، وَتَحَدَّبَتْ عَلَيْهِ الرَّحْمَةُ بَعْدَ نُفُورِهَا.»«کرامت و بزرگواری بر او میبارد، بعد از قحط شدن و
رحمت خدا بر او روی میآورد بعد از پشت کردن.»
(شرح های خطبه:
)
در
دعای استسقاء فرموده است:
«وَأَجَاءَتْنَا الْمَقَاحِطُ الْـمُجْدِبَةُ، وَأَعْيَتْنَا الْمَطَالِبُ الْمُتَعَسِّرَةُ» یعنی خدایا قحطیها و تنگسالی و بیبارانی ما را به ستوه آورده و پیشامدهای سخت ناتوانمان کرده است.
(شرحهای خطبه:
) مقحطه: سال قحطی، جمع آن محاقط است.
این ماده چندین بار در
نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «قحط»، ج۲، ص۸۴۲.