قَتْر (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قَتْر (به فتح قاف) از
واژگان نهج البلاغه به معنای كم كردن و تنگ گرفتن است. این واژه دارای مشتقاتی است که در
نهج البلاغه بهکار رفته است، مانند:
قُتُور (به ضم قاف و تاء) به معنای كم كننده.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره
ملائکه و ... از این واژه استفاده نموده است.
قَتْر (مثل عقل) به معنای كم كردن و تنگ گرفتن آمده است.
قتَرَ على عيالهِ قَتْراً و قُتُوراً: ضيَّق عليهم في النفقة قُتُور به معنای كم كننده آمده است.
امام (صلواتاللهعلیه)
خطبه ۲۲۴ فرموده است:
«اللَّهُمَّ صُنْ وَجْهِي بِالْيَسَارِ، وَلاَتَبْذُلْ جَاهِيَ بِالاِْقْتَارِ» يعنى خدايا آبروى مرا حفظ با غنى بودن كن و منزلت مرا با
فقر ساقط مگردان.
(شرحهای خطبه:
) «اقتار» به معناى
فقر است.
درباره ملائكه فرموده است:
«عِظَمِ الْجِبَالِ الشُّمَّخِ، وَفي قَتْرَةِ الظَّلاَمِ الاَْيْهَمِ» «بعضى از آنها در كوههاى سر برافراشته و برخى در خفاء و درون ظلمتهاى هولناک است.»
(شرحهای خطبه:
) «
قتره» در اينجا به معناى خفاء است.
در
خطبه ۱۸۳ فرموده است:
«أَيُّهَا الْيَفَنُ الْكَبِيرُ، الَّذِي قَدْ لَهَزَهُ الْقَتَيرُ، كَيْفَ أَنْتَ إِذَا الْتَحَمَتْ أَطْوَاقُ النَّارِ بِعِظَامِ الاَْعْنَاقِ.» يعنى اى پير سالخورده كه پيرى در تو راه يافته و با پيرى مخلوط شدهاى، چگونهاى آنگاه كه طوفهاى آتش به استخوانهاى گردنها بچسبد.
(شرحهای خطبه:
) «
مقتّر» كم كننده و تنگ گيرنده «يفن» بر وزن يمن شيخ مسنّ. «لهز» آميخته شدن. «قتير» پيرى.
چنانكه
حکمت ۳۳ فرموده است:
«كُنْ سَمَحاً وَلاَ تَكُنْ مُبَذِّراً، وَكُنْ مُقَدِّراً وَلاَ تَكُنْ مُقَتِّراً.» «سخاوتمند باش، ولى
اسراف كننده مباش. در زندگى حسابگر باش ولى سختگير مباش.»
(شرح های حکمت:
)
این ماده چهار بار در
نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «قتر»، ج۲، ص۸۴۱.