قواعد معانی بیانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در دانش معانی به قواعدی شبه دستوری درباره جایگاه استفاده از
جمله خبری و
انشایی و انواع و نیز عناصر تشکیل دهنده هریک و انواعشان، موارد حذف و تقدیم و تاخیر یا تاکید برخی اجزای جمله، موارد
اطلاق و
تقیید سخن، گسستگی یا پیوستگی دو بخش از سخن و موارد گزیده گویی، زیاده گویی و اندازه گویی پرداخته میشود.
جملهای خبری گاه برای آگاهی بخشی به شنونده به کار میرود که در این صورت فایده خبری دارد و به آن «فایده خبر» میگویند و گاه هدف، اعلام آگاهی متکلم از خبر مذکور است که به آن «لازم فایده» میگویند؛
مانند گفته
یوسف به پادشاه
مصر که
خداوند کید خائنان را موفق نمیگرداند: «اَنَّ اللّهَ لا یَهدی کَیدَ الخائِنین».
وی با این سخن به پادشاه مصر فهماند که او از نافرجامی
خیانت آگاه و به آن معتقد است و در نتیجه میتواند برای پادشاه کارگزاری
امین باشد.
گاه نیز اهدافی دیگر مورد نظر است؛ مانند ترحّم خواهی: «اِنّی لِما اَنزَلتَ اِلَیَّ مِن خَیر فَقیر» ،
اظهار ناتوانی: «اِنّی وهَنَ العَظمُ مِنّی واشتَعَلَ الرَّاسُ شَیبـًا» ،
اظهار تاسف: «اِنّی وَضَعتُها اُنثی»،
تحریک و تشویق به انجام کاری: «لَو شِئتَ لَتَّخَذتَ عَلَیهِ اَجرا» ،
اظهار شادمانی: «جاءَ الحَقُّ و زَهَقَ البـطِـلُ اِنَّ البـطِـلَ کانَ زَهوقـا»،
توبیخ و نکوهش و سرزنش: «زُیِّنَ لِلَّذینَ کَفَروا الحَیوةُ الدُّنیا»
و ستایش کس یا چیزی: «ابعَث فیهِم رَسولاً مِنهُم یَتلوا عَلَیهِم ءایـتِکَ و یُعَلِّمُهُم».
در دانش بیان، اسلوبهای گوناگون بیان معانی معرفی و تحلیل میشوند. مهمترین این اسلوبها عبارتاند از:
برقراری همانندی بین دو چیز در یک ویژگی مشخص را تشبیه میگویند که از ۴ بخش مشبّه، مشبّهٌ به، ادات و وجه شبه تشکیل میشود و هریک از دو طرف
تشبیه ممکن است حسی یا عقلی، و
مفرد یا
مرکب باشد.
تشبیه از شیوههای بیانی شناخته شده نزد سخنوران و ادیبان عرب بوده، در قرآن نیز فراوان به کار رفته است.
فرّاء،
ابوعبیده،
جاحظ،
عبدالقاهر جرجانی،
سکاکی،
ابن اثیر و دیگران درباره ساختار
تشبیه و گونههای آن بحث و نمونههای قرآنی فراوانی را تحلیل کردهاند؛ برای نمونه در آیه «طَـلعُها کَاَنَّه رُءوسُ الشَّیـطین»
میوه درخت زقّوم در
دوزخ به سرهای
شیاطین تشبیه شده که تشبیهی وهمی و خیالی از نوع
تشبیه عقلی به شمار میرود.
به کارگیری واژه در معنایی جدید غیر از معنای نخست آن را
مجاز گویند که به سبب وسعت بخشیدن به گستره زبان و بیان، در
زبان عربی فراوان به کار رفته است. مجاز به دو گونه اصلی «
مجاز مرسل» و «
مجاز عقلی» تقسیم شده و در هر بخش فهرستی از مناسبتهایی ارائه میشود که ارتباط معنایی را بین
معنای حقیقی و
مجازی برقرار میکنند؛
برای نمونه در آیه «یَقولونَ بِاَفوهِهِم»
دهان به معنای زبان به کار گرفته شده است.
استعاره نوعی تشبیه است که همه اجزای آن به جز یکی از دو طرف تشبیه حذف شده است و نسبت به تشبیه معمولی از بلاغت بیشتری برخوردار است و به سه گونه «
تصریحی»، «
کنایی» و «خیالی» تقسیم میشود که در گونه نخست، مشبّهٌ به کاملا جای مشبه را گرفته، جمله را از آن بی نیاز میسازد و در گونه دوم یکی از لوازم مشبهٌ به در کنار
مشبه به کار میرود و به کارگیری لازم
مشبه به در جای آن نیز
استعاره خیالی نامیده میشود.
ابن قتیبه،
ابن معتز،
رمانی،
سید رضی و دیگران درباره کاربرد استعاره در قرآن بحث کردهاند؛ برای نمونه در
آیه «قُل بِئسَما یَامُرُکُم بِهِایمـنُکُم»
برای ایمان، ویژگی سخنگویی فرض شده که استعاره کنایی به شمار میرود.
هنگامی که واژهای را در معنایی مجازی به کار بریم و در عین حال معنای نخست را نیز میتوانیم مدنظر داشته باشیم، تعبیری کنایی آفریدهایم. کنایه از جهت وضوح و روشنی در
دلالت بر معنای مورد نظر به ترتیب به ۴ گونه تعریض،
تلویح،
رمز و
ایماء تقسیم میشود؛
برای نمونه آیه «فیهِنَّ قـصِرتُ الطَّرف» به صفت حیا و عفت زنان بهشتی و محبت ویژه آنان به همسرانشان اشاره دارد و در عین حال معنای اولی این تعبیر یعنی نظر افکندن آن
زنان به همسرانشان نیز مورد نظر است.
الاتقان فی علوم القرآن؛ اثر القرآن فی تطور النقد العربی؛ الاحکام فی اصول الاحکام، ابن حزم؛ ادب الکاتب؛ ارشاد العقل السلیم الی مزایا القرآن الکریم، ابی السعد؛ اسرار البلاغه؛ اسالیب
البیان فی القرآن؛ الاسلوب فی الاعجاز البلاغی للقرآن الکریم؛ الاصفی فی
تفسیر القرآن؛
اضواء البیان فی ایضاح القرآن بالقرآن؛ الاعتقاد؛ الاعجاز
البیانی للقرآن؛ اعجاز القرآن، باقلانی؛ اعجاز القرآن بین المعتزلة والاشاعره؛ اعجاز القرآن و اثره فی تطور النقد الادبی؛ الامثال فی القرآن؛ الامثال من الکتاب والسنه؛ الایضاح فی علوم البلاغه؛ بحارالانوار؛ البحر المحیط فی
التفسیر؛ البدیع؛ بدیع القرآن؛ البرهان فی علوم القرآن؛ بلوغ الارب فی معرفة احوال العرب؛ البلیغ فی المعانی والبیان والبدیع؛
البیان والتبیین؛ تاویل مشکل القرآن؛ تاریخ آداب العربیه؛ تاریخ الادب العربی؛ تاریخ الادب العربی فی الجاهلیة و صدر اسلام؛ تاریخ الامم والملوک، طبری؛ تاریخ النقد الادبی؛ التبیان فی
تفسیر القرآن؛ تراثنا (فصلنامه)؛ ترتیب کتاب العین؛ التعاریف؛ التعریفات؛
تفسیر جوامع الجامع؛
تفسیر الصافی؛
تفسیر القمی؛
التفسیر الکبیر؛
تفسیر و
مفسران؛ تلخیص
البیان فی مجازات القرآن؛ التلخیص فی علوم البلاغه؛ تنویر المقباس من
تفسیر ابن عباس؛ تیسیر الکریم الرحمن فی کلام المنان؛ ثلاث رسائل فی اعجاز القرآن؛ جامع
البیان عن تاویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ جمهرة اشعار العرب؛ جواهرالبلاغة فی المعانی والبیان والبدیع؛ دلائل الاعجاز فی علم المعانی؛ روح المعانی فی
تفسیر القرآن العظیم؛ السجع فی القرآن؛ السیرة النبویه، ابن کثیر؛ السیرة النبویه، ابن هشام؛ صبح الاعشی فی صناعة الانشاء؛ الصناعتین؛ صنایع معنوی و شواهد قرآنی؛ الطبقات الکبری؛ عرائس المجالس فی قصص الانبیاء؛ عمدة القاری؛ فتح القدیر؛ فجرالاسلام؛ فی الادب الجاهلی؛ القاموس المحیط؛ قواعد الشعر؛ کتاب الحیوان؛ کتاب الفهرست؛ کتاب النقائض (نقائض جریر والفرزاق)؛ الکشاف؛ کشف الظنون عن اسامی الکتب والفنون؛ الکلیات معجم فی المصطلحات والفروق اللغویه؛ مؤلفات جرجی زیدان الکامله؛ المثل السائر؛ مجاز القرآن؛ مجمع الامثال؛ مجمع
البیان فی
تفسیر القرآن؛ مختصر المعانی؛ مذاهب التفسیرالاسلامی؛ المسائل الصاغانیه؛ المستطرف فی کل فن مستظرف؛ المستقصی فی امثال العرب؛ المطول فی شرح تلخیص المفتاح؛ معانی الشعر؛ معانی القرآن، فراء؛ المعتبر فی شرح المختصر؛ معجم مقاییس اللغه؛ معجم الفروق اللغویه؛ المغنی فی ابواب التوحید والعدل؛ مفتاح العلوم؛ المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام؛ مقدمه ابن خلدون؛ الممتع فی عالم الشعر؛ منهاج البلغاء و سراج الادباء؛ موسوعة السرد العربی؛ المیزان فی
تفسیر القرآن؛ الناصریات؛ نظریة اعجاز القرآن عندالجرجانی؛ نظم الدرر فی تناسب الآیات والسور، بقاعی؛ النکت فی اعجاز القرآن؛ واژههای دخیل در قرآن مجید؛ هدیة العارفین اسماء المؤلفین و آثار المصنفین.
دائرةالمعارف قرآن کریم برگرفته از مقاله بلاغت قرآن.