قهر امامان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
همان طور که
مهر بجا
فضیلت است،
قهر بجا نیز فضیلت است
مؤمن این دو را با هم دارد زیرا خدایش این چنین است نباید تفسیر یک جانبه و یکسونگرانه از
اسلام داشت هم باید مهر اسلام را دید و هم قهر آن را.
امامان (سلاماللهعلیهم)، آن جا که جای
قهر بود
تجلی قهر خداوند بودند به عنوان نمونه: همان امیرمؤمنانی که جلوهای از
مهر حضرت را دیدیم، آنجا که جای قهر قاطعیت در اجرای
حکم الهی بود قاطعترین بود. تا جائی که از فصول تردیدناپذیر در
سیره حضرت همین ویژگی است و مؤلفان سیره
مولی در بابی تحت عنوان «باب تنمرة فی ذات الله»
به بیان جلوه هائی از
قاطعیت مولی پرداختهاند. در نگاه مولا
علی (علیهالسّلام) بالاترین ملاحظات احراز رضایت
خداوند بود و بس و هیچ چیز را بالاتر از این نمیدید.
نجاشی شاعر امیرمؤمنان علی
علیهالسّلام بوده در مدح حضرت شعر میسرود. به هنگامی که گزارش داده شد که نجاشی در
کوفه شراب نوشیده و گزارش هم واقعیت داشت امیر مؤمنان
حد شرب خمر را (۸۰
تازیانه) بر او جاری کرد او هم ناراحت و خشمگین گشت و به
معاویه پیوست و
علیه مولی شعر سرود، در این جریان همراهان
مولی از
قبیله یمانی (
قبیله نجاشی) گلهمند شده گله خود را از طریق
طارق بن عبدالله نهدی به حضرت منتقل کردند حضرت در پاسخ فرمود: او هم فردی از
مسلمانان بود که مرتکب
حرام شده بود و ما
حد خدا را بر او جاری کردیم.
این یعنی قاطعیت و کنار گذاشتن ملاحظات بیجا در اجرای
حکم خداوند!
«
قنبر» این یار باوفای
مولی علی (
علیهالسّلام) از سوی
مولی (
علیهالسّلام) مامور اجرای حد بر مجرمی شد، قنبر اشتباها سه تازیانه بیشتر زد، مولا از قنبر برای مرد تازیانه خورده سه تازیانه
قصاص گرفت.
و به هنگامی که برخی همراهان مولا این قاطعیتها را تحمل نکرده و از حضرت نزد
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شکایت کردند، حضرت فرمود:
«ارفعوا السنتکم عن علی بن ابی طالب فانه خشن فی ذات الله عزوجل غیر مداهن فی دینه»
زبانتان را از ایراد به علی (
علیهالسّلام) بردارید که او در مورد اجرای مقررات خداوند سخت گیر است و در دینش سازشکار نیست.
او از آغاز با این
شرط حکومت را پذیرفت که در عرصه حکومت فقط به
تکلیف و وظیفهاش عمل کرده و کاری به سرزنشها و ملامتهای نابجا نخواهد داشت:
«واعلموا انی ان اجبتکم رکبت بکم ما اعلم و لم اصنع الی قول القائل و عتب العاتب».
بدانید اگر خواسته شما را اجابت کنم شما را آنگونه که میدانم راه برم و به سخن سخن سرایان و سرزنش سرزنش کنندگان گوش فرا ندهم.
و به حق حضرت چنین عمل کرد و هزینههای سخت آنرا هم به جان خرید و سرانجام در همین مسیر به فیض
شهادت نائل آمد.
از مصادیق بارز
آیه شریفه: «یجاهدون فی سبیل الله و لایخافون لومة لائم؛
در راه خدا
جهاد میکنند و از
سرزنش ملامت کنندگان نمیهراسند».
نیز
مصداق این آیه شریفه است:
«الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لایخشون احدا الا الله...؛
آنها که وظایف الهی خود را انجام داده فقط از او
خشیت دارند و جز او از کسی دیگر حساب نبرده و
هراس به خود راه نمیدهند».
همان امام مهربانی که حتی در بستر بیماری هم به فکر رفاه
دشمن است وقتی وظیفه احساس کند که باید برای دفاع از
دین خدا قاطعانه در میدان جنگ به دفع دشمن بپردازد چنین رفتار میکند که
راوی میگوید:
در
لیلة الهریر (شبی که امیر مؤمنان علی (
علیهالسّلام) در
صفین تا
صبح جنگید) در پی حضرت بودم دیدم حضرت قهرمانانه میرزمد دشمن را مثل برگ پائیزی بر زمین میریزد و با کشتن هر فرد با صدای بلند
تکبیر میگوید حضرت آن شب ۵۲۳ تکبیر گفت در برابر هر دشمن از پای افتاده یک تکبیر!!
در برخورد با
خوارج در تاریخ آمده ابتدا آنها ۲۰۰۰۰ نفر بودند پس از نصایح فراوان
مولی علی (
علیهالسّلام) بسیاری از آنها متنبه شده دست از تقابل و تعارض با مولا برداشتند.
ولی طبق نقل
طبری ۲۸۰۰ نفر،
و طبق نقل
ابن اثیر ۱۸۰۰ نفر،
بر
لجاجت خود اصرار ورزیدند حضرت برای آخرین بار
اتمام حجت کرد و آماده نبرد شد و به یارانش دستور فرمود که تا آنان نبرد را آغاز نکردهاند شما آغاز کننده نباشید سرانجام آنان
جنگ را شروع کردند، یاران امام با یورشی برق آسا لشگر خوارج را درهم کوبیدند و همه خوارج را به خاک افکندند، در این نبرد همه خوارج از پا درآمدند و تنها نه تن از آنان جان سالم از
معرکه بیرون بردند.
آری امیرمؤمنان (
علیهالسّلام) را در این آئینه باید دید، در آئینه
تجلی صفات الهی!!
آنجا که جای
رحم است او دنیای رحم و مهربانی است و آنجا که جای اعمال قاطعیت است قاطعترین است و نمونه هائی که آوردیم قطرهای از دریای مواردی است که در سیره حضرت امیرمؤمنان علی
علیهالسّلام در تاریخ ذکر شده است.
آری بحق
مولی «جامع الاضداد» است، جامع الاضدادی که محورش
توحید است.
جمعت فی صفاتک الاضداد و لهذا عزت لک الانداد (شعر از صفی الدین حلی)
یعنی در صفاتت اضداد جمع شدهاند از این جهت است که همانند و مشابهت بسیار اندک است.
این تنها یک نمونه از مثل اعلای الهی بود، همه
امامان (سلاماللهعلیهم) اجمعین از این خصیصه برخوردارند که متخلق به
اخلاق الهی بوده و مثل اعلای فضائل و کمالات بوده و هستند.
دانشنامه کلام و عقاید، برگرفته از مقاله «قهر امامان».