• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قنات

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



منبع: قنات


قنات به معنای کاریز، به مجموع چاه‌های متصل به هم برای رساندن آب منابع زیر زمینی به سطح زمین می‌گویند.
از آن در باب‌های طهارت، زکات، تجارت، اجاره، احیاء موات و ارث سخن گفته‌اند.

فهرست مندرجات

۱ - موارد تطبیق
       ۱.۱ - طهارت
       ۱.۲ - زکات
       ۱.۳ - تجارت
       ۱.۴ - اجاره
       ۱.۵ - احیاء موات
              ۱.۵.۱ - حریم قنات
       ۱.۶ - ارث
۲ - پانویس
۳ - منبع


برای واژه قنات در فقه مواردی تطبیق شده است.

۱.۱ - طهارت

آب قنات، آب جاری به شمار می‌رود و احکام آن را دارد.
به قول مشهور، تصرفات جزئی همچون نوشیدن و وضو گرفتن از آب قنات و نهرهای بزرگ، حتی با عدم علم به رضایت مالک آن، اشکال ندارد.
آیا در صورت دیوانه یا صغیر بودن مالک یا شریک بودن وی با دیگر مالکان نیز استفاده از آب قنات به وضو گرفتن، نوشیدن و مانند آن جایز است یا نه‌؟ مسئله محل اختلاف است. بسیاری آن را جایز دانسته‌اند.

۱.۲ - زکات

پرداخت زکات از سهم فی سبیل‌ الله برای حفر قنات و وقف آن بر مؤمنان بدون اشکال است.
مقدار زکات غلات، کشمش و خرما در صورت آبیاری با آب قنات یک دهم است، مگر آنکه با دلو و مانند آن از ابزار و آلات آبیاری شود که زکات آن یک بیستم می‌باشد.
به قول مشهور، آنچه برای به دست آوردن محصول هزینه شده، از قبیل بذر و دستمزد کاشت، ابتدا کسر، سپس نصاب زکات محاسبه می‌گردد، لیکن هزینه‌های انجام گرفته برای آباد کردن زمین، مانند حفر نهر و قنات که هر سال تکرار نمی‌شود، جزء مخارج محصول به شمار نمی‌رود.

۱.۳ - تجارت

به تصریح برخی، فروختن تمامی آب قنات صحیح نیست، زیرا پیوسته در حال جوشیدن و آمیختن با آب موجود و در نتیجه مقدار آن نامعلوم است و تحویل همۀ آن امکان ندارد. این دیدگاه به اشهر فقها نیز نسبت داده شده است، لیکن به تصریح برخی، فروختن آن با قید دوام، یعنی تا زمانی که آب در این قنات جریان دارد، صحیح و جایز است.

۱.۴ - اجاره

آیا اجاره دادن آب قنات برای استفاده از آن، جایز است‌؟ مسئله اختلافی است. برخی، از آن جهت که با استفاده از آب، عین آن از بین می‌رود - و شرط صحّت اجاره بقای عین بعد از استفاده است - اجاره دادن آب قنات را صحیح ندانسته‌اند، مگر آنکه متعلق اجاره خود قنات باشد. در این صورت اجاره صحیح و آب به تبع، داخل در اجاره و استفاده از آن جایز خواهد بود.
[۱۶] حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج۱۸، ص۵۸-۵۹.

به تصریح برخی، جلوگیری از خروج آب قنات به قصد زیاد به نظر رسیدن آن هنگام فروش یا اجاره، به شمار می‌رود و موجب ثبوت حق خیار برای خریدار یا مستاجر می‌شود.
اجیر گرفتن بر حفر قنات جایز است و به یکی از دو روش زمان و عمل تعیین می‌شود: تعیین زمان، مانند آنکه بگوید:
تو را برای حفر قنات به مدت یک ماه اجیر کردم و در تعیین عمل باید اجیر (مقنی) زمین را ببیند و عرض، طول و عمق قنات مشخص شود.

۱.۵ - احیاء موات

حفر قنات در زمین موات جایز است و با کندن نخستین چاه نسبت به خود قنات و نیز زمینهای مواتی که پس از جریان آب از این قنات، آبیاری می‌شوند، تحجیر محقق می‌شود و دیگری حق ندارد آن زمینها را احیا کند چنان‌که با رسیدن به آب، بنابر قول مشهور، حفر کننده مالک آب نیز می‌شود.

۱.۵.۱ - حریم قنات

حریم قنات یا در قبال حفر قناتی دیگر در اطراف آن است و یا در قبال احیای زمینهای موات اطراف آن.
در صورت نخست، بنابر قول مشهور، حریم مادر چاه قنات و چاه‌هایی که از آن آب می‌جوشد، در زمین سخت پانصد ذراع و در زمین سست هزار ذراع است و دیگری نمی‌تواند در این محدوده قناتی دیگر حفر کند. برخی گفته‌اند: فاصله باید به حدی باشد که دو قنات به یکدیگر زیان نرسانند و موجب کم شدن آب یکدیگر نشوند.
[۳۱] خمینی، روح‌الله، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۲۰۰.

در صورت دوم، حریم قنات، آن مقدار از زمین‌های اطراف قنات است که برای لای‌روبی، آمد و شد و دیگر امور مربوط به قنات، مورد نیاز است و دیگری نمی‌تواند این محدوده را احیا کند، لیکن احیای دیگر زمین‌های اطراف آن به شرط زیان نرساندن به قنات، جایز است.

۱.۶ - ارث

به قول مشهور، زوجه از زمین از جمله زمین قنات، مطلقا ارث نمی‌برد، لیکن از قیمت ادوات و مصالح به کار رفته در قنات و نیز از عین آب موجود هنگام مرگ زوج، ارث می‌برد و آبی که بعد از مرگ زوج جریان می‌یابد تابع اصل زمین است و زوجه از آن سهمی ندارد.


۱. طباطبائی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقیٰ، ج۱، ص۷۴.    
۲. حکیم، سیدمحسن، مستمسک العروة، ج۲، ص۴۳۳.    
۳. آملی، محمدتقی، مصباح الهدیٰ، ج۳، ص۳۷۵-۳۷۸.    
۴. خوئی، سیدابوالقاسم، موسوعة الخوئی، ج۵، ص۳۳۰-۳۳۴.    
۵. نراقی، احمد بن محمد، مستند الشیعة، ج۹، ص۲۹۲.    
۶. نجفی، محمدحسن، مجمع الرسائل، ص۴۹۲.    
۷. خمینی، روح‌الله، توضیح المسائل مراجع، ج۲، ص۱۱۸.    
۸. فاضل لنکرانی، محمد، جامع المسائل، ج۲، ص۱۸۶.    
۹. همدانی، رضا، مصباح الفقیه، ج۱۳، ص۳۷۲.    
۱۰. همدانی، رضا، مصباح الفقیه، ج۱۳، ص۲۹۰.    
۱۱. موسوی گلپایگانی، سیدمحمدرضا، مجمع المسائل، ج۱، ص۴۱۳.    
۱۲. شهید اول، الدروس الشرعیة، ج۳، ص۶۷.    
۱۳. شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۱۲، ص۴۴۷.    
۱۴. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۸، ص۱۲۰.    
۱۵. محقق کرکی، جامع المقاصد، ج۷، ص۵۳.    
۱۶. حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج۱۸، ص۵۸-۵۹.
۱۷. محقق کرکی، جامع المقاصد، ج۷، ص۱۳۱.    
۱۸. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۲۱، ص۶۰۷.    
۱۹. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۳، ص۲۷۴.    
۲۰. شیخ طوسی، المبسوط، ج۳، ص۲۳۷.    
۲۱. کیدری، محمد بن حسین، اصباح الشیعة، ص۲۸۱.    
۲۲. حسینی عاملی، سیدمحمدجواد، مفتاح الکرامة، ج۱۵، ص۲۰۵-۲۰۶.    
۲۳. خوئی، سیدابوالقاسم، منهاج الصالحین، ج۲، ص۱۵۷-۱۵۸.    
۲۴. سبزواری، سیدعبدالاعلی، مهذب الاحکام، ج۲۳، ص۲۴۱.    
۲۵. حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، ج۲، ص۲۷۳.    
۲۶. شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۱۲، ص۴۴۵.    
۲۷. حسینی عاملی، سیدمحمدجواد، مفتاح الکرامة، ج۱۴، ص۵۶۲.    
۲۸. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۸، ص۱۱۶.    
۲۹. محقق کرکی، جامع المقاصد، ج۷، ص۲۴-۲۵.    
۳۰. خوئی، سیدابوالقاسم، منهاج الصالحین، ج۲، ص۱۵۴-۱۵۵.    
۳۱. خمینی، روح‌الله، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۲۰۰.
۳۲. فاضل لنکرانی، محمد، تفصیل الشریعة (احیاء الموات)، ص۲۰۱.    
۳۳. نراقی، احمد بن محمد، مستند الشیعة، ج۱۹، ص۳۸۳.    
۳۴. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۹، ص۲۰۷-۲۱۹.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهم‌السلام)، ج۶، ص۶۷۷.    


رده‌های این صفحه : اجاره | احیاء موات | ارث | تجارت | زکات | طهارت




جعبه ابزار