قضیه منفصله حقیقیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قضیه
منفصله حقیقیه، بهمعنای
قضیه منفصله دالّ بر عدم امکان اجتماع و ارتفاع
مقدّم و
تالی است.
قضیه
منفصله حقیقیه، قضیهای است که در آن به عناد و تنافی دو طرف قضیه از حیث اجتماع و ارتفاع، حکم شده است؛ یعنی نه اجتماع مقدم و تالی جایز است و نه انتفای هر دو. به بیان دیگر: هر گاه دو نسبت با هم به طوری ناسازگار و متنافی باشد که اشتراک آنها در هیچ یک از وجود و عدم (یا به تعبیر متعارف؛ در رفع یا جمع، و به عبارت دیگر: در
صدق یا کذب)
معقول نباشد، بلکه همیشه یکی از آن دو صادق و واقع، و دیگری کاذب و مرتفع باشد، آن را قضیه
منفصله حقیقیه و تامّ العناد گویند. مانند: "هر موجودی یا مجرّد است یا مادّی".
منفصله حقیقیه محصوره، به لحاظهای مختلف قابل تقسیم است:
قضیه
منفصله حقیقیه، به لحاظ ذکر
سور یا اهمال آن، بر دو قسم است. اگر سور قضیه ذکر شده باشد آن را "
منفصله حقیقیه محصوره" گویند، و اگر تصریح به سور قضیه نشده باشد، آن را "
منفصله حقیقیه مهمله" نامند.
۱. "
منفصله حقیقیه کلیه": دلالت بر استمرار و دوام حکم به
انفصال در همه زمانها و حالات میکند، مانند: "همیشه هر عددی یا زوج است یا فرد" و "هیچ گاه چنین نیست که یک جسم یا سفید است یا شیرین"، که اوّلی "
منفصله حقیقیه
موجبه کلیه"، و دومی "
منفصله حقیقیه سالبه کلیه" است؛
۲. "
منفصله حقیقیه
جزئیه": دلالت بر
انفصال در بعضی از زمانها و حالات میکند، مانند: "گاهی بعضی از انسانها یا نشستهاند یا راه میروند" و "گاهی چنین نیست که انسان یا راه میرود یا تفکر میکند"، که اوّلی "
منفصله حقیقیه
موجبه جزئیه"، و دومی "
منفصله حقیقیه سالبه
جزئیه" است.
تقسیم به لحاظ
موجبه یا سالبه بودن مقدَّم و تالی:
۱. قضیه حقیقیه مرکب از دو
موجبه: قضیهای است که مقدّم و تالی آن،
موجبه باشد مثل: "همیشه هر عدد یا زوج است یا فرد"؛
۲. قضیه حقیقیه مرکب از دو
سالبه: قضیهای است که مقدّم و تالی آن، سالبه باشد مثل: "همیشه هر شئ یا
مادی نیست یا
مجرّد نیست"؛
۳. قضیه حقیقیه مرکب از
موجبه و سالبه: قضیهای است که یکی از دو طرف (مقدّم یا تالی)،
موجبه و طرف دیگر، سالبه باشد مثل: "دائماً هر موجودی یا انسان است یا انسان نیست".
تقسیم به لحاظ
کیف (
ایجاب و
سلب)
قضیه:
۱. "قضیه
منفصله حقیقیه
موجبه" دلالت بر ثبوت عناد و
انفصال میان مقدّم و تالی میکند، مانند: "همیشه هر انسانی یا عالم است یا غیر عالم"؛
۲. "قضیه
منفصله حقیقیه سالبه" دلالت بر نفی عناد و
انفصال میان مقدّم و تالی میکند، مانند: "چنین نیست که همیشه هر انسانی یا راه میرود یا فکر میکند".
تقسیم به لحاظ مطابقت یا عدم مطابقت با واقع:
۱. "قضیه
منفصله حقیقیه صادقه": قضیهای است که مفاد آن با واقع مطابقت دارد، مانند: "هر انسانی یا عادل است یا غیر عادل" و "چنین نیست که همیشه هر انسانی یا راه میرود یا فکر میکند"، که اوّلی "
منفصله حقیقیه
موجبه صادقه"، و دومی "
منفصله حقیقیه سالبه صادقه" است؛
۲. "قضیه
منفصله حقیقیه کاذبه": قضیهای است که مفاد آن با واقع مطابقت ندارد، مانند: "هر انسانی یا کوتاه قد است یا عالم" و "چنین نیست که هر عددی یا زوج است یا فرد"، که اوّلی "
منفصله حقیقیه
موجبه کاذبه"، و دومی "
منفصله حقیقیه سالبه کاذبه" است.
از آنجا که این تقسیمات در عرض همدیگر قرار دارند با همدیگر ترکیب شده و اقسام متعددی را پدید میآورند. مثلاً قضیه
منفصله حقیقیه کلیه میتواند
موجبه باشد یا سالبه، و هر یک میتواند از دو
موجبه تشکیل شود یا دو سالبه یا یک
موجبه و یک سالبه، و هر کدام از این اقسام، میتواند صادق یا کاذب باشد.
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:
• خوانساری، محمد، منطق صوری.
• گرامی، محمدعلی، منطق مقارن.
• شیرازی، قطبالدین، درة التاج (منطق).
• مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.
•
سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومة. • فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال المیزان.
• جرجانی، میر سید شریف، الکبری فی المنطق.
• تفتازانی، عبدالله بن شهابالدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق.
• ابوالبركات ابنملكا، هبهالله بن علي، الکتاب المعتبر فی الحکمة.
•
علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید. • قطبالدین رازی، محمد بن محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه.
•
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس. • شهابالدین سهروردی، یحیی بن حبش، منطق التلویحات.
•
مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه.
پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «قضیه منفصله حقیقیه»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۳/۲۲.