قضاوت در دوره تیموریان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قضاوت عبارت است از داوری کردن برای رفع نزاع و کشمکش در میان
مردم؛ یکی از منصبهای بزرگی است که از جانب
خداوند متعال برای
پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و
امامان معصوم علیهمالسّلام و از جانب آنان برای
فقیه جامع الشرایط تعیین شده است
قاضی نیز در یک نگاه
نماینده خدا و با فضیلتترین انسانها
(یا داوود انا جعلناک خلیفه فی الار ض فاحکم بین الناس بالحق... : ای
داود! ما تو را نماینده خود در
زمین قرار دادیم، پس در میان مردم بحق داوری کن) و در نگاه دیگر از شقیترین مردم شمرده شده است؛ زیرا به تعبیر
امیر مؤمنان علیهالسّلام او در جایگاهی مینشیند که یا
انبیا و اوصیا در آن قرار میگیرند و یا
اشقیا بر آن تکیه میزنند
و فاصله این دو، فاصله
بهشت و
دوزخ است!
قریب نیم
قرن بعد از
غازان خان نوبت به
تیمور رسید. تیمور اگر چه بعد از غازان خود را مصلح بزرگ قرن نهم میداند و در تزوکهای (کتاب تزوکات یا ملفوظات منتسب به تیمور که در انتساب بدو جای تامل است. )
خود دم از اقدامات خیرخواهانه و اصلاح طلبانه میزند؛ ولی در سراسر زندگی وحشت بارش جز ظلم و بیداد و قساوت چیزی مشاهده نمیشود. همه مردم در زمان او در وحشت بودند و
قضات نیز بالطبع از این وحشت بی بهره نبودند. دوران تیموریان و بعد از آنان تا قیام
شاه اسماعیل صفوی دوران ضعف و ناتوانی قضات بوده، اگر چه عناوین برجسته
قاضی القضات و
محتسب و امیر عدل باقی مانده بود؛ ولی ضعف
شخصیت آنها مجال احیای عدالت گستری را نمیداد.
قواعد فقه، برگرفته از مقاله «قضاوت در دوره تیموریان»، ج۳، ص۳۶.