قضا و قدر (مقالهدوم)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قضا و قدر از مراتب فعل
خدای تعالی است. قضاء به معنای حکم ازلی ثابت در قانون عالم است و قدر تعین قضاء ازلی در اندازهای معین است که در اختیار
انسان میباشد بنابراین قضاء حتمی است و قدر به
اختیار انسان موکول شدهاست.
از قضا و قدر در علم
کلام بحث کرده و برخی فقها به مناسبت از آن سخن گفتهاند.
در
روایات متعدد، برای فعل خدای تعالی بر حسب متعلق آن، چهار مرتبه بیان شده است، هرچند با قطع نظر از متعلق، یکی است. این مراتب عبارتاند از
مشیت،
اراده، قدر و قضا. هیچ چیزی وجود پیدا نمیکند، نه در عالم
تشریع و نه در عالم
تکوین، مگر آنکه این مراتب چهارگانه فعل الهی به آن تعلق میگیرد.
مقصود از «قدَر» تعیین حدود و خصوصیات و اجل چیزی و «قضا» ترکیب اجزا و حدود آن که با اتمام ترکیب، نوبت به امضا و در نهایت تحقق شیء در خارج میرسد.
اعتقاد به قضا و قدر،
واجب و اعتراض به خدا در این امر
حرام است.
در برخی روایات از قدر به دریای ژرف و سِرّ خدا و مسیری تاریک تعبیر و از بحث و گفت وگو در این باره نهی شده است. از اینرو، به تصریح برخی، سخن گفتن و بحث دربارۀ آن سزاوار نیست، بلکه
مکروه است،
زیرا کسی که به حقیقت و راز و رمز قدر راه نیافته، چه بسا بحث و گفت وگو دربارۀ آن، او را به جبر یا تفویض بکشاند که هر دو باطل است. در برخی روایات آمده است: حقیقت قدر را جز
امام (علیهالسّلام) یا کسی که امام (علیهالسلام) به او آموخته است نمیداند.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهمالسلام)، ج۶، ص۶۵۰.