قصیده بدیعیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَدیعیّه، قصیدهای بلند در
بحر بسیط، با رَویّ میم و گاه غیر آن که غالباً در
ستایش پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) سروده شده، و هر یک از ابیات آن شاهدی برای یک یا چند صنعت بدیعی است.
راست است که ما مجموعه قصاید بدیعیه را در مسیر تاریخی مدایح حضرت
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بررسی میکنیم، اما میدانیم که نخستین انگیزههای پیدایش این نوع
شعر، تنها
مدح نبوده، بلکه گرایش تند به آرایههای لفظی، تظاهر به دانش فراگیر در این زمینه و نیز گردآوری همه اشکال بدیع در یک
قصیده، خود میتواند از اسباب به وجودآمدن بدیعیه باشد.
در میان مدایح نبوی که
تاریخ آن با دالیه اعشی آغاز میگردد، بُرده (ه م) بوصیری (د ۶۹۶ق/۱۲۹۷م) از اهمیت خاصی برخوردار است، زیرا این قصیده در ادب عربی تأثیری بسزا گذارد و الگوی بسیاری از قصایدی که پس از بوصیری در ستایش حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآله) سروده شد قرار گرفت و علاوه بر این، عامل اساسی پیدایش بدیعیات در سده ۷ق/۱۳م گردید
دو سال پس از درگذشت بوصیری،
ابن جابر اندلسی (د ۷۸۰ق/ ۱۳۷۸م)، شاعر نابینای عرب و نیز ادیب هم عصر او
صفیالدین حلی (د ۷۵۰ق/۱۳۴۹م)، در ستایش پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و معارضه با برده، قصایدی سرودند و از آنجا که به کارگیری صنایع بدیعی در آثار ادبی آن عصر رواج داشت، آنان در هر بیت از قصیده خود به یکی از صنایع بدیعی اشاره کردند و بدینسان، نخستین بدیعیهها سروده شد که از یکسو پدیدهای نوین در جهان شعر بود و از سوی دیگر نوعی تألیف در زمینه
علم بدیع به شمار میرفت و این امر سبب شد که این دانش تعمیم یابد و اصول آن استوار گردد.
البته اینگونه شعر که پایه و مایهاش را صنعت تشکیل میدهد، از روح شاعرانه و اصالت هنری تهی است و حتی گاه لطافت مدح پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نیز در آنها ضایع میگردد. به همین سبب، گروهی معارضه این شاعران را با بوصیری ناموفق، و بدیعیات را اشعاری متکلف و سست خواندهاند.
این قصاید باید چنان ساخته شود که آوردن انواع صنایع، رونق
کلام و
فصاحت آن را از میان نبرد و معانی و مقاصد قصیده را مشوّش نسازد.
ابیات بدیعیه باید «صالِحٌ لِلتَّجرید» باشد، یعنی هر بیت از نظر ترکیب و
معنی، از بیت قبل و بعد مستقل باشد.
اما این امر کلیّت ندارد، زیرا گاهی اصل در این موارد تعدد ابیات است؛ مانند صنعت «تشابهُ الاطراف» که عزّالدّین موصلی در یک بیت آورده است، ولی بیشتر علمای
بدیع بر آناند که این صنعت باید در دو بیت ساخته شود.
با اینهمه، «نوع بدیعی» لازم است که در یک بیت آورده شود، بویژه در قصایدی که ملتزم به
توریه اند.
قصاید بدیعیه تنها شامل صنایع بدیعاند نه قصایدی که در تعریف، مبادی، موضوعات، غایات و حدود بدیعی سروده شده اند؛ و اینکه گفتهاند: بر قصایدی که در
علم بدیع سروده شده
دلالت میکند
خطاست.
نخستین کسی که اصطلاح بدیعیه را بر این نوع از قصاید اطلاق کرد و پایههای آن را استوار ساخت، صفی
الدین حلی بود،
اما در اینکه نخستین بدیعیه را چه کسی سرود، اختلاف نظر وجود دارد. برخی ابن جابر اندلسی، برخی صفی
الدین حلی، و گروهی نیز علی بن عثمان امین
الدین اربلی (د ۶۷۰ق/۱۲۷۲م) را که بدیعیهاش در ستایش حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) نیست، نخستین بدیعیهسرا دانستهاند.
پس از این نیز بدیعیهسرایی همچنان ادامه یافت و تا پایان سده ۱۴ق/۲۰م با نام شاعران بسیاری میتوان آشنا شد که به سرودن بدیعیه پرداختهاند.
فهرست مشهورترین بدیعیهها از این قرار است:
۱. «الحله السیرا فی مدح خیر الوری»، معروف به بدیعیه «عمیان»، اثر ابن جابر اندلسی در ۱۷۷ بیت. ابوجعفر رعینی (د ۷۷۹ق/۱۳۷۷م)، شرحی مطول با عنوان «طراز الحله و شفاء الغله» بر آن نگاشت
).
۲. «الکافیه البدیعیه فی المدائح النبویه»، اثر صفی
الدین حلی در ۱۴۵ بیت، که دربرگیرنده ۱۵۰ نوع بدیعی است. این بدیعیه چند بار شرح شده که از جمله این شروح، یکی «النتائج الالهیه فی شرح الکافیه البدیعیه» است که شاعر خود فراهم آورده است.
۳. بدیعیه
عزالدین موصلی (د ۷۸۹ق/۱۳۸۷م) با عنوان «التوصل بالبدیع الی التوسل بالشفیع» در ۱۳۹ بیت که در ضمن آنها به ۱۴۴ نوع بدیعی اشاره شده است.
موصلی علاوه بر این، بدیعیه دیگری سروده که در آن رویّ را تغییر داده است.
۴. «تقدیم ابی بکر»، عنوان بدیعیه
ابن حجه حموی (د ۷۶۷ق/ ۱۳۶۶م) و شرح آن است که بعدها خزانه الادب و غایه الارب خوانده شد و در زمره آثار مهم ادب عربی قرار گرفت. این بدیعیه در معارضه با بدیعیه صفی
الدین حلی و عزالدین موصلی سروده شده است.
۵. «نظم البدیع فی مدح خیر شفیع»، سروده
جلالالدین سیوطی (د ۹۱۱ق/۱۵۰۵م) در ۱۳۳ بیت و مشتمل بر ۱۴۷ نوع بدیعی که خود به شرح آن پرداخته است.
۶. «بدیع البدیع فی مدح الشفیع»، اثر عایشه باعونی (د ۹۲۲ق/ ۱۵۱۶م). این شاعر بدیعیه دیگری نیز دارد با عنوان «الفتح المبین فی مدح الامین».
۷. «نسمات الا´سحار فی مدح النبی المختار»، اثر عارف مشهور
عبدالغنی نابلسی (د ۱۱۴۳ق/۱۷۳۰م) در ۱۵۰ بیت که متضمن ۱۵۵ نوع بدیعی است. وی بدیعیه دیگری نیز سروده است با عنوان «ملیح البدیع فی مدح الشفیع».
همانطور که پیشتر نیز اشاره گردید، بدیعیهها در ادب عربی سخت تأثیر گذاردند و سبب، آن بود که این اشعار، به علت دشواری، نیاز به شرح و توضیح داشتند. بدینسان، انبوهی کتاب در همین زمینه توسط دانشمندان گوناگون و حتی خود بدیعیهسرایان پدید آمد. اینک میتوان گفت که تقریباً هیچ بدیعیهای بدون شرح و
تفسیر رها نشده است. از آنجا که غالب شارحان این نوع از قصاید، دانشمندانی توانمند و صاحب آثار متعدد بودند، شروحی که مینگاشتند، متضمن مباحثی عالمانه بود؛ خزانة الادب ابن حجه حموی نمونه بسیار خوبی برای این مدعی است.
این نکته در خور یادآوری است که برخی بدیعیهسرایان خود را ملزم میکردند که به صنعت ادبی در بیت به صورت
توریه اشاره کنند. عزالدین موصلی نخستین کسی است که در بدیعیه خود بدین کار پرداخت.
گسترش چشمگیر بدیعیهسرایی سبب شد تا شاعران مسیحی نیز بدان تمایل نشان دهند و بدیعیههایی را در ستایش
حضرت مسیح (علیهالسلام) بهنظم درآورند.
قصاید بدیعیه از نظر التزام به توریه بر دو دسته اند: ملتزم و غیرملتزم؛ در غیرملتزم
شاعر به همین اندازه بسنده میکند که هر بیت دارای نوع یا انواعی از صنعت باشد و پس از «
حسن مطلع» و «
استهلال »، صنایع را به دلخواه خود، در ابیات قصیده بیاورد.
در نوع ملتزم، بدیعیه سرا، ملتزم میشود که نام صنعت را نیز به طریق توریه و اشاره در بیت بیاورد به شرط آنکه انسجام و فصاحتِ کلام زایل نشود و وضوح معانی به تعقید نگراید.
در
نقد بدیعیات، باید گفت که همه قصاید بدیعیه همپایه نیستند.
در
خزانة الادب و
انوار الربیع مقداری از بدیعیات ذکر، و نقد و مقایسه شده است.
برخی از بدیعیات در نظر استادان فن، ارجی نیافتهاند اما در میان غیرملتزمان، چند قصیده بسیار خوب ساخته شده، از جمله قصیده شیخ صفی
الدین حلّی.
در میان ملتزمان، افرادی چون موصلی، ابن حجّه و مدنی قصایدشان محکم و فنّی است و بعضی دیگر چون
عبدالقادر طبری و
شرفالدین مقری و علاّمه سمنانی قصایدی بلند و نیکو ساخته اند.
در دوران معاصر نیز
محمّدتقی ادیب نیشابوری (ادیب ثانی) بدیعیه ای در مدح
امام علی (علیهالسلام) در
قالب مسمّط و به
زبان فارسی سروده است.
همچنین قصیده بدیعیه «دمُوعٌ عَلی سَفْح»
محمدرضا حکیمی در منقبت
حضرت مهدی (عجلاللّهتعالیفرجهالشریف) که به قصد تهذیب
علم بدیع و پیراستن آن از تورّم صنایع به نظم کشیده شده، شامل انواع متنوع بدیعی است.
(۱)علی ابوزید، البدیعیات فی الادب العربی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۲) احمد اسکندری و دیگران، المفصل فی تاریخ الادب العربی، قاهره، ۱۹۲۶م.
(۳) بکری شیخ امین، مطالعات فی الشعر المملوکی و العثمانی، بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
(۴) حاجی خلیفه، كشف الظنون عن أسامي الكتب والفنون.
(۵) محمود ربداوی، ابن حجهالحموی شاعراً و ناقداً، دمشق، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
(۶) یوسف الیان سرکیس، معجم المطبوعات العربیه و المعربه، قاهره، ۱۳۴۶ق/۱۹۲۸م.
(۷) محمد زغلول سلام، الادب فی العصر المملوکی، قاهره، ۱۹۸۰م.
(۸) شوقی ضیف، البلاغه، تطور و تاریخ، قاهره، ۱۹۶۵م.
(۹) شوقی ضیف، عصرالدول و الامارات، قاهره، ۱۹۹۰م.
(۱۰) انعام فوال عکاوی، المعجم المفصل فی علوم البلاغه، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۶۶م.
(۱۱) عمر فروخ، تاریخ الادب العربی، بیروت، ۱۹۸۹م.
(۱۲) زکی مبارک، المدائح النبویه فی الادب العربی، قاهره، ۱۳۹۱ق.
(۱۳) محمدخلیل مرادی، سلک الدرر، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
(۱۴) احمد مطلوب، بحوث بلاغیه، بغداد، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.
(۱۵) عمر موسی باشا، الادب فی بلاد الشام، بیروت / دمشق، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م.
(۱۶) عمر موسی باشا، تاریخ الادب العربی (العصر المملوکی)، دمشق، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بدیعیه»، شماره۴۶۶۴. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «قصیده بدیعیه»، شماره۸۲۱.