• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قصر (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





قَصْر: (وَ قَصْرٍ مَّشيدٍ)
به معنی «کاخ و کوشک» است، چرا که بر اثر حصار، دست از دخول به آن کوتاه است.



به موردی از کاربرد قَصْر در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - قَصْرٍ (آیه ۴۵ سوره حج)

(فَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها وَ هِيَ ظالِمَةٌ فَهِیَ خاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِها وَ بِئْرٍ مُّعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَّشيدٍ)
(چه بسيار اهل شهرها و آبادی‌هايى كه آنها را نابود و هلاك كرديم در حالى كه ستمکار بودند، و ديوارهاى آن بر روى سقف‌هايش فرو ريخت! و چه بسيار چاه پرآب و قصرهاى محكم و مرتفع كه بى‌صاحب ماند!)

۱.۱.۱ - قَصْر در المیزان و مجمع البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید:
(قَصْرٍ مَشِيدٍ) يعنى كاخ‌هايى كه با گچ ساخته شده باشد، چون كلمه شید به معناى گچ است... معناى آن اين است كه: چه بسيار قريه‌ها كه ما اهل آنها را به خاطر اينكه ظالم بودند و در حالى كه مشغول ظلم بودند هلاك كرديم در نتيجه آن قريه‌هاى آباد به صورت خرابه‌هايى در آمد كه ديوارها روى سقف‌ها فرو ريخته و چه بسا چاه‌هاى آب كه تعطيل شد چون آيندگان كنار چاه براى برداشتن آب همه هلاك شدند ديگر كسى نيست كه از آب آنها بنوشد و چه بسيار قصرهاى با گچ ساخته شده كه ساكنانش هلاك شدند حتى نشانه‌اى از آنها نمانده و صدايى از آنها به گوش نمى‌رسد. و مقصود از اهل چاه‌ها ده‌نشين‌ها و مقصود از كاخ‌نشين‌ها شهری‌ها هستند.

۱.۱.۲ - قَصْر در تفسیر نمونه

آیه مورد بحث اشاره به مجازات کافران و اقوام طغیانگر می‌کند که چه بسیار شهرها و آبادی‌های آنها ویران گشت و چه بسیار چاه‌های آبی که صاحبانش نابود شدند و چه بسیار قصرهای پرشکوه و کاخ‌های سر به آسمان کشیده و گچ‌کاری شده ویران گشتند. (وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشِیدٍ.)
جمله «(قصر مشید)» به دو معنی آمده است، یکی به معنی قصرهای مرتفع و سر به آسمان کشیده است و دیگری به معنی قصرهایی است که بسیار محکم بنا می‌شود تا از حوادث روزگار مصون بماند، زیرا در آن زمان بیشتر خانه‌ها از گل ساخته می‌شده است و خانه‌هایی را که با گچ می‌ساختند نسبت به خانه‌های گلین بسیار محکم‌تر بود.
از امام موسی بن جعفر (علیه‌السّلام) در تفسیر جمله: وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصرٍ مَشیدٍ، می‌خوانیم: «البئر المعطلة الامام الصامت، و القصر المشید الامام الناطق
«چاه معطل که از آن بهره نمی‌گیرند، امام خاموش و قصر محکم سر برافراشته امام ناطق است.»
و در همین زمینه، شاعر عرب چنین سروده است:
بئر معطلة و قصر مشرف• مثل لال محمد مستطرف فالقصر مجدهم الذی لا یرتقی• و البئر علمهم الذی لا ینزف «چاه متروک و قصر برافراشته مثال زیبایی برای آل محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است و «قصر»، مجد و عظمت آنهاست که کسی به آن نمی‌رسد و «چاه» علم و دانش آنهاست که هرگز پایان نمی‌گیرد»

۱.۲ - كَالْقَصْرِ (آیه ۳۲ سوره مرسلات)

(إِنَّها تَرْمی بِشَرَرٍ كَالْقَصْرِ)
(شراره‌هايى از خود پرتاب مى‌كند به بزرگى يك كاخ!)

۱.۱.۱ - قَصْر در المیزان و مجمع البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید:
ضمير انها به نار- آتش بر مى‌گردد هر چند در كلام نامى از نار برده نشده بود، و ليكن از سیاق معلوم است. و كلمه شرر به معناى زبانه‌هايى است كه از آتش بر مى‌خيزد. و معناى قصر معلوم است.

۱.۱.۲ - قَصْر در تفسیر نمونه

در آیه ۳۲ سوره مرسلات، جرقه‌های آتشی که برای تکذیب‌کنندگان قیامت و منکران آن به خارج پرتاب می‌شود به کاخ عظیمی تشبیه شده است و در توصیف آن می‌گوید:
«جرقه‌هایی از خود بیرون می‌دهد مانند یک کاخ عظیم» (اِنَّها تَرْمی بِشَرَرٍ کَالْقَصْرِ.)
تعبیر به قصر (کاخ) در اینجا تعبیر پرمعنایی است، شاید تصور شود مناسب‌تر این بود که گفته شود جرقه‌هایی همچون کوه، ولی نباید فراموش کرد، کوه‌ها منبع انواع برکات است و سرچشمه‌های آب فرات و گوارا، این قصرها و کاخ‌های ستمگران هستند که منشا شعله‌های سوزان و آتش‌های شرربارند.
بعضی از مفسران مانند فخر رازی از ابن عباس نقل کرده‌اند که در تفسیر قصر گفته است منظور چوب‌هایی است که از بیابان می‌بریدند و جمع‌آوری می‌کردند و برای زمستان روی هم می‌چیدند، بعید نیست این تفسیر به خاطر آن باشد که انبوه هیزم‌های روی هم چیده شده را تشبیه به یک قصر بلند می‌کردند.


۱. حج/سوره۲۲، آیه۴۵.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۷۳.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۴۵۹.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۱۴۰.    
۵. حج/سوره۲۲، آیه۴۵.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۳۷.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۵۴۸.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۸۸.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۲۲۳.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۴۱.    
۱۱. فیض کاشانی، محمدمحسن بن شاه مرتضی‌، الوافی، ج۳، ص۸۹۸.    
۱۲. بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۸۹۴.    
۱۳. بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۸۹۳.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۱۴۱-۱۴۲.    
۱۵. مرسلات/سوره۷۷، آیه۳۲.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۱.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۲۴۸.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۵۴.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۲۱۴.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۳۴.    
۲۱. مرسلات/سوره۷۷، آیه۳۲.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۵، ص۴۱۶-۴۱۷.    
۲۳. رازی، فخرالدین، تفسیر رازی، ج۳۰، ص۲۷۶.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۱۴۱.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «قصر»، ج۳، ص۶۸۵-۶۸۶.    






جعبه ابزار