قسم به قلم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قسم به
قلم به یکی از موارد
قسم در قرآن اطلاق میشود.
از سوگندهای معجزه آسای
قرآن کریم ، قسم به دوات و
قلم و نوشته در
سوره قلم است: (
ن والقلم وما یسطرون)؛ «نون، سوگند به
قلم، سوگند به آن چه مینویسند».
این آیه بر اساس برخی از تفسیرها از سه سوگند تشکیل شده است:
الف) سوگند به
دوات (
ن)؛
ب) سوگند به
قلم (
والقلم)؛
ج) سوگند به آن چه مینویسند (و مایسطرون).
درباره «
ن» نظریات گوناگونی بیان شده است. بر اساس یکی از آنها که میتواند مورد استشهاد این بحث نیز قرار بگیرد، منظور از «
ن» دوات است که وسیله نوشتن است.
درباره (
والقلم ومایسطرون) همه اتفاق نظر دارند که مقصود سوگند به
قلم است و
سوگند به آن چه (به وسیله
قلم) مینویسند.
اما درباره نوع
قلم و مقصود از آنچه مینویسند، برخی معتقداند: منظور
مطلق قلم و هر چیزی است که با
قلم مینویسند.
مفسران درباره اهمیت و فایده سوگند به
قلم و نوشته، به بیانهای مختلفی سخن گفتهاند؛ مثلا طنطاوی در
تفسیر خود آورده است:
خداوند متعالی با سوگند به دوات و
قلم و نوشته، نخست مسلمانان را به تعلیم و فراگیری علوم تشویق و سپس به جهانیان ثابت کرد
اسلام دین دانش است.
سید قطب نویسنده مصری و صاحب تفسیر فی ظلال القرآن نیز میگوید: علت سوگند به
قلم و نوشته، بزرگ جلوه دادن آنها است.
آیات قرآن در میان ملتی نازل شد که هیچ گونه سابقه اثر و بهره برداری از دانش و فرهنگ با
قلم و نوشته در میان آنان نبوده است؛ اما
قرآن در چنین شرایط و محیطی به دانش ارج نهاد و به فراگیری آن ترغیب کرد.
امام خمینی در تفسیر آیه
(ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ) معتقد است یک صنف از ملائکه هستند به نام
مهیمین که اصلاً نظر به عالم وجود ندارند و نمیدانند که خداوند آدم را خلق کرده یا خیر بلکه مستغرق در
جمال و جلال حق و فانی در کبریای ذات مقدس او هستند؛ ازاینرو کلمه مبارکه «
ن» در این آیه مذکور اشاره به این ملائکه دارد.
امام خمینی در بیان نسبت میان
ن وَالْقَلَمِ و مقام او ادنی معتقد است مقام «او ادنی» آخرین مقامات انسانی است؛ بلکه آنجا نه مقامی است و نه صاحب مقامی، و این مقام «هیمان» است که کلام خداوند تعالی در این آیه به آن اشاره دارد، سوگند به
قلم و آنچه مینگارد. به باور امام خمینی «
ن» بنابر نظر شاهآبادی اشاره به ملائکه مهیمه دارد که در ذات خداوند غرق و مستهلک¬ هستند و بهجای دیگری توجه ندارند برای این ملائکه به دلیل مشاهده جلال حق و تجلیات ذات حق سرگردانی و حیرانی است و به همین دلیل صورت کتبی آن به دایره تام نزدیکتر است و دو طرف آن متوجه به آسمان است و مانند فرد سرگردان بر دور نقطه مرکزی میباشند.
امام خمینی با خردهگیری بر کلام برخی اهل معرفت، رتبه وجود عالم تهیم و ملائکه مهیمه را بر عقل اول و
قلم مقدم میشمارد و بر این باور است که عالم
عقل اول و
قلم اعلی درعین استغراق در جمال حقتعالی دست از تدبیر و تفسیر نظام هستی برنمیدارند و ازاینجهت به عالم خلق توجه دارند.
به باور ایشان عقل اول و
قلم اعلی وسایط رحمت و مبادی سلسله موجودات و غایت اشواق الهیاند و این قسم را اهل جبروت میگویند و مقدم و رئیس آنها
روح اعظم و به اعتباری
قلم اعلی میباشد؛ چنانکه در روایات آمده: «اول ما خلق الله
القلم» و به اعتباری او را عقل اول گویند.
علامه طباطبایی رحمةاللهعلیه نیز در
تفسیر المیزان مینویسد: سوگند
خداوند به
قلم و نوشته، سوگند به نعمت است؛ چون خداوند در کلام خویش به بیشتر آفریدههای خود از آن جهت که رحمت و نعمتند سوگند یاد کرده است؛ مانند سوگند به
آسمان ،
زمین و…، بنابراین سوگند به
قلم و دوات و نوشته، بزرگترین نشانه عظمت، اهمیت و ارزش دانش در منطق اسلام است.
•
فرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله«قسم به قلم». • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.