قرن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قرن به اصطلاح
مشهور و معاصر در
زبان فارسی به هر صد
سال گفته میشود که البته معانی مختلفی برای آن گفته شده است.
قرن در
لغت عرب، بر خلاف اصطلاح
معاصر، به معنی صد سال نیست، بلکه به معنی جمعیتی است که در یک
زمان با هم
زندگی میکنند و سپس
جمعیت دیگر جای آنان را میگیرند.
قرآن مجید کلمه قرن را در معنای جمعیت به کار برده است.
واژه قرون در قرآن کریم هفت بار به کار رفته و هرگز از آن، قرن اصطلاحی یعنی صد سال را
اراده نکرده، بلکه آن را به معنای
مردم یک زمان به کار برده است.
در
سوره انعام چنین آمده است: «الم یروا کم
اهلکنا من قبلهم من قرن مکناهم فی الارض ما لم نمکن لکم و ارسلنا السماء علیهم مدرارا و جعلنا الانهار تجری من تحتهم فاهلکناهم بذنوبهم و انشانا من بعدهم قرنا آخرین.»
آیا ندیدهاند که چه اندازه پیش از ایشان جمعیتهایی را نابود کردیم که در
زمین، آنان را توانمند ساخته بودیم؛ به گونهای که به ایشان آن توان را ندادهایم و از
آسمان به فراوانی برای آنها
باران فرستادیم و جویها از زیر آنان روان ساختیم، ولی سرانجام به خاطر گناهانشان آنان را نابود کردیم و جمعیتی دیگر پدید آوردیم.
ابن منظور در
لسان العرب نوشته است: قرن، نسلی را میگویند که پس از
نسل دیگر میآید و در مقدار فاصله زمانی این دو فصل اقوال گوناگون هست؛ مانند:
۱. ده سال، ۲. بیست سال، ۳. سی سال، ۴. شصت سال، ۵. هفتاد سال، ۶. هشتاد سال.
در نهایه
ابن اثیر آمده است: قرن، مردم یک زمان و از ماده اقتران گرفته شده است. گواه بر این که قرن به معنی مردم یک زمان است
شعر شاعر میباشد که گفته است:
«اذا ذهب القرن الذی انت فیهم وخُلِّفتَ فی قرن فانت غریب»؛ یعنی: هر گاه مردمی که تو در میان آنها هستی بروند و تو در میان مردمی دیگر بمانی، در این هنگام غریب هستی.
ابن حجر عسقلانی قرن را به معنای مردم یک زمانی تفسیر کرده است.
او در بیان واژه قرن چنین میگوید:
اهل زمان واحد متقارب اشترکوا فی امر من الامور و یقال: ان ذلک مخصوص بما اذا اجتمعوا فی زمان نبی او رئیس یجمعهم علی ملة او مذهب او عمل، و یطلق القرن علی مدة من الزمان.
قرن، مردم یک زمان را میگویند که در کاری از کارها با هم
شریک باشند و گاهی به مردمی میگویند که در زمان یک پیامبر یا
رئیس باشند که آنها را بر یک روش یا
مذهب یا کاری متحد سازد و قرن، گذشته از مردم، بر خود زمان نیز گفته میشود.