قرآن درمانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در بعضی از
کتب روایی و
تفسیری ، برای
سورهها و برخی
آیات قرآنی ، خواصی را آوردهاند؛ برای شماری از آنها خاصیت اخروی و برای شمار دیگری خاصیت دنیوی و گاه خاصیت
اخروی و
دنیوی را توأمان نوشتهاند.
تردیدی نیست که
قرآن کتاب
دنیا و
آخرت است؛ نسخه هدایتی است از جانب
پروردگار عالم که راه رستگاری و
سعات دنیوی را به
انسان مینمایاند و در آخرت، بندگان صالح و رهروان خالص را به
درجات و
پاداشهایی چندین برابر نوید میدهد و
کافران و گنهکاران را متناسب با اعمالی که کردهاند
تهدید مینماید؛ (هُدًی وَرَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِین)
(هُدًی وَرَحْمَهً لِلْمُحْسِنِینَ)
(وَهُدًی وَرَحْمَهً وَ بُشْرَی لِلْمُسْلِمِینَ)
(لِیَجْزِیَ قَوْمًا بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ)
(تَبَارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَی عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیرًا).
پس
بشارت و
نذارت ، هدف و خصوصیت اصلی قرآن است و بدیهی است این دو ویژگی، خواص دیگری را در
فکر ،
اخلاق ،
رفتار و
کردار انسانی ایجاد کرده و او را متحوّل مینماید.
هر چه
اُنس انسان با قرآن بیشتر شود و با
تدّبر خوانده شود، به همان اندازه نفوس رحمانی در او اثر کرده و به ویژگیهای روحی برتری نائل خواهد شد.
روح انسانی با پیوند به مبدأ خویش که همان
نفخه رحمانی است، قالب
تن را در سیطره خود گرفته و بدان سوی میراند که رضایت دوست در اوست.
روح سالم همواره
بدن سالمی را همراهی میکند. به عبارتی دیگر، روح سالم در بدن سالم است.
امروز دانشمندان
علوم پزشکی و
روانشناسی بر این باورند که بیشتر بیماریهای جسمانی علل روانی دارند.
شماری از اختلالات عروقی و دماغی،
سردردهای کششی،
زخم معده ، بیماریهای قلبی،
دستگاه گوارشی ،
ریوی ،
پوستی ،
غدد داخلی و... نتیجه
هیجانات ،
اضطرابها و
نگرانیهای مداوم روحی میباشد.
دکتر «کارل» مینویسد:
«هر یک از فعل و انفعالات روحی در اعضای بدن تأثیر مستقیم دارد؛ مثلاً به طوری که همه میدانیم، در نتیجه اضطراب و نگرانی زیاد، تغییرات بزرگی در گردش
خون ایجاد میشود؛ خوشحالی زیاد، پوست
صورت را سرخ و
خشم و
غضب و
ترس آن را سفید میکند... فکر زیاد میتواند طبیعت خون و
مزاج صاحب آن را عوض کند؛ ناراحتی زندگی، تحریکات پی در پی و نداشتن خیال راحت، حالاتی در روح انسان پدید میآورد که تعادل
معده و
رودهها و گردش خون را به هم میزند... بعضی از پزشکان عقیده دارند که
غصههای طولانی و نگرانیهای مداوم، باعث بیماری
سرطان میشود....»
امروز دانش پزشکی، بیماریهای عفونی و میکروبی و
جراحات وارده از صدمات را به خوبی میتواند
درمان نماید، ولی در معالجه بیماریهای جسمانی که علل روانی دارند، مدت درمان را بسیار طولانی و گاه ناموفق نشان میدهد.
زیرا در این نوع بیماریها، علت بیماری مربوط به روابط ناسالم مادی بدن با دنیای خارج از آن نیست، بلکه در روابط ناسالم اخلاقی و معنوی خارجی با
بدن انسان است.
به بیانی دیگر، علت بیماری، استفاده از غذای فاسد و مضرّ یا
پرخوری و امثال آن نیست، بلکه ناشی از عوامل غیر مادی یا امواج نامرئی است که سلسله
اعصاب بدن انسان در ارتباط با دنیای خارج از آن متأثّر میباشد؛ همانند ترس از آزمونهای کلاسی و دانشگاهی، در حالیکه هنوز یک
ماه به زمان آن مهلت باقی است و نگرانی و اضطرابِ
مادر به دلیل تأخیر فرزندش در رسیدن از
مدرسه و دیگر نگرانیهایی که از آمیزش تخیّلات ذهنی و احتمالی انسان با محیط خارجی به وجود میآید، در حالی که هنوز چیزی واقع نشده است؛ و تأثیرپذیری انسان از واقعههایی که در محیط بیرونی او اتفاق میافتد.
انسان گاه با دیدن صحنهای یا شنیدن خبری به شدت میگرید و گاه با دیدن صحنهای و شنیدن خبری به شدت میخندد، در حالی که این صحنهها و اخبار در همگان تأثیر یکسانی ندارد، چه بسا تأثیر همان صحنهها در افراد دیگر، درست برعکس آن باشد.
خبر
مرگ پادشاه ستمگری که اطرافیان و دار و دستهاش را به شدت میگریاند،
جامعهای را به شادمانی و
پایکوبی وا میدارد.
پس نوع ارتباطات بدن انسان با دنیای خارج و نوع امواجی که از
ذهن انسان فرستاده میشود و یا از محیط میگیرد، چگونگی
واکنش مادی انسان را تنظیم مینماید؛ چنانکه گاه عصبانیتی، انسان را میگریاند و گاه میخنداند؛ یا بسا خوشحالی که انسان را میخنداند و گاه میگریاند.
دل و
دماغ ، با توجه به تعاملات روحی انسان با محیط خارجی، چگونگی واکنشهای جسمانی را در وجود انسان تنظیم میکند.
یکی از مؤثرترین روابطی که انسان با محیط خارجی خود میتواند داشته باشد، ارتباط انسان با
ماورای هستی و
پروردگار جهانیان است.
چنین ارتباطی، در تنظیم حالات روحی انسان در برخورد با عوامل بیرونی و انواع هیجانات و نگرانیها به قدری عمیق عمل مینماید که یکی از عوامل پیشگیری بیماریهای روانی یا
رواندرمانی به شمار میرود.
خواندن
قرآن ،
نماز و
دعا آنگاه که آگاهانه و با
حضور قلب انجام میگیرد،
قلب انسان را به نیرو و قدرت بینهایت
خالق هستی پیوند میزند و آرامشی را ایجاد مینماید که بهبود دهنده بسیاری از نابسامانیها و ناملایمات روحی انسانی است.
الکسیس کارل در این باره میگوید:
«دعا و نماز، قویترین نیرویی است که انسانها میتوانند ایجاد کنند... نیرویی است که همانند
جاذبه زمین وجود حقیقی دارد... دعا و نماز چون
رادیوم ، منبع مشعشعی است که خود به خود تولید میشود.
از راه دعا
بشر میکوشد نیروی محدود خود را با متوسل شدن به منبع نامحدودی چون خدا افزایش دهد.
وقتی که ما دعا میخوانیم، خود را به قوه محرکه پایانناپذیر که تمام
کائنات را به هم پیوسته است، متصّل و مربوط میکنیم.
ما دعا میکنیم که قسمتی از آن نیرو به
حوائج ما اختصاص داده شود. به صِرف همین استدعا، نواقص ما تکمیل میشود و با قدرتی بیشتر و حالتی بهتر از جای بر میخیزیم.
هر وقت با شور و حرارت، خود را در دعا و نماز مخاطب میسازیم، هم روح و هم
جسم خود را به وجهی احسن تغییر میدهیم... دعا کردن همچون دم زدن و آشامیدن هیچگاه شرمآور نیست.
اجتماعاتی که احتیاج به
نیاش و دعا را در خود کشتهاند، از
فساد و
زوال مصون نخواهند بود.
آثار دعا و نیایش
واهی و
خیالی نیست... دنیای علم از دنیای نیایش متفاوت است، اما با آن
متباین نیست.
نتایج دعا و نیایش را میتوان از روی علم دریافت، زیرا نیایش نه تنها بر روی حالات عاطفی، بلکه بر روی کیفیات بدنی نیز اثر میکند و گاهی برای مدتی، بیماری را بهبودی میبخشد. این کیفیات هر چه قدر غیر قابل درک باشد، باید به واقعیت آن معترف بود.
نیایش به آدمی نیروی تحمّل
غمها و
مصائب را میبخشد و انسان را امیدوار مینماید.»
در میان
ادیان الهی ،
اسلام ، بهترین، محکمترین و دقیقترین وسیله ارتباط با ماورای طبیعت را در دسترس دارد که همانا
قرآن کریم است.
در
ادیان دیگر اگر مفهوم ارتباطات معنوی و نوع
اذکار و
اوراد و
مناسک مذهبی ، ساخته و پرداخته ذهن بشری است ـکه دشواری ارتباط را به دنبال داردـ، در اسلام، حقیقت انکارناپذیری است که آموزههای
وحیانی در اختیار
مسلمانان قرار داده و سهولت و آسانی
ارتباط معنوی را فراهم نموده است.
در ارتباط با خدای جهانیان، الفاظ و معانی قرآنی که
کلام الهی است، از تأثیرگذاری بیشتری نسبت به دیگر الفاظ و معانی بشری برخوردار میباشد.
سخن گفتن با
دوست با سخنانی که او دوست دارد، تنها با خواندن قرآن میسّر است که سخن اوست و دست
تحریف را به ساحتش رخنه و راهی نبوده است.
ورود به ساحت قرآن که پناهگاه محکم و
قلعه متبرّک الهی است، آن چنان فضای
امید ،
اعتماد و
اطمینان را در دل ایجاد میکند که دیگر هیچ
رنج و
دردی را یارای مقابله و دوام با آن نمیباشد؛ (اَلا بِذِکرِ اللهِ تَطمَئنُّ القُلوبُ)
«آگاه باشید که دلها با
ذکر و
یاد خداوند آرامش مییابد.»
بدیهی است که بهترین ذکرها همانا قرآن است: (وَ هذا ذِکرٌ مُبارکٌ أنزَلناهُ...)
«این (قرآن) ذکر مبارکی است که نازل کردیم.»
(اِنّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِکرَ وَ اِنّا لَهُ لَحافِظُونَ)
«ما قرآن را فرو فرستادیم و قطعاً نگهدار آنیم.»
امید به
زندگی بهتر و امید به
آینده بهتر، یکی از مهمترین ابزاری است که از نگرانیها کاسته و شادابی و طراوت روحی را در انسان زنده نگه میدارد؛ به ویژه آنجا که امید از جانب خدای قادر و توانا و مهربان نوید داده شود و با
بنده خود چنین
نجوا نماید: (لا تَقنَطوُا مِنَ رَحمَهِ اللهِ اِنَّ اللهَ یَغفِرُ الذُّنوُبَ جمیعاً)
«از
رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه
گناهان را میآمرزد.» و از زبان
حضرت یعقوب چنین میفرماید: (لا تَایئَسُوا مِن روحِ اللهِ انَّهُ لا یَایئَسُ مِن رُوحِ اللهِ اِلاّ القَوْمُ الکافِروُنَ)
«(در پیدا کردن
یوسف) از رحمت خدا
مأیوس نشوید که تنها گروه
کافران از رحمت خدا مأیوس میشوند.»
بدیهی است صدور
بیمهنامهای با این صراحت و عطوفت از سوی خداوندی که به هر چیزی قادر و توانا میباشد، نه تنها
بیماریهای روحی را
درمان مینماید، بلکه از پدید آمدن آن هم جلوگیری میکند.
• اصفهانی، محمد تقی بن محمد باقر، خواص الآیات، تهران، انتشارات ادبیه، ۱۳۴۵ش.
• علامه امینی، الغدیر، بیروت، دارالکتب العربی، ۱۳۸۷ق.
• بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالهادی، ۱۴۱۲ق.
• آقا بزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالاضواء، بیتا.
• جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، زیر نظر ناصر مکارم شیرازی، قم، دارالکتب الاسلامیه، بیتا.
• جمعی از نویسندگان، دایره المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۹ش.
• جوادی آملی، عبدالله، کتاب الخمس (تقریر ابحاث سید محمد محقق داماد)، قم، دارالاسراء، ۱۳۷۶ش.
• حسینی غیاثی، سید محمد رضا، مفاتیحالحاجات، قم، انتشارات صحفی، ۱۳۷۶ش.
• حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، تصحیحو تعلیق: عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، ۱۳۹۱ق.
• خویی، سید ابوالقاسم، معجمالرجال الحدیث، بیروت، بینا، ۱۴۰۳ق.
• رفیعی محمدی، ناصر، درسنامه وضع حدیث، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۸۴ش.
• روستا، محمد رضا، شفاخانه قرآن، بیجا، مهتاب، ۱۳۷۹ش.
• میرزا ابوالحسن شعرانی، المدخل الی عذب المنهل، تحقیق: رضا استادی، قم، بینا، ۱۳۷۳ش.
• ابن بابویه (صدوق)، محمد بن علی، التوحید، تصحیح و تعلیق: سید هاشم حسینی تهرانی، قم، مؤسسهالنشر الاسلامی، ۱۳۵۷ش.
• ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ترجمه: علی اکبر غفاری، کتابخانه صدوق، ۱۳۶۳ش.
• صانعی، صفدر، آرامش روانی و مذهب، قم، پیام اسلام، ۱۳۵۰ش.
• محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، تعلیقات: میرزا محسن کوچه باغی تبریزی، تبریز، بینا، ۱۳۸۱ق.
• طبرسی، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۸ق.
• طبرسی، مکارم الاخلاق، ترجمه: سید ابراهیم میرباقری، تهران، انتشارات فراهانی، ۱۳۵۵ش.
• عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۱ق.
• حاج میرزا ابوالحسن شعرانی، منهج الصادقین ملا فتحالله کاشانی، کتابفروشیاسلامیه، ۱۳۴۷ش.
•
الکسیس کارل، انسان موجود ناشناخته، ترجمه: عنایت، بیجا، انتشارات شهریار، بیتا.
• کوفی، محمد بن محمد بن اشعث، الجعفریات (الاشعثیات)، تهران، مکتبهنینوا الحدیثه، بیتا.
• مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۲۴ق.
• مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ق.
• مطهری، مرتضی، سیری در سیره نبوی، قم، صدرا، ۱۳۸۶ش.
• نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۸ق.
• نهج البلاغه، امام علی علیهالسلام,
دانشنامه موضوعی قرآن.