قبیله جهینه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جُهَینه، از قدیمترین
قبایل عرب، از شاخههای
قبیله قضاعه است.
سرزمین امروزی آنها در
عربستان در نزدیکی رابغ، بین
مکه و
مدینه، است.
طول این سرزمین، که از شمال به دیره بَلِی و از جنوب به جنوبِ شهر ینبُعالبحر خاتمه مییابد، پنجاه کیلومتر است و عرض آن، که از مغرب به
دریای سرخ و از
مشرق به شهر مدینه و ابتدای وادی بواط میرسد، ۴۵ کیلومتر است.
بسیاری از افراد قبیله
جهینه اکنون در شهرهای مدینه،
جدّه، ینبع، املج،
ریاض و غیره ساکن شدهاند.
در مصر نیز طوایفی از این قبیله در استانهای قلیوبیه، شرقیه، وجه بحری، قنا و وجه قِبْلی به سر میبرند.
جمعیت
جُهَنیهای مصر در اواخر
قرن چهاردهم، حدود ۰۰۰، ۱۰۰ تن تخمین زده شده است.
در سودان نیز حدود پنجاه
طایفه آنها بین نیل تا تونس و برخی از آنها از جنوب مصر تا کردوان و دارفور مستقرند.
در حماه و حلب نیز طوایفی از
جهینه به سر میبرند.
نسب این
قبیله به
جهینة بن زید بن لیث و با چند واسطه به قضاعه میرسد.
قبیله
جهینه شامل دو
شاخه اصلی (
بطن ) به نامهای مالک و موسی بوده است.
قبیله
جهینه را
جهینه ابنصحار یا ابناء صحار نیز نامیدهاند، چون اولین افرادی بودند که از صحرا گذشتند و به
حجاز مهاجرت کردند.
قبل از
اسلام، قبیله
جهینه با
قبایل قحطانیالاصلِ
اوس و خزرج هم جوار بودند.
این دو قبیله پس از مدتی شهرنشین شدند ولی
جهینه صحرانشینی خود را
حفظ کرد و زودتر از
قبایل دیگر، بدون مقاومت به اسلام گروید و به مدینه مهاجرت کرد.
آنها در مدینه
مسجد و محله خاصی داشتند.
پیش از
اسلام، سرزمین
جهینه از مغربِ مدینه به موازات دریای سرخ تا مفیض، در وادی حمض، ادامه داشت و از مغرب، تا نزدیکی علاء (شامل وادیها و کوههای مغرب مدینه) میرسید.
شمال آن به کوههای رضْوی، اشعر و اَجْرَد و مغرب آن به وادیهای بواط، ینبعالنخیل و عیص محدود میشد.
حورا، از بندرهای مشهور قبل از اسلام، از شهرهای قدیمی قبیله
جهینه و ذیالمَروه (ام زَرَب) شهر دیگر آن بود که اخبار این شهر در ذکر مسیر
پیامبر اکرم (صلیاللّهوعلیهوآلوسلم) به سوی وادیالقری آمده است.
یکی از گزینههای پیشنهادی برای تعیین مبدأ
تاریخ اسلام، تاریخ
خروج جهینه و برادرانش از
تهامه بود.
افراد قبیله
جهینه در
کوفه و
بصره در مواقع لزوم به
خلفای فاطمی یاری میرساندند و در همین دوره به مصر مهاجرت کردند و به تدریج از مصر سفلا به مصر علیا رفتند تا جایی که بیشتر اعراب صعید مصر (جنوب مصر) از این قبیله بودند.
یعقوبی (متوفی اواخر قرن سوم )
از حضور قبیله
جهینه در مصر، به ویژه در اطراف معادن تِبر و رحم و میزاب، خبر داده است.
پس از قتل عثمان و اقامت گزیدن
حضرت علی (علیهالسلام) در سرزمین ینبُع (محل استقرار قبیله
جهینه)، افراد این قبیله با اتباع آن حضرت پیوندهای خویشاوندی پیدا کردند و پیوسته از حکام مکه، که از
علویان بودند، پشتیبانی میکردند.
زمانی که شریف قَتادِه، نیای حکام مکه، نفوذ خود را از
مکه تا
مدینه و نجد گسترش میداد، قبیله
جهینه یکی از ستونهای
لشکریان وی بود.
در مصر نیز نظارت بر بخشی از راههای زمینی حجاج و تأمین
امنیت آنها بر عهده
جهینه بود که باعث استحکام هرچه بیشتر رابطه افراد این قبیله با حکام مصر میشد.
در قرن دهم، با اینکه امنیت جادههای حجاج در مصر بر عهده این قبیله بود، ولی قحطی و سختی معیشت در سرزمین
جهینه، آنها را نیازمند حجاج نمود.
از سوی دیگر، اختلافاتی نیز میان والی مکه و یکی از حکام مصر به وجود آمد و والی مکه
جهنیها را تشویق به تاراج اموال حجاج کرد.
شدت اختلافها چنان بود که حکام مصر لشکری به جنگ
جهینه روانه کردند.
در زمان
حکومت عثمانیها بر مصر (اوایل
قرن سیزدهم و اواخر قرن چهاردهم)، حجاز، طبق تقسیمات اداری سنّتی، به هجده امارت تقسیم شد که دو امارت املج و ینبع محل استقرار قبیله
جهینه بودند.
در سرشماری قبیله
جهینه ــ که به دستور ابراهیمپاشا، فرزند محمدعلیپاشا (خدیو مصر، حک: ۱۲۲۰ـ ۱۲۶۵/ ۱۸۰۵ـ ۱۸۴۸)، صورت گرفت ــ تعداد آنها حدود ۰۰۰، ۴۰ تن گزارش شده است.
زید بن خالد و عُقْبة بن عامر، از
صحابه پیامبر اکرم،
و
عبدالشارق بن عبدالعزی و
علاء بن موسی، از شعرا، به
جهینه منسوباند.
(۱) ابنحائک، کتاب الاکلیل، ج ۱، چاپ محمد بن علی أکوع، بغداد ۱۳۹۷/۱۹۷۷.
(۲) ابنحزم، جمهره انسابالعرب، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۳) ابندرید، کتاب الاشتقاق، چاپ عبدالسلام محمدهارون، بغداد ۱۳۹۹/ ۱۹۷۹.
(۴) ابنسعید مغربی، نشوهالطرب فی تاریخ جاهلیه العرب، چاپ نصرت عبدالرحمان، عمان ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
(۵) ابنفضلاللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، چاپ دورویتا کرافولسکی، بیروت ۱۴۰۶/ ۱۹۸۵.
(۶) عبداللّه خورشید بری،
القبائل العربیه فی مصرفی القرون الثلاثه الاولی للهجره، قاهره (۱۹۹۲).
(۷) عبداللّه بن عبدالعزیز بکری، معجم ما استعجم من اسماءالبلاد و المواضع، چاپ مصطفی سقا، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۸) محمدعاید حبیشی
جهنی، «
جهینه و فروعها قدیماً و حدیثاً»، العرب، سال ۱۱، ش ۱ و ۲ (رجب و شعبان ۱۳۹۶).
(۹) حمد جاسر، «قبیله
جهینه: فروعها و بلادها»، سال ۱، ش ۴ (شوال ۱۳۸۶)، ش ۶ (ذیحجه ۱۳۸۶)، ش ۱۱ (جمادیالاولی ۱۳۸۷).
(۱۰) مصطفی حمیدی، قلائد الذَّهب فی معرفه انساب
قبائلالعرب، چاپ کامل سلمان جبوری، بیروت ۲۰۰۰.
(۱۱) سلطان طریخم سرحانی، جامع انساب
قبائل العرب، دوحه: دارالثقافه، (بیتا).
(۱۲) سمعانی، الانساب.
(۱۳) محمدامین سویدی، سبائک الذَّهب فی معرفه
قبائل العرب، بیروت: داراحیاءالعلوم، (بیتا).
(۱۴) عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، لباللباب فی تحریر الانساب، چاپ محمد احمد عبدالعزیز و اشرف احمد عبدالعزیز، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۱۵) طبری، تاریخ طبری (بیروت).
(۱۶) فؤاد حمزه، قلب جزیرهالعرب، قاهره ۱۴۲۳/۲۰۰۲.
(۱۷) احمد بن علی قلقشندی، قلائدالجمان فی التعریف
بقبائل عرب الزمان، چاپ ابراهیم ابیاری، قاهره ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
(۱۸) عمررضا کحّاله، معجم
قبائل العرب القدیمه و الحدیثه، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
(۱۹) محمدسلیمان طیب، موسوعه
القبائل العربیه، قاهره ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
(۲۰) احمد بن علی مقریزی، البیان و الاعراب عمّا بأرض مصر من الاعراب للمقریزی، چاپ عبدالمجید عابدین، قاهره ۱۹۶۱.
(۲۱) عبدالحکیم وائلی، موسوعه
قبائل العرب، عمان ۲۰۰۲.
(۲۲) یعقوبی، البلدان.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «قبیله جهینه»، شماره۵۲۹۸.